مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره15
[1396/05/28]
جلسه: 197 صورت مشروح مذاکرات مجلس روز دوشنبه سوم اَمرداد ماه 1328
فهرست مطالب:
1- تصویب صورت مشروح مجلس
2- بیانات قبل از دستور آقایان تقیزاده، آزاد،وزیر دارایی،امیر تیمور،دکتر اعتبار
3- قرائت استیضاح آقایان : مکی، دکتر بقایی،حائریزاده و آزاد
4- بقیه مذاکره در موضوع نفت
5- تقدیم چهار فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی،یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه و سه فقره راجع به کارشناسان فنی دانشگاه و دخانیات و ادامه مذاکرات نفت
6- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره15
جلسه: 197
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز دوشنبه سوم اَمرداد ماه 1328
فهرست مطالب:
1- تصویب صورت مشروح مجلس
2- بیانات قبل از دستور آقایان تقیزاده، آزاد،وزیر دارایی،امیر تیمور،دکتر اعتبار
3- قرائت استیضاح آقایان : مکی، دکتر بقایی،حائریزاده و آزاد
4- بقیه مذاکره در موضوع نفت
5- تقدیم چهار فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی،یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه و سه فقره راجع به کارشناسان فنی دانشگاه و دخانیات و ادامه مذاکرات نفت
6- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت 9 و چهل و پنج دقیقه صبح به ریاست آقاى امیرحسین ایلخان (نائب رئیس)
1- تصویب صورت مشروح مجلس
نائب رئیس- در صورت مجلس نظرى نیست؟ آقاى دهقان.
دهقان- در بیاناتى که بنده دیروز کردم اینجا نوشته شده است «در یک چنین موقع بسیار مهم بگذاریم بیچاره مخالف اظهارش را بکند» بنده بیچاره نگفتم بفرمایید اصلاح کنند.
نائب رئیس- اصلاح میشود آقاى مکى در صورت مجلس ایرادى دارید؟
مکى- بنده هم ایراد به صورت مجلس دارم و هم استیضاحى از دولت راجع به نفت
نائب رئیس- استیضاح خوانده میشود توضیحش زیادى است.
مکى- بقیه عرایضم راجع به صورت جلسه است. یکى راجع به تشکیل جلسه امروز است به موجب ماده 138 که میگوید: جلسات فقط در مورد بودجه آن هم به استثناى روزهاى جمعه و دوشنبه تشکیل میشود در صورتی که مجلس رأى بدهد میتواند روز دوشنبه تشکیل شود دیروز مجلس شورای ملى رأى نداده است در مجله رسمى هم چاپ نشده است بنابراین جلسه امروز برخلاف قانون تشکیل شده مثل تمام کارهایی که برخلاف قانون میشود.
نائب رئیس- در جلسه خصوصى راجع به جلسه امروز صحبت شد و قرار شد و آقایان هم موافقت کردند که امروز جلسه تشکیل شود.
مکى- باید در جلسه رسمى اعلام شود و موافقت شود.
نائب رئیس- آقاى امیر تیمور.
امیر تیمور- بنده از مقام ریاست محترم تمنا میکنم به قدر دو دقیقه اجازه بفرمایند مراسلهاى که جناب آقاى سید محمد صادق طباطبایی به مجلس عرض کردهاند و تقاضا کردهاند که مراسلهشان به عرض مجلس برسد قرائت کنم.
نائب رئیس- این موضوع مربوط به صورت مجلس نیست و آقا هم براى قبل از دستور اسمنویسى فرمودهاند همان وقت بفرمایید.
آزاد- بله آقاى رئیس خواهش میکنم قبل از دستور اجازه بفرمایید بنده هم عرایضم را بکنم.
نائب رئیس- دیگر نسبت به صورت مجلس اعتراضى نیست؟ (اظهارى نشد) آقاى تقىزاده و آقاى آزاد و آقاى امیر تیمور اجازه خواستهاند
مکى- باید طبق آئیننامه استیضاح را بخوانید.
نائب رئیس- بنده یک تقاضا از آقایان دارم که عصبانى نشوند و رعایت نظامنامه را بکنند و رعایت ادب و نزاکت را از دست ندهند و بگذارند ما کار بکنیم و استدعا میکنم رعایت بفرمایید. آقاى تقىزاده بفرمایید
2- بیانات قبل از دستور آقایان: تقىزاده - آزاد- وزیر دارایی- امیر تیمور- دکتر اعتبار
تقىزاده- میدانم که کارهاى فورى در مجلس هست و تأسف دارم که وقت مجلس را اندکى میگیرم اما سعى در اختصار مىکنم و امیدوارم بیانات بنده بیش از ربع ساعت نباشد اگر چه اندکى اگر بیشتر شد.
+++
آقاى حاذقى لطف فرموده و از سهم خود چند دقیقه موافقت فرمودهاند به من بدهند
حاذقى- صحیح است.
تقىزاده- بنده در روز اول دی ماه سال 1285 هجرى شمسى 6 ذىالقعده 1324 یعنى چهل و دو سال و هفت ماه قبل اولین بار نطقى در مجلس شورای ملى کردم و آنچه به نظرم میرسید در مصالح ملک و ملت و منافع هموطنان خود بیان نمودم آن اولین نطق من بود و اینک این عرایض امروزى من آخرین نطق من در مجلس ملى است. لذا از آقایان محترم همکاران که همیشه جمله لطفى به اینجانب داشتهاند اجازه میخواهم فقط براى چند دقیقه چند کلمه عرض کنم. تمام زندگى سیاسى من بدون انقطاع و فترت و فتورى در غمخوارى ملت ایران و مخصوصاً طبقات محروم از رفاه و وسعت معاش و تشخصات گذشته و سعى داشتهام حقوق آنها را حفظ و از منافع آنها دفاع کنم و قدمى به سوى آن مقصود و غایه اساسى خود که عبارت از مساوات حقوق آن طبقات کم نصیب با طبقات عالیه و با نفوذ بوده بردارم یعنى آن که این جمع مظلوم یا طبقه محکومه هم داراى حقوق شوند و عدالت و امنیت قضایی و مصونیت جان و مال و شرف و حقوق و رفاه معتدل یا حداقل وصحت بدن و تربیت و معرفت و شرکت در اداره مملکت منحصر به طبقه باثروت یا با نفوذ نشود، یعنى در واقع به اصطلاح رومیهاى قدیم جهد ما این بود که «پلبینها» در حقوق بشرى همپایه «پاتریسینها» بشوند. در این مرام اگرچه به طور مطلوب کامیاب نشدیم لکن به کلى هم مجاهدات ما بىاثر نمانده وافق آزادى و تحول مانند صبح صادق از دوردیده میشود و اگر به سامان رسیدن کار پریشانى بیشتر از این هم میخواهد آن هم به طور واضح و سهل نمایان است. و به قول شخصى جهان شهرت جنگ اخیر دنیایی اگر چه هنوز در آغاز آخر کار نیستیم گویا در آخر و منتهاى آغاز آن هستیم آنچه امروز عرض میکنم خطاب به آیندگان است. اولاً این مملکت بیش ازهمه چیز محتاج عدالت است که حقوق ضعفا و اقویا به حکم عدل محفوظ باشد به طوری که زورمندان به زورگویی و ستم قادر نباشند گفتن این حرف آسانترین کارها است و انبیا و حکما و شعرا هزاران سال آن را گفتهاند ولى باید اداره کنندگان مملکت یعنى وزرا و وکلا براى تأمین این امر اقدام مؤثرى بنمایند و راه آن تسلیم مطلق و کامل امر قضایی و عدالت به محاکم صالحه و تصفیه دستگاه عدلیه از هر عنصر فاسد یا ضعیف یا بىشهامت و یا اهل حب و بغض و طرف گیرى و عدم دخالت هیچ قوه خارجى به هیچ نوع و بهیچوجه در آن سپردن کامل ودایع خدا به قاضى و قاضى به خدا است. به علاوه سعى در تنظیم قوانین عادلانه و احتراز از تغییرات سریع قوانین و نسخ و تبدیل پى در پى آنها براى آن که براى مردم در معاملات زندگى خود تکیه گاه ثابتى به وجود آید.
