تاریخ معاصر گیلان
[1399/02/23]
دیدگاه دکترآقاخان طوب درباره میرزاکوچک جنگلی به روایت محمدعلی گیلک
دکترآقاخان طوب از پزشکان حاضر در نهضت جنگل و از نخستین پیشگامان میکربشناسی در ایران بوده است. وی درباره میرزا کوچکخان جنگلی میگوید:
میرزا کوچکخان، شخص بلندبالا، رشید، خوشقیافه، خندان و خوش برخورد بود. به نظر میرسید، درحدود ۴۵سال(میرزا در۴۳سالگی شهیدشد)، داشته باشد. بسیار خوشمجلس و خوش تعارف بود. در مجالست با او کسی، کسل نمیشد. در مدت مذاکره و صحبت لطیفهگویی داشت. فوقالعاده، حساس و وطنپرست بود و با اشخاص در نهایت رافت و احترام رفتار مینمود. حتی این رویه را نیز با دشمنان خویش، مراعات میکرد و هیچگاه، حاضر نمیشد کسی را آزرده خاطر کند. من(دکتر آقاخان)، حتی از کسانی که درنهضت او، متضرر، شدهبودند، نَشنیدم چه در حضور و چه در غیاب از او بدگویی کنند. پیوسته برای وطن، اظهاردلسوزی میکرد. باعقیده بود، حقوقی که برای خود معین میکرد، درحدود حقوق افراد دیگر بود. به مادیات، بیعلاقه و معنویات را زیاد دوست میداشت. بین خویشان و سایر افراد فرقی نمیگذاشت و با علاقه زیادی که به همشیره زادهی خود، میرزا اسماعیلخان جنگلی، داشت ظاهرا، او را با دیگران، به یک چشم میدید. خیلی مایل بود اشخاص تحصیلکرده و بیریا، او را وسیله ساخته و به میهن خدمت کنند و این از جمله بیاناتی بود که مکرر از او شنیدم که میگفت: من معلومات کافی مطابق نیازمندی عصر ندارم و مایلم اشخاص تحصیلکرده و فهمیده، از نفوذ من، استفاده کرده، به وطن، خدمت کنند. متاسفانه، اطرافیان او، آن طوری که میخواست نبودند. استخاره کردن او، در کارها، دلیل بدگمانیاش، به محیط بود. زیرا این مرد، بزرگتر از آن بود که باور کنم، سرنوشت نهضتی را، به حرکت چند مهره برگذار کند. توسل به این امر، از ناچاریهایی بود که در موقع اخذ تصمیمات، از یاس برای او حاصل میگردید و این بدگمانی، به حدی در روحیات او موثر واقع گردیده بود، که سبب تردید زیاد در کارها میشد.
منبع: تاریخ انقلاب جنگل(به روایت شاهدان عینی)، محمدعلی گیلک(کمیسرفواید عامه نهضت جنگل)،رشت، نشرگیلکان، ۱۳۷۱، ص۴۵۰.