ثانیاً قوانین مالیاتى مملکت باید عادلانه باشد و تحمیل زیادى بر ضعفا نشود و به تناسب دارایی و عایدى از مردم مملکت براى مخارج عمومى چیزى گرفته شود و آنچه هم گرفته میشود مانند روغن کمى که به حداقل به ماشینها براى سیر و جریان منظم آنها زده میشود باید براى واجبترین و ضرورىترین و حیاتىترین امور مشترک عمومى به حداقل و لابدمنه و به قول معروف مانند قوت لایموت صرف شود و دینارى زائد بر آن مستحبات و مستحسنات و حتى واجبات درجه دوم هم خرج نشود و در این زمینه دولت باید از خرید و فروش حوائج ضرورى عامه و منفعت در آنها و گرفتن خون مردم ضعیف به وسیله این نوع از مالیات غیر مستقیم بلکل باید صرفنظر و اجتناب نماید و نیز از ایجاد ادارات و دوائر بىلزوم و استخدام اردویی بیکار و بیکاره از حمایتشدگان طبقه با نفوذ خوددارى نموده براى تصفیه دوایر موجوده و مستخدمین زائد نیز نقشه مؤثر و مستمر اتخاذ نماید و در مخارج قواى تأمینیه نیز همین دقت و اکتفا بحد ضرورت را پیشه نماید با رعیت صلح و از مداخلات خصم ایمن نشیند. شمردن نقائص امور مقدور نیست و باید مهمترین آنها اقتصاد شود و البته اگر عیب گفته شد هنر نیز و در مقابل نقص کمال نیز باید گفته شود مثلاً حالا برخلاف دوره استبداد که تقریباً همه اعمال دولت فقط در پى منافع و فکر فوائد شخصى خود بودند حالا به حمدالله مردمان وطن دوست و دلسوز به ملت و خیرخواه مملکت نیز در بین عمال دولت و متصدیان امور عامه کم و بیش وجود دارد اگر چه کارها کمتر به دست آنها داده میشود اساس مشروطیت تا حدى مسلم شده و اگر انصاف را امیزان حکم قرار بدهیم نقاط زیادى در اوضاع مملکت میتوانیم پیدا کنیم که تا حدى موجب تسلى خاطر و دلخوشى تواند شد در مقابل پادشاهان طماع و بلهوس پادشاهى بىطمع و خوشنیت و خیرخواه داریم که این خود سرمایه عظیمى براى مملکت است و به جاى کسانی که براى بر انداختن مشروطیت استخاره به قرآن یا استشاره از سفارت خارجه میکردند رئیس مملکتى داریم که به مشروطیت و حکومت ملى معتقد است (نمایندگان- صحیح است) و همچنین بعضى امور دیگر مایه تسکین خاطر و امید سیر به سوى اصلاح وجود دارد که شمردن آنها نیز موجب اطناب میشود لیکن در میان نقائص عمده و اساسى بعضى قسمتها وجود دارد که این مملکت براى حفظ بقا و مصونیت از زوال و سیر در رفع آنها هست و من میخواهم علاوه بر اصلاحات مالى و اقتصادى جلوگیرى از اسرافات که به آنها اشاره کردم دو سه فقره از آنها را بیان کنم یکى از آنها که مانع رشد و رفاه این ملت هست مداخله دستگاه دولتى است در همه شئون و امور مردم مملکت و این امر که فرنگیها به شکل بهتر آنها «اتا تیزم» گویند از اعظم آفات است و یقین است که هر چه دولت و دوایر اجرایی مملکتى و بلدى کمتر در امور مردم دخالت کنند راحت و رفاه مردم بیشتر میشود اگر دم دروازه جلو میوه و بادنجان و زغال را نگرفته و جبراً به میدان رده فروشى نبرند و عمل آورندگان در فروش مال خود آزاد مطلق باشند مردم شهر هم رفاه بیشترى خواهند داشت اگر راهدارى صد سال پیش را در دم دروازههاى شهرها ایجاد نکرده و عوارضى مانند گمرک از واردات به شهرها براى مالیات غیرمستقیم جهت بلدیهها نمیگرفتند (که این اواخر محشرى شده) و براى اسفالت خیابانهاى شهر جهت اتومبیل محترمین بنا و عمله و مقنى براى قند و قماش و مأکولات مصرفى خود مالیات نمیداد زحمت مردم کمتر میشد.
دیگر این که اساس مشروطیت و حکومت ملى روز بروز باید استوارترشود و تکمیل گردد و پیروى کاملترى از ترتیب ممالک راقیه بشود ولى یک نکته عمده و خیلى اساسى در این باب هست که بدون آن نه مشروطیت و نه آزادى و نه تحرى حقیقت ممکن نخواهد شد و آن تساهل و به قول فرنگیها «تولرانس» یا تحمل عقاید مخالف و انصاف و بحث معقول و متین و اعتدال و خونسردى در مباحثات و اجتناب از تندیها و مرعوب کردن طرف و مخصوصاً تهمت و سوء ظن است و این فقره که بدبختانه مملکت ما در آن باب بىاندازه بدبخت و فقیر است در واقع روح اصلى حکومت ملى و سر اساسى محض حقیقت است دیگر سعى در اصلاح و تهذیب اخلاق اجتماعى و ترویج ملکات راستگویی و درستکارى و شاید از همه بالاتر ایجاد خصلت حیثیت یا شهامت اخلاقى که فرنگیها غالباً بآن «کاراکتر» میگویند و احتراز از نفاق و دورویی و تمایل روزانه بر جهتى که باد از آن ناحیه میوزد.
بدون این صفات رشد ملى که لازمه حکومت ملى است حاصل نتواند شد. من خیلى حرف دارم و افسوس که وقت مساعد نیست لکن از بیان این نکته آخرى نمیتوانم خوددارى کنم و آن لزوم مجاهدت عظیم بلکه جهاد مقدسى است براى براندختن و ریشه کن کردن یک صفت بسیار بسیار پست و دنى و فوقالعاده خطرناک که از چندى به این طرف طاعون مهلک وخیمى براى این مملکت شده و آن داشتن نظر در امورات به خارجهها و اعتقاد خرافى به نفوذ و همى آنها و تسلیم اختیارى و بدون جهت به میل آنها و قبول بندگى و بردگى خارجیان از بیم جن یا امید به لطف پرى که قادر على کل شییی هستند. و اگر این عقاید و همى و شیطانى از این مملکت برنیفتد هیچ وقت این ملت قائم بالذات و سر بلند و داراى حیثیت و شخصیت نمیشود و مصداق و ضربت علیهمالذلة و المسکنه خواهد بود سخن را کوتاه میکنم و به ارواح شهداى آزادى درود میفرستم و در انتظار نهضت آینده ملى دوام مجلس شوراى ملى ایرانى که آشیانه ولانه قدیم من بود از دل و جان خواهانم و براى وداع ابدى عتبه مجلس مقدس را میبوسم.
نائب رئیس- آقا زاد.
دکتر بقایی- آقاى تقىزاده راجع به نفت بفرمایید.
دهقان- ما منتظر بودیم آقاى تقىزاده ما را راجع به نفت روشن کنند.
آزاد- نظر به این که مجلس شورای ملى انشاءالله فردا یا پس فردا به سلامتى تمام میشود در این موقع که صحبت نفت در میان است میخواهم دو سه کلمه صحبت کنم البته همان طور که بنده از روز اول زندگیم عادت کردهام معتقد هستم مطالب را بایستى عریان و پوست کنده گفت که در قلب شنونده تأثیر بکند من همیشه صحبتهایم واضح و روشن بوده است الان هم راجع به نفت که خیلى مورد سر و صداى زیادى در بین مردم هست میخواهم صحبت کنم عرض کنم موقعى که آقاى وثوقالدوله قرارداد 1919 را بست عدهاى بهش اعتراض کردند که شما یک مرد عاقل و فهمیدهاى بودید چرا آمدید این قرارداد را بستید آقاى وثوقالدوله فقط یک جواب به این اشخاص
+++
که این سؤال را میکردند میداد میگفت که جنگ بینالمللى اول خاتمه پیدا کرده است دولت انگلیس فاتح است در روسیه هم انقلاب شده است و به حال خودش گرفتار است بنابراین ما ناچار بودیم که انگلیسها هر چه میگفتند قبول کنیم گر چه بنده معتقد هستم که یک مرد وطنپرست براى منافع مملکت خودش باید از جانش هم صرفنظر بکند چه برسد در مقابل فشار بیگانگان حاضر بشود که هر طورى بخواهند عمل بکنند. حالا بنده میخواهم این قضیه را مطرح بکنم که بعد از جنگ 1945 سه دولت در دنیا باقیمانده است که اول دولت آمریکا است دوم دولت روسیه است و سوم دولت انگلستان است یعنى انگلستان در درجه سوم دول امروزى دنیا است وضعیت داخلى انگلستان الان مغشوش است براى این که در آنجا حکومت نظامى اعلام شده است ملتى که همیشه آزادى را دوست داشت مجبور شده است که آزادى را از بین ببرد و در اثر وضع داخلى مجبور شده است که حکومت نظامى اعلام بکند وضعیت اقتصادى و همه امورش خراب است و اگر آمریکا کمک بهش نکند وضعیتش از هم گسیخته میشود اگر امریکا دست کمک و مساعدتش را از سر او بردارد یک لقمةالصباح روسیه است در این صورت من نمیدانم به چه مناسبت این رجال سیاسى ما هرچه انگلیس میگوید قبول میکنند؟ هر چه میگویند گوش میکنند؟ بنده میخواهم عرض کنم که که این آقاى تقىزاده که الان اینجا آمد و صحبت کرد روزى آمد و در این مجلس گفت که ما قراردادى را که با انگلیسها بستیم در 1933 تحت فشار و زور بوده است حالا من میخواهم ببینم این لایحهاى که آوردند در مجلس و مىبینیم که یک اشخاصى با حرص و ولع میخواهند این قرارداد را تصویب و خیانت بکنند حالا چه اجبارى دارند؟ من میخواهم بدانم غیر از این است؟ چنانچه خداى نخواسته این قرارداد در این موقع تصویب شود بزرگترین ننگ ابدى براى کسانى که تصویب میکنند باقى خواهد ماند. میخواهم با دلیل ثابت کنم این قراردادى که آقاى گلشائیان آوردهاند یک دینار به ملت ایران فایده ندارد و من میخواهم به آقایان ثابت کنم اینها همهاش سفسطه است. اولا اگر آقایان ملاحظه فرموده باشند و این قرارداد را خوانده باشند ملاحظه کردهاند که هیچ کس نمیفهمد چه نوشته است. این قرارداد را بین آقایان تقسیم کردهاند و اگر مواد این قرارداد را یکى یکى بخوانید به قدرى پیچیده نوشتهاند که هیچ کس نمیفهمد اینجا چه نوشته شده است؟ مگر یک اشخاصى که مطلع باشند از مندرجاتى که در این قرارداد درج شده. همین آقاى گلشائیان که آوردند شاید چیزى نفهمیدند، حالا چرا این قرارداد را این طور نوشتهاند؟ براى این است که کسى نفهمد منافع این چیست و ضرر این چیست؟ اینقدر پیچیده نوشتهاند که هر کس میخواند سر در گم بشود و بعد هم دولت نوشته است با این قرارداد که ما بستهایم یک منافعى به ملت ایران عاید شده است در صورتی که ملت ایران از این قرارداد ضرر میکند بنده ثابت میکنم بآقایان که مطابق این قرارداد انگلیسها نه تنها چیزى به ما ندادهاند بلکه یک چیزى هم از ما گرفتهاند. این قرارداد متضمن چهار قسمت است یک قسمت راجع به 5 میلیون لیره بابت ذخیره است، یک قسمت بیست درصد از حقالسهم ایران گفتهاند از مالیات معاف باشد، یک قسمت هم تنى 9 پنس را گفتهاند تنى یک شیلینک، یک قسمت دیگر هم یک تن را از چهار شیلینک به شش شیلینک ترقى دادهاند. بنده مىخواهم ثابت کنم که از این قسمتها نه تنها چیزى به ما عاید نمىشود بلکه ضرر وارد میشود. آقاى حائرىزاده توجه بفرمایید. قسمت اول، این قسمت پنج میلیون لیره که از بابت ذخیره به ما دادهاند من از آقایان میخواستم بپرسم میدانند ذخیره یعنى چه؟ چون بنده رفتم این مطالب را سه شب پیش از دو سه نفر که متخصص هستند و در وزارت دارایی هستند تحقیقات کردم ذخیره عبارت است از یک مقدارى درآمد نفت که کمپانى براى مصارفى که در جاهاى دیگر مىکند هر سال از عایدات برمیدارد. دیروز بیلان 1948 شرکت منتشر شده است در آنجا مینویسد درآمد شرکت 52 میلیون لیره، مالیات بر درآمدى که دولت انگلستان گرفته است 28 میلیون لیره، باقى مانده است از براى شرکت 24 میلیون لیره، از این بیست و چهار میلیون لیره شرکت نفت 17 میلیون لیره در ذخیره گذاشته بدون این که به ما حقى بدهد آن وقت 7 میلیون لیره دیگر مانده است مطابق آنچه اینجا نوشتهاند سهمیه مملکت ایران را از آن مقدارى که به صاحبان سهام میدهند به ما مىدهند یعنى 7 میلیون لیره باقى گذاشتهاند که سهمیه دولت ایران را از این 7 میلیون لیره میدهند. این قراردادى که اینجا نوشته شده است این طور است، مال سال 27 هم این طور است، مال 28 هم این طور است. عرض کنم از این پولى که شرکت نفت از درآمد عمومى براى ذخیره میگذارد یک مؤسساتى در دنیا درست کرده است این مؤسسات به 37 مؤسسه بالغ میشود در فرانسه یک مؤسسه، در بلژیک یک مؤسسه، در عراق یک مؤسسه درست کرده، در ونزوئلا درست کرده آقاى دکتر بقایی توجه بفرمایید، 37 مؤسسه درست کرده است که که قیمت این 37 مؤسسه الان یک میلیارد لیره است. این مؤسساتى که شرکت نفت در خارج ایران درست کرده یک میلیارد لیره قیمت دارد و این قیمتها تمام از درآمد نفت بوده است که سهم ایران را ندادهاند، یعنى دولت ایران سهم داسته ولى از سهم دولت ایران برداشتهاند و این مؤسسات را درست کردهاند، حالا این 37 بنگاهى که شرکت نفت در خارج ایران دارد و یک میلیارد قیمت دارد مطابق قراردادى که خودشان بستهاند دویست میلیون لیره آن متعلق به دولت ایران است براى این که از کل برداشتهاند یعنى سال گذشته 39 میلیون لیره از ذخیره برداشته است و براى تقویت این 37 بنگاه مصرف کرده است. این همان چیزى است که خود شرکت نفت برداشته است منتشر کرده است آن وقت در صورتی که ما دویست میلیون لیره از بابت این ذخائرى که شرکت نفت برداشته و در خارج ایران مصرف کرده است طلب داریم به ما چه میدهند؟ فقط 5 میلیون لیره. حالا آقاى گلشائیان برداشته نوشته که ما 5 میلیون لیره به شما میدهیم در صورتی که مطابق این صورتهایی که هست ملت ایران از این ذخائر عمومى که در خارج هست دویست میلیون لیره حق داشته است براى این که این ذخائر را که برداشتهاند در خارج گذاشتهاند 20 درصد سهمیه ما جز این پولى بوده است که در این ذخیره گذاشتهاند. حالا که این دویست میلیون لیره سهمیه ما میشود از مؤسساتى که در خارجه دارند، جناب آقاى گلشائیان آمده لطف کرده حق ایران و تمام اینها را صلح کرده است به 5 میلیون لیره. این خدمتى است که به ما این آقا کرده است، آن وقت آمدند چه کار کردند؟ ما آمدیم اگر خاطر آقایان باشد به هژیر فحش دادیم که برداشته است یک مفاصاً حسابى داده است و آقاى ساعد هم گفتند خیر، آقاى دهقان هم گفتند خیر چنین چیزى نیست حالا آقاى گلشائیان در این باره ببینید چه کار کردهاند؟ اولاً میدانید آقایان ما چقدر نسبت به شرکت دعاوى داریم یکى این است که در 1914 شرکت نفت، نفتهاى ایران را در اثر تبانى به خودشان فروخته از قرارتنى 30 شیلینک 35 سال است الان این قضیه ادامه دارد یعنى نفت ایران که تنى 57 تومان است ودر خارج هم به همین قسمت میفروشند الان هم نفت ایران را برداشتهاند و فروختهاند یک لیر و نیم، این یکى از دعاوى ما است حالا ببینید آقایان آقاى گلشائیان چه قراردادى براى شما آورده است
ماده 9: در مقابل پرداخت مبالغ مزبور از طرف کمپانى دولت و کمپانى موافقت مینمایند که کلیه تعهداتى که یکى از آنها تا تاریخ 31 دسامبر 1948 نسبت به دیگرى دربند الف و بند ب ماده 10 نسبت به ماده 11 به قرارداد اصلى و آنچه مربوط به ذخیره عمومى میباشد کاملاً انجام یافته است، یعنى مطابق این قرارداد ما تمام پولهایی که از انگلیسها طلب داریم و تمام دعاوى که داریم آقاى گلشائیان صلح کردند شما راجع به یک کاغذى که هژیر نوشته بود که یک یا دو سال را تصفیه کرده بود هزار دفعه بهش فحش دادید و اعتراض کردید دولت گفت ما تکذیب کردیم ولى آقاى گلشائیان و آقاى ساعد برداشتهاند تمام دعاوى ایران را از آن سال تا حالا صلح کردهاند به هیچ چیز شما نخواندهاید این قرارداد را درست در مطالب این دقت نکردهاید که چه خیانت بزرگى به ماها کردهاند، چه خیانت بزرگى به ملت ایران، به زنها و بچههاى ما کردهاند. این قرارداد را خوب بخوانید و بدانید که آقاى گلشائیان هرچه ما داشتهایم داده است به انگلیسها مفت و مسلم. این قرادداد را بستهاند، آوردهاند من بیربط حرف نمیزنم. ماده 9 را هم براى آقایان خواندم که تمام دعاوى ایران را از بابت ذخیره که دویست میلیون لیره حق مسلم ملت ایران است از بابت دعاوى 1914 که نفتهاى ما را خریدند به تنى 30 شیلینک، تمام دعاوى ما را آورده است صلح کرده است با انگلیسها با یک حبه نبات. آن وقت هى فشار میآورند بیایید تصویب کنید دعاوى راجع به فروش نفت صرفنظر کنید، از این که آوردهاند 60 سال را، 93 سال کردند، چرا؟- براى خاطر گل روى آقاى گلشائیان که ایشان میخواهند یک خدمتى به انگلیسها بکنند، آن وقت وجدان شما به شما اجازه میدهد که به این رأى بدهید و یک چنین قراردادى را امضا کنید؟! (یکى از نمایندگان- چه کار به اشخاص دارید؟) من به همه کار دارم، من اعلام جرم هم کردهام، این اعلام جرمى است که من کردهام به آقاى گلشائیان و محاکمه هم خواهم کرد. آقا میز و صندلى که خیانت نمیکند همین اشخاص هستند
+++
که خیانت میکنند و مورد حمله کسان دیگر واقع میشوند. بنده میخواهم یک قسمت دیگر خدمت آقایان عرض کنم قسمت دوم راجع به قضیهاى است که در اینجا نوشتهاند که ما 9 پنس را بالا بردهایم به یک شیلینک بنده میخواهم این قرارداد را براى آقایان بخوانم. ماده 11 میگوید: کمپانى براى مدت سى سال اول عملیات خود در ایران از پرداخت هر گونه مالیاتی که به نفع دولت و ادارات محلى فعلا برقرار و یا در آتیه وضع شود معاف خواهد بود و در عوض مبالغ ذیل را به دولت تأدیه خواهد نموده: الف- درمدت 15 سال اول این قرارداد تاریخ 28 فوریه هرسال و براى اولین مرتبه در 28 فوریه سال 1934 نه پنس بابت هر تن از شش میلیون تن نفتى که بابت سنه گذشته مسیحى مشمول حقالامتیاز مذکور در جز الف از ماده 10 میگردد و شش پنس بابت هر تن نفت اضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود
ج- در مدت پانزده سال بعد یک شیلینک بابت هر تن از شش میلیون تن نفتى که بابت سنه گذشته مسیحى مشمول حقالامتیاز مذکور در جز الف از ماده 10 میگردد و نه پنس بابت هر تن نفت اضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود» ج- درمدت پانزده سال بعد یک شیلینک بابت هر تن از شش میلیون تن نقتى که بابت سنه گذشته مسیحى مشمول حقالامتیاز مذکور در جز الف از ماده 10 میگردد و نه پنس بابت هر تن نفت اضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود» این قراردادى که این جا بستهاند مطابق این قرارداد بعد از 15 سال کمپانى موظف بوده است که براى هر شش میلیون تن اول 9 پنس را یک شیلینک بکند توجه بکنید الّا تن 15 سال گذشته و الان سال شانزدهم است یعنى در سال 1933 این قرارداد بسته شده است و تا حالا تقریباً 16 سال است طبق این قراداد- حالا آمدهاند یک منتى بر ملت ایران گذاشتهاند و این را یک خدمتى به ملت ایران میدانند در صورتی که میخواهم خدمت آقایان عرض کنم هر لیره مساوى است با بیست شیلینک هر شیلینکى مساوى است با دوازده پنس مطابق نرخ رسمى لیره هر پنسى تقریباً ده شاهى و نیم میشود به فرض این که مازادش را هم حساب کنیم هر تنى سى شاهى به ما دادهاند، مثل بچهاى که با نخود کشمش گول میزنند آمدهاند ما را گول میزنند و میگویند قبول میکنیم که براى هر تن یک شیلینک بدهیم در صورتى که مطابق این قراردادى که خودشان بستهاند در سال گذشته اینها موظف بودند که یک شیلینک بدهند.
نائب رئیس- آقاى آزاد وقت شما تمام شده
آزاد- آقاى رئیس اجازه بفرمایید بنده میخواهم ثابت کنم که این 6 شیلینک هم بیربط است و ثابت میکنم که نمیدهند. مطابق این قراردادى که آوردهاند به مجلس و هیچ کسى ازش چیزى نمیفهمد، آمدند دارند ما را گول میزنند ممکن است در موقع دیگرى بنده براى آقایان ثابت بکنم
نائب رئیس- آقاى وزیر دارایی.
بعضى از نمایندگان- قبل از دستور نمیشود ایشان صحبت کنند.
وزیر دارایی- راجع به این موضوعاتى که آقاى آزاد فرمودند براى این که لازم است در جواب توضیحات مربوط به نفط عرایضى عرض کنم اینجا فعلاً به اختصار میپردازم و براى این که سوء تفاهمى بین آقایان نشود بنده چند کلمه بیشتر از این عرض نمیکنم (دکتر بقایی- قبل از دستور نمیشود) و خیلى خوش وقت هستم که آقاى آزاد هم فرمودند که از این قرارداد چیزى نفهمیدند این که اشاره کردند 200 میلیون یا سیصد میلیون یا چهارصد میلیون این طور نیست این بیلان 48 چاپى شرکت است اگر آقا درس تجارت نخواندهاید ممکن است از کسانى که بشما تعلیم دادهاند ازشان بپرسید ژنرال رزرو یک مبلغى است که از روزى که یک شرکتى تأسیس میشود تا آن روزى که شرکت منحل میشود همه ساله یک مبلغى باید علاوه بشود (آزاد- ما سهم داشتیم یا نه؟) نسبت به ژنرال رزرو مطابق امتیاز فعلى ما سهم داریم 20؟ در موقع خاتمه امتیاز مطابق ماده 10 یا در موقعى که رزرو را قسمت میکنند ولى اینها حاضر شدهاند که قبل از خاتمه امتیاز یعنى قبل از 45 سال دیگر آن مبالغى که در ژنرال رزرو تا امروز موجود است 20 درصد ما را بدهند و مالیات هم ازش کم نشود و من بعد هم سال به سال مالیات بر درآمد ازش کم نشود و من بعد هم سال مالیات بر درآمد ازش کم نشود مطابق این صورت رسمى 30 میلیون لیره در ژنرال رزرو هست (آزاد- آیا 37 شعبه شرکت نفط در خارج دارد یا ندارد؟) 30 میلیون لیره در ژنرال رزرو نفط ایران و انگلیس هست 448404 لیره در شعبات شرکتهاى تابعه کمپانى نفط ایران و انگلیس هست مطابق این صورت بیست درصدى که مطابق امتیازنامه به ما میرسد میشود 6 میلیون لیره مبلغى که مطابق این قرارداد به ما میدهند 11 میلیون لیره است یک 5 میلیون و صد هزار لیره براى سال 47 و یک 5 میلیون و نهصد هزار لیره براى سال 48 ما میگیریم و درآمد ما کم نمیشود به جاى این که 6 میلیون لیره به ما بدهند 11 میلیون لیره میدهند. تمام دارایی شرکت در ایران و در تمام دنیا 130 میلیون لیره است (آزاد- آیا 37 بنگاه دارد یا نه؟) این صورت رسمى است تمام دارایی شرکت در ایران و در تمام دنیا 000،، 296،، 130 لیره است (آزاد- 29 میلیون ذخیره پارسال دارند سفسطه میکنند آقاى وزیر دارایی) اولا در توضیحاتى که بعد راجع به اصل موضوع بنده خواهم داد مفصل عرض خواهم کرد ولى مطابق این بیلان شش میلیون ریال حق ما بوده است 11 میلیون لیره دادهاند (دکتر بقایی- قبل از 1947 ما حقى داشتیم یا نه؟) عرض کنم «ژنرال رزرو» شما که دکتر هستید باید بدانید که «ژنزال رزرو» در 1933 که تشکیل شد تا 1938 یک دفعه «ژنرال رزرو» را تقسیم کردند آن موقع که تقسیم کردند سهم ما را هم دادند سیصد و چند هزار لیره دادند از 1938 تا آخر سال 1948 مطابق این بیلان مبلغ ژنرال رزرو و سى میلیون لیره است از این سى میلیون لیره مطابق حقالامتیاز مالیات بر درآمد انگلیس که 9 پنس روى هر 20 شیلینک است علاوه میکند به جاى این که 6 میلیون لیره به ما بدهد 11 میلیون لیره به ما میدهند که یک پنج میلیون و 90 هزار لیره مطابق این قرارداد یعنى به جاى 6 میلیون لیره 11 میلیون لیره میدهند اما قسمتى که ایشان گفتند ما مفاصاً حساب دادهایم براى سالهاى گذشته این طور نیست اگر یک دفعه دیگر بخوانید میبینید که این طور نیست و ما درست نوشتهایم در ماده 10 و 11 آن قسمتى که مربوط به مالیات است که مربوط به تن شمارى هست بند یک الف- و بقیه صحبتها مانده است (آزاد- تمام حرفها سر ما ده 10 و یازده است والّا ما دیگر حقى نداریم) و منحصراً راجع به ژنرال رزرو است و من صریحاً میگویم که ما دعاوى خودمان را راجع به سایر دعاوى یا نسبت به تمام رزروها صرفنظر نکردهایم من اینجا صریحاً میگویم فقط آن قسمتی که دربند 9 است راجع به بند یک الف آن مقداری که باید روى تن شمارى به ما پول بدهند که چهار شیلینک است و حالا شش شیلینک و نسبت به ذخیره عمومى که شش میلیون است حالا یازده میلیون میدهند نسبت به آًن مفاصاً میدهیم ولى نسبت به سایر رزروها نسبت به سایر مطالبات ما مفاصاً حساب ندادهایم (دکتر بقایی- مطالبات قبل از 47 چه میشود؟) عرض خواهم کرد به موقع خودش توضیحات مفصل در جلسه خصوصى دادم در جلسه سرى دادم و در آن جلسهاى هم که دیشب آقایان بودند دادم (دکتر بقایی- ما که به اظهارات در جلسه خصوصى قانع نشدیم) باز هم اگر لازم بشود در اینجا خواهم گفت که مطالبات ما چه بوده و دعاوى ما چه بوده. اما در قسمت ماده 11 گفتند به ما هیچ ندادهاند این ماده 11 را دو مرتبه بخوانید میگوید بعد از 15 سال اول نسبت به شش میلیون تن اول یک شیلینک و نسبت به بقیه 9 پنس حالا میگوید اعم از این که یک میلیون تن استخراج باشد یا 25 میلیون نسبت به همه مقدار استخراجى یک شیلینک میدهد یهنى به همین قرارداد لعنتى به قول آقاى آزاد نسبت به تمام 25 میلیون تن که قبلاً نسبت به شش میلیون تن اول یک شیلینک و نسبت به نوزده میلیون 9 پنس میگرفتیم ولى مطابق این قرارداد نسبت به همه 25 میلیون تن اول یک شیلینک میگیریم و چون عرض کردم فعلا این موضوع مطرح نیست هر وقت نوبت به این موضوع رسید بنده عرض خواهم کرد. دیگر عرضى ندارم.
نائب رئیس- آقایان لاهوتى و اردلان هم اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند و نوبتشان براى دفعه بعد محفوظ است آقاى امیر تیمور.
امیر تیمور- بنده بدواً اجازه میخواهم مراسله جناب آقاى سید محمد صادق طباطبایی را به عرض مجلس برسانم،: مجلس شورایى ملى در ایام اخیر که اینجانب براى چند روز استراحت به خارج از تهران مسافرت کرده بودم پس از مراجعت اطلاع حاصل شد که ناگهان لایحه نفت از طرف دولت به مجلس تقدیم و مورد طرح قرار گرفته است و در این دو روزه جمعى از دوستان و افراد صالحى که به امور اساسى مملکت و مصالح واقعى آن علاقمند میباشند، مراجعه و عقیده این جانب را در اطراف موضوع خواستار بودند لذا به موجب وظیفه و رعایت مصالح مملکت که در هر موضوع باید مورد نظر این جانب باشد در پاسخ دوستان و آشنایانى که دادن توضیح جداگانه به هر یک میسر نیست و مخصوصاً به قصد جلب توجه نمایندگان محترم مجلس که رسماً وظیفه نمایندگى را برعهده دارند ذیلاً نظر خود را مینگارد موضوع بحث درعین حال که از جهات فنى و مالى بسیار دقیق است و نمىشود درباره آن اظهار نظر سطحى نمود از جهات کلى براى مملکت امرى است حیاتى و اصولى که به هیچوجه نباید با شتابزدگى و عجله نسبت به آن عمل کرد مخصوصاً افکار عمومى از مفاد لایحه تقدیمى ناراضى و نگران و متهیج و اشخاص مطلع نیز بهرهاى که در این لایحه براى مملکت منظور شده چه از جهت مالى و چه از جهات دیگر نا چیز و غیر وافى
+++
میدانند، زیرا این منابع طبیعى و معادن ذى قیمت ملک ایران و سرمایه حیات مردم آن است و انصافاً باید بسیارى از دردهاى بیدرمان را چاره سازد و مخصوصاً براى اشتغال مهندسین و افراد فنى و کارگران ایرانى از هر جهت مهیا و آماده باشد زیرا ایران و ایرانى براى استفاده ماده و مخصوصاً اشتغال درآن بر همه کس رجحان دارد و مجلس شورای ملى امروز رسماً وظیفه دارا است که به حفظ مصالح کشور در این امر حیاتى نهایت مراقبت و جدیت را نموده و از عجله اجتناب نمایند که بعداً دچار ندامت و پشیمانى نشوند و منافع آتى کشور و نسل آینده مانند گذشته دستخوش خسران غیر قابل جبران نگردد و آنان که بدون دقت و مطالعه در اطراف این لایحه و بدون تحقیق از اهل بصیرت و اطلاع در تصویب آن شتاب کنند در حال و آینده هدف نفرت و اعتراض معاصرین و نسلهاى آینده و تاریخ مملکت قرار نگیرند خصوصاً در تنگناى خاتمه مجلس که به قول معروف آفتاب عمر مجلس بر لب بام است. تعجیل و تصویب براى هیچ یک از دو طرف داراى اثر خوبى نخواهد بود. به علاوه براى کسانى که معتقد به کوتاهى ایام فترت مجلس هستند این نکته نیز قابل توجه است که تأنى و متانت در تصویب این لایحه و تعویق آن از نظر تدقیق و مطالعه و بحث با اهل تخصص و اطلاع از چگونگى آن ممکن است موجب کوتاهى ایام فترت شده کثرت مشاغل دولت موجب تعویق انتخابات دوره 16 نشود. تهران دوم مرداد ماه 1328 سید محمدصادق طباطبایی. عرض کنم به آقاى آزاد ایشان اینجا ماده 9 را قرائت کردند و به ماده 9 اشاره کردند و این ماده 9 را باعث بدبختى و باعث ضرر و صدمه کشور ایران دانستند من میخواهم به عرض آقا برسانم که بدتر از ماده 9 ماده 10 است.
ماده 10- با رعایت مقررات این قرارداد مقررات قرارداد اصلى در کمال قوت و اعتبار خود باقى خواهد ماند. قراردادى که در موقع اجبار و نبودن آزادى و دموکراسى به کشور ایران به زور تحمیل شده است (صحیح است) اینک میخواهند مجلس تأیید کند و سند اسارت ایران را براى 44 سال دیگر تصدیقش را از مجلس بگیرند و نسل حاضر و نسل آتیه را به همین بدبختى و سیاهروزى باقى بگذارند بنده در این قسمت عرایضى دارم که در موقع خودش به عرض خواهم رساند اما موضوعى که میخواستم به عرض مجلس شورای ملى برسانم این است که در موقعى که بودجه مجلس مطرح بود براى تقاعد مستخدمین مجلس بنده عرض کردم که یک عده از مستخدمین ما داریم که اینها عمر خودشان را در مجلس شورای ملى طى کردهاند و نمىتوانند نه خدمت مجلس را ترک کنند و نه مجلس میتواند از آنها صرفنظر کند ولى علاوه بر این موضوع یک موضوع دیگرى هم هست که به عرض مجلس رساندم و آن عبارت از این است که یک عده از این مستخدمین مجلس هستند که شاید هم راضى نباشند که بنده اسم آنها را ببرم مثل آقاى طوسى این 42 سال سابقه خدمت دارد اگر این امروز یک رز کارش ترک شود سائل به کف است و نان شب ندارد و چندین سر عائله دارد و طبق این امر اگر فکر بازنشستگى براى طوسى بکنید مثل این است که حکم قتل یک خانواده بیست نفرى را صادر کردهاید بنده چند روز با مقام ریاست صحبت کردم امثال آقاى طوسى در مجلس شوراى ملى زیاد هستند و این کسانى که در مجلس عمرشان را صرف کردهاند بنا به گفته معروف اینها به خدمت پرداختهاند و عقب نعمت نرفتهاند (دکتر طبا- مگر حقوق نمیگیرند) حقوق میگیرند ولى چون عائله دارند و عدهشان هم بسیار است
بنده شب قبل با آقاى رئیس هم صحبت کردم و ایشان هم موافقت کردند از دو کار یک کار باید بشود یا موافقت بشود یا بنا شود اگر اینها باز نشسته میشوند تمام حقوق و مزایایی که حالا میگیرند مادامالعمر به آنها داده شود و یا موافقت بشود که بدون رضایت خودشان اینها را باز نشسته نکنند (معتمد دماوندى- باشى را هم اضافه بکنید) اینها یک عدهاى هستند با شرافت و خدمت کردهاند و یک عمرى را صرف کردهاند استدعا میکنم مجلس شورای ملى هم با این نظر بنده موافقت بکند که این طور عمل شود دیگر عرضى ندارم نامه آقاى سید محمد صادق طباطبایی را هم تقدیم میکنم.
نائب رئیس- آقاى دکتر اعتبار
دکتر اعتبار- بنده عرایض مختصرى دارم که مربوط به نفت نیست و اجازه میخواهم که چند دقیقه وقت مجلس را بگیرم در جلسه روز دوشنبه 13 تیرماه که براى تصویب ماده واحده مربوط به برنامه هفت ساله به طور فوقالعاده تشکیل شده بود بنده در ضمن موافقت با تبصره ماده واحده تصریح کردم که چون تقریباً تمام کارهاى مربوط به برنامه کارهاى فنى و ساختمانى است مصلحت در این است که دست سازمان برنامه نسبت به امور استخدامى باز باشد ولى در عین حال توضیح دادم که معنى این تبصره این نیست که سازمان برنامه در واگذارى امور ساختمانى و یا خرید احتیاجات خود قانون محاسبات عمومى و یا سایر قوانین متداول را رعایت ننماید من باب مثل به ساختمانهاى دانشگاه تهران اشاره نمودم که در زمان فترت با یک تصویبنامه به شرکت سنتاب داده شده بود و در خاتمه اظهار خوشوقتى نمودم که جناب آقاى وزیر دارایی متذکر این امور خلاف قانون شده و دستور فرمودهاند بقیه کار به مناقصه گذارده شود- جناب آقاى وزیر دارایی در جواب فرمودند که ساختمانهاى دانشگاه بنا به سابقهاى که موجود بوده در زمان فترت به شرکت سنتاب واگذار شده و چون این تصویبنامه ضمن تصویبنامههاى دیگر دوره فترت براى اظهار نظر تقدیم مجلس شوراى ملى شده است تا مجلس شوراى ملى آن را رد نکند مفاد تصویبنامه را باید قانونى تلقى نمود چون در اطراف عرایض آن روز بنده حربه معمول امروز یعنى سعایت و الغاء شبههاى شده است اجازه میخواهم توضیح مختصرى به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم در اوایل دوره پانزدهم در زمان کابینه جناب آقاى قوام بنده در خدمت یک عده دیگر از آقایان نمایندگان با صرفنظر از تمام مزیتهایی که موجود بود فقط و فقط براى حفظ مصلحت مملکت از مخالفین دولت بودم و مرتباً هفتهاى یک بار سؤالى راجع به عملیات خلاف قانون دولت ایشان تقدیم مجلس مینمودم یکى از سؤالات مربوط به همین موضوع ساختمانهاى دانشگاه بود که در تاریخ 9 مهر ماه 1326 یعنى تقریباً دو سال قبل تقدیم گردید بعداً هم یک یادداشت کتبى خدمت جناب آقاى نجم و یکى دیگر خدمت جناب آقاى هژیر تقدیم داشتم و از تاریخ یادداشت آخرى که در 15 تیرماه 1327 تنظیم شده بود دیگر موضوع را تعقیب نکردم چند ماه قبل شنیدم در نتیجه عدم رضایت عمومى از کارهاى شرکت و مخصوصاً عملیاتش در ساختمانهاى درمانگاههاى مربوط به سازمان خدمات شاهنشاهى که گزارش آن نیز به شرف عرض اعلیحضرت همایونى رسیده بوده و همچنین در اثر اصرار رئیس بنگاه پاستور وزارت دارایی ساختمان بنگاه پاستور را که جز این قرارداد بوده به مناقصه گذاشته و شرکت آرمه یک شرکت ایرانى با تخفیف 80 و 28 درصد برنده مناقصه شده است و چون بهاى پیشنهادى شرکت به مراتب ارزانتر از بهاى قرارداد متکى به تصویبنامه بوده وزارت دارایی تصمیم گرفته است تمام بقیه کار را از شرکت سنتاب تحویل گرفته و به مناقصه بگذارد از توضیحى که جناب آقاى وزیر دارایی دادند استنباط بنده این شد که موضوع را براى ایشان درست روشن نکردهاند- آقایان اغلب سابقه دارند که پس از شهریور 1320 عملیات ساختمانى که دولت دردست اقدام داشت اغلب متوقف شدند و نظر به بالا رفتن بىتناسب هزینه زندگى مقاطعهکاران بعداً حاضر نشدند تعهدات خودشان را با قیمتهاى قبل از شهریور انجام بدهند به همین دلیل در قانون متمم بودجه 1321 تبصرهاى تصویب شد که به دولت اجازه میداد براى تکمیل ساختمانهاى ناتمام تا ده درصد به بهاى به قراردادهاى قبل از شهریور اضافه کند و ساختمان کاخ دادگسترى نیز طبق همین قانون به پایان رسید حالا اجازه بفرمایید متن تصویبنامه مربوط به سنتاب را براى شما بخوانم: هیئت وزیران در جلسه 19 اردیبهشت 26 بنا به پیشنهاد شماره 2437 را وزارت دارایی تصویب نمودند از نظر این که ساختمانهاى دانشگاه تهران و بنگاه پاستور داراى عملیات ساختمانى فنى خاصى است و شرکت سنتاب هم در امور ساختمانى دانشگاه سابقه دارد و از هر حیث براى انجام ساختمانهاى مزبور مجهز و آماده میباشد ساختمانهاى مربوط به دانشگاه و بنگاه پاستور در سال 1326 به شرکت نامبرده بدون انجام تشریفات مناقصه با شرایط و مشخصاتی که بین آن شرکت و دانشگاه داده میشود با بهایی که طبق نظر کمیسیون فنى دانشگاه تعیین میگردد واگذار نموده و قرادداد آن را منعقد نماید.
تبصره- پس از گشایش دوره 15 مجلس شوراى ملى مجوز قانونى آن تحصیل خواهد شد. تاریخ این تصویبنامه اول اردیبهشت 1326 است یعنى تقریباً 6 سال بعد از شهریور 1320 ثانیاً در خود تصویبنامه اشارهاى به چنین سابقهاى نشده و اگر هم میشد صحیح نبود زیرا نه ساختمانهاى که با این تصویبنامه به شرکت واگذار شده ساختمانهاى ناتمامى بوده بلکه همه ساختمانهاى جدید هستند و نه بهایی که مورد توافق شده فقط ده درصد بیشتر از قیمتهاى قبل از شهریور است بلکه اغلب آنها از 30 درصد هم تجاوز میکند پس مجوز قانونى براى این عمل به هیچوجه موجود نبوده از این نکته که بگذریم برفرض این که استدلال آقاى وزیر دارایی راجع به فرستادن تصویبنامه به مجلس مورد قبول آقایان نمایندگان واقع شود در تصویبنامه صریح نوشته است که عملیات ساختمانى سال 1326 با این شرایط به شرکت واگذار شود و جناب آقاى هژیر وزیر دارایی وقت نیز صراحت دستور کتبى
+++
میدهند که چنانچه این ساختمانها در سال 26 خاتمه خواهند یافت قرارداد امضاء و مبادله شود ولى براى این که یک عمل خلاف قانونى تکمیل بشود به این دستور ایشان هم کسى گوش نداد و قرارداد براى مدت 42 ماه بسته شده پس بر فرض هم که ما اضطراراً تصویبنامه دوره فترت را قبول کنیم در سالهاى 27 و 28 با بودن مجلس شوراى ملى هیچ مجوزى براى ادامه کار و ترک مناقصه وجود نداشته است تمام این کار در حدود 20 میلیون تومان است که شاید نصف آن انجام شده براى بقیه به عقیده من دولت هیچ راه دیگرى جز مناقصه ندارد و بر فرض هم بخواهد کار در دست شرکت سنتاب بماند باید قیمتهاى متداول امروز را به او بقبولانند بهترین زمینه همان مناقصهای است که اخیراً براى بنگاه پاستور داده شده است بنده جناب آقاى گلشائیان وزیر دارایی را بر خلاف آنچه که در چند جلسه گذشته اینجا گفته شد یک وزیر بسیار لایق وارد و باوجدان میدانم و تصور میکنم با توضیحاتى که بنده دادم و تحقیقاتى که خواهند فرمود راجع به این موضوع تغییر عقیده خواهند داد زیرا مسلماً با سمتى که ایشان در دولت دارند علاقشان در حفظ اموال دولت و جلوگیرى از تفریط آنها به مراتب بیشتر از بنده باید باشد و البته هم هست بنده اصولا نظر خاصى نسبت به شرکت سنتاب ندارم ولى همان طوری که به کرات در مجلس به عرض آقایا ن نمایندگان رساندهام در عین این که معتقدم که ما باید براى اصلاح وضع مملکت از دوستان خارجى خودمان حداکثر استفاده را بکنیم ولى کاملاً مخالفم که ما سعى کنیم هر کارى را به خارجیها بسپاریم متأسفانه میبینم که در نتیجه عدم موفقیتها و هرج و مرج این چند ساله این فکر طرفدار زیاد پیدا کرده که براى کارهاى حساس و مهم کشور مستخدمین و یا شرکتهاى خارجى استخدام شوند عرض کردم ما در بعضى کارهایمان ممکن است که احتیاج به کارشناسان فنى داشته باشیم ولى فراموش نفرمایید آنچه که به یک نفر خارجى امکان انجام کارى میدهد نفس خارجى بودن و یا اطلاعات او نیست بلکه آن حقوقهاى چندین هزار دلارى هزینه سفر خود و افراد خانوادهاش خانه ییلاقى و قشلاقى آشپز و غیره یعنى اولا فراهم کردن را حتى کامل خاطر او است و ثانیاً اختیار و قدرت سرشارى است که به او داده میشود (باتمانقلیج- صحیح است) در صورتی که ما از یک نفر مستخدم ایرانى انتظار داریم با حقوقى که فقط براى چند روز او و خانوادهاش کافى است بدون هیچ اختیار و در تحت فشار انواع و اقسام نفوذها انجام وظیفه نماید مگر این همه فعالیت دوره اعلیحضرت فقید را خود ایرانیها متصدى نبودند حالا هم به عقیده من اصلاح مملکت فقط با تقویت یک عده اشخاص وطن پرست، لایق، کاردان ایرانى میسر است، ایرانى با داشتن قدرت و پشتیبان براى مملکت خودش از هر خارجى بهتر کار میکند (باتمانقلیج- صحیح است).
3- قرائت استیضاح آقایان: مکى- دکتر بقایی- حائرىزاده و آزاد
نائب رئیس- استیضاح خوانده میشود (به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملى: چون دولت جناب آقاى ساعد بر خلاف قانون مهر ماه 1326 در برابر استیفاى حقوق ایران در شرکت نفت انگلیس و ایران مرتکب اعمالى شده که عملا به زیان مملکت بوده و خلاف قانون مزبور عمل کرده است و همچنین دخالت مستقیم شخص نخست وزیر درقوه مقننه کشور به منظور به تصویب رساندن قرارداد نفت به نفع شرکت نفت انگلیس و ایران لذا امضا کنندگان ذیل دولت آقاى ساعد و بالاخص شخص ایشان و وزیر دارایی را نسبت به دو مورد ذیل استیضاح میکنیم: 1- عدم استیفاى حقوق ایران 2- دخالت در قوه مقننه مملکت. حسین مکى- دکتر بقایی کرمانى- حائرىزاده- عبدالقدیر آزاد.
4-بقیه مذاکره درموضوع نفت
نائب رئیس- البته آقایان اطلاع دارند که دیروز مذاکرات به جایی رسید که آقاى رئیس محدودیت نطق را به مجلس واگذار کردند واکثریت مجلس راقاطع این نظر دانستند وقتى جلسه خصوصى تشکیل دادند وچون غیر از این نظرى پیشرفت نکرد لذا آقاى رئیس نظرشان این بود و در هیئت رئیسه هم صحبت کردند چون بعضى از آقایان عقیده دارند که این مذاکرات باید محدود باشد و بعضى عقیده دارند باید نامحدود باشد البته مجلس باید تکلیف این کار را معلوم کند (فرامرزى- صحیح نیست) و نظر به این که آقاى رئیس اعلام رأى کردهاند (مکى- اعلام رأى نشده) در این موقع آقاى مکى در حالى که به صحبت خود ادامه میدادند پشت تریبون آمدند)
مکى- من از پشت این تریبون پائین نمیروم مگر این که من را با گلوله پائین ببرید اینجا نوشته شده قرارداد و امتیازى که از طرف دولت شاهنشاهى به شرکت نفت داده شده.
نائب رئیس- آقاى مکى خواهش میکنم بفرمایید بگذارید من صحبت میکنم.
مکى- من پائین نمیروم مگر با گلوله مرا پائین ببرید، با گلوله
دکتر بقایی- آقاى مکى پشت تریبون هستند و شما هم صحبتتان را بفرمایید
نائب رئیس- من حرفم تمام نشده شما بفرمایید. علیهذا آقاى رئیس مجلس فرمودند نظر به این که این اختلاف بین نمایندگان مجلس هست باید براى مجلس واگذار شود.
مکى- شما برخلاف تمام قوانین مملکت رفتار میکنید.
نائب رئیس- در این باب هم صحبت شده و الان هم رأى مجلس قاطع است.
دکتر بقایی- من اخطار دارم.
نائب رئیس- علیهذا من هم رأى مجلس را تأیید میکنم و واگذار براى مجلس میکنم و چون حالا اکثریت براى رأى نیست ده دقیقه تنفس میدهیم.
مکى- نمیتوانید رأى بگیرید.
نائب رئیس- حرف نزن. (در این وقع یک ساعت و ربع قبل از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و پس از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید)
نائب رئیس- آقایان توجه بفرمایند نظر به این که یک مذاکراتى اینجا راجع به نفت شده است آقاى نخست وزیر و آقاى وزیر دارایی تقاضا کردهاند هر کدام میل دارند توضیحاتى بدهند آقاى مکى هم بعد صحبت خواهند کرد (دکتر بقایی- حق آقاى مکى محفوظ میماند) آقاى نخست وزیر.
نخست وزیر- دیروز که بنده عرایضى کردم مقصودم این بود که به دولت فرصت داده شود که دولت بتواند مطالب خودش را به عرض مجلس شوراى ملى برساند بنده میتوانم به آقایان اطمینان بدهم تا آن حدى که مقدور بوده است دولت براى استیفاى حقوق دولت ایران از شرکت نفت کوشیده است (مکى- تکذیب میکنم) کوشیده است حالا آقایان موافقت کردهاند دولت اقدامات خود را به عرض مجلس شوراى ملى برساند خیلى متشکرم و این که بنده میگفتم که آقاى مکى دیروز صحبتشان را یک قدرى محدود بکنند نه براى این بود که ترور بکنم هیچ چنین نظرى ندارم میگفتم فقط در موضوع صحبت کنند و طبق قانون بنده در موضوع جواب میدهم (مکى- یک کلمه از موضوع خارج نشدم). و همان طور که ایشان حق دارند صحبت بکنند و من اطمینان دارم که از فرط وطن پرستى است بنده عرض میکنم که دولت هم همین احساسات را نسبت به ملت و افراد ایران دارد این اقداماتى را که ما کردیم به عرض آقایان نمایندگان خواهد رسید البته نظر مجلس در این موضوع قاطع است و هر نظرى اتخاذ کند دولت مطیع اوامر مجلس شورای ملى است (دکتر بقایی- راپرت ژیدل را اگر ممکن است مرحمت کنید که مطالعه کنیم) آقاى وزیر دارایی این توضیحات را خواهند داد ممکن است در ضمن آن به نظر مبارک برسد.
5- تقدیم چهار فقره لایحه به وسیله آقاى وزیر دارایی: یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه و سه فقره راجع به کارشناسان فنى دانشگاه و دخانیات ادامه مذاکرات نفت
نائب رئیس- آقاى وزیر دارایی.
وزیر دارایی- قبل از این که وارد این موضوع بشوم از موقع استفاده میکنم یک لایحه راجع به هیئت نظارت سازمان برنامه است و 3 لایحه دیگر راجع به کارشناسان فنى دانشگاه و متخصصین دخانیات است که تقدیم مجلس شورای ملى مىکنم. اما توضیحات راجع به نفت اولا خیلى خوش وقت هستم که مجالى دادند آقایان که ما میخواهیم عملیاتى که این دولت و دولتهاى گذشته در اجراى قانون مهر ماه 1326 انجام داده است به عرض و اطلاع آقایان برسانم ضمناً هم عرض میکنم آقایان مخالفین بدانند که وطن پرستى مختص به چهار نفر نیست (دکتر بقایی- چهار نفر نیست ملت ایران است) و بدانید اشخاصى که یک عمر خودشان و خانوادهشان و استخوانهاى پدرانشان در این مملکت زندگى کردهاند و هستند اینها هیچ وقت نمىآیند یک وجب خاک مملکتشان را به کسى بدهند (صحیح است) و یک روز گفتم و امروز هم تکرار مىکنم که ایرانى خائن وجود ندارد و افتخار مىکنم در مملکت اشخاصى اگر بد باشند اکثریت با اشخاص خوب و وطنپرست است (صحیح است) و بیجهت و بیگناه هم جا دارد که تهمت به اشخاص نزنند و همیشه با مدرک و دلیل حرف بزنند و احساسات را وارد کار نکنند (مکى- من بدون مدرک حرفى نمىزنم) (آزاد- مملکت ما را کى به این روز انداخته است نه آب است نه نان است نه امنیت است، اینها را شما کردهاید) ممکن است در تشخیص اشتباه شده باشد یک عملى که من امروز خدمت به مملکت میدانم آقایان خدمت ندانند ولى بایستى زحمتى که براى یک عملى کشیده شده است قضاوت کنید و قضاوت عادلانه بکنید
+++
این مملکت به این روز افتاده است روى اصل عوام فریبى بنده این را صریح میگویم در این مملکت اشخاصى که کار نکردهاند و پشت منقل نشستهاند اینها مملکت را به این روز کشیدهاند اینها اگر مرد هستند بیایند و کار کنند چرا وقتی که ریاست دولت به آنها پیشنهاد میشود قبول نمیکنند؟ چرا وقتى وزیر خارجه میشوند میآیند اینجا اختیار میگیرند بعد از 5 روز اینجا غش میکنند.
مکى- توهین نکنید.
وزیر دارایی- ... اینها میخواهند کنار بنشینند و منفىبافى کنند، اینها میخواهند مملکت را به خاک سیاه بنشانند، در دنیا اشخاصى توانستهاند مملکتشان را به جایی برسانند که کار کردهاند، آقا کار کردن، قبول مسئولیت کردن این هنر است در دنیا من افتخار میکنم که کار میکنم و قبول مسئولیت هم میکنم در مقابل دنیا و وجدانم پاک هستم و در هر محکمهاى حاضر هستم محاکمه بشوم و جواب بدهم ولى اشخاصى که از صبح تا غروب پاى منقل مىنشینند اینها میخواهند ....
مکى- رئیس مجلس مؤسسانتان بود
دکتر بقایی- قانون اساسى را آنها تغییر دادند آن روز ما این حرفها را زدیم براى این که این صحبتها پیش نیاید.
مکى- رئیس مجلس مؤسسان شما بود (زنگ رئیس)
دکتر بقایی- نشستند قانون اساسى را تغییر دادند معلوم بود براى امروز قانون اساسى را تغییر دادند.
نائب رئیس- صحبت اشخاص غیر را نکنید.
وزیر دارایی- ... در مهر ماه 1326 قانونى از مجلس شوراى ملى گذشت به این عبارت: دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیر زمینى و غیر آن مرود تضییع واقع شده است به خصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفاى حقوق کامل ملى ایرانى مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورده مجلس شوراى ملى را از نتیجه آن مطلع سازد. آقایانی که در این مجلس تشریف دارند به خاطر دارند گذشتن این قانون و این تبصره روزى بود که قرارداد نفتى که درزمان فترت بسته شده بود مجلس شوراى ملى رد کرد و ضمناً متوجه شد که قراردادهایی که سابقاً راجع به منابع زیرزمینى و غیره بسته شده است ممکن است که منافع کامل ملت ایران تأمین نشده باشد مثل قرارداد شیلات، مثل قرارداد نفت جنوب براى این که دولت را مکلف بکند چه دولت حاضر و چه دولتهاى بعد دولت را مکلف بکند که استیفاى کامل حقوق ملت ایران را بکند این قانون گذشت از فرداى این قانون دولت وقت که دولت آقاى قوام بود با کمپانى نفت جنوب وارد مذاکره شد و نماینده از لندن خواست براى این موضوع که مذاکره بکند دولت آقاى قوام ساقط شد دولت جناب آقاى حکیمى روى کار آمد (دکتر بقایی- بفرمایید چه مذاکراتى کرد) مذاکرات را شروع کردند ولى در زمان کابینه آقاى حکیمى فقط در قسمتى که ... (دکتر معظمى- مذاکراتشان کتبى بوده یا شفاهى؟) نه قربان مذاکرات شفاهى بوده است فقط گفتهاند که مطابق این قانون ما با شما میخواهیم مذاکراه کنیم راجع به استیفاى حقوق ملت ایران بعد از ایشان در کابینه آقاى حکیمى نماینده شرکت از لندن آمد و مذاکره کردند فقط نسبت به ماده 16 ماده 16 امتیازنامهاى که همه آقایان البته خواندهاند و مسبوق هستند مادهای است که در آنجا مکلف میکند کمپانى را که وسائلى فراهم کند که عده کارمندان خارجى سال به سال کم بشود و به جایش کارمندان فنى استخدام بشود در زمان کابینه آقاى حکیمى منحصراً نسبت به ماده 16 مذاکره شد، اقدام شد اقدامى هم که راجع به این کار شد عبارت بود از فرستادن هیئتى مرکب از آقاى دکتر شادمان و آقاى بهنیا معاون وزارت دارایی و چند نفر دیگر به جنوب و آبادان براى مطالعه در این قضیه که ببینند چه وسیله میشود برانگیخت که ماده 16 آن طوری که روح قانون است اجرا بشود ضمناً براى این که آقایان مسبوق بشوند این ماده 16 عبارتش بسیار خوب نوشته شده است و هیچ جاى نگرانى نیست و متخصصینى هم که دیدهاند گفتهاند بسیار خوب است البته وقتى که این قانون گذشت بعد از این قانون چون در قسمت سوم ماده 16 میگوید که طرفین موافقت مینمایند که یک طرح عمومى تهیه نمایند که بر طبق آن هر سال مرتباً مستخدمین غیر ایرانى را تقلیل داده و به جاى اینها از کارمندان ایرانى بگمارند در 1315 طرحى در وزارت دارایی به وسیله نماینده کمپانى امضاء شد که این طرح براى مدت هشت سال بود و در آنجا نسبت مستخدمین خارجى به ایرانى 18 درصد بود که بایستى در ظرف هشت سال به صدى 10 برسد بعد از این که این 8 سال تمام شد مصادف شد به موقعى که قواى متفقین در ایران بودند و جنگ بود بلافاصله بعد از سال 1323 دستگاه اداره وزارت دارایی وارد مذاکره شد که چون این طرح تمام شده باید طرح جدیدى نوشته بشود که این طرح جدید اولاً عنوان پورسانتش نداشته باشد براى این که در این قانون عنوان پورسانتاژ ندارد
صحبت این است که باید عده کارمندان خارجى بزور تصاعدى تقلیل پیدا کند و به جاى آنها کارمندان ایرانى بگمارند از آن تاریخ تا زمانی که قانون 26 گذشت مذاکرات وزارت دارایی و کمپانى نفت در جریان بوده طرحى هم آن ها داده بودند پروژهاى هم دولت داده بود یعنى وزارت دارایی داده بود ولى توافقى نشده بود در زمان کابینه آقاى حکیمى این ماده 16 اول مورد نظر بود و روى این طرحى تهیه شده بود عدهاى به جنوب رفتهاند مذاکراتى شده ولى مذاکرات به نتیجهاى نرسید کابینه آقاى حکیمى ساقط شد بعد کابینه آقاى هژیر برسر کار آمد در کابینه آقاى هژیر از مطالعاتى که از 1326 به بعد تهیه شده بود تحت 25 ماده تنظیم شده به نماینده کمپانى که به طهران آمده بود داده شد ده جلسه هم نماینده کمپانى با وزیر دارایی وقت با آقاى وارسته بعد هم که ایشان استعفا داده بودند با آقاى دکتر شادمان که وزیر اقتصاد ملى بودند و از طرف آقاى نخست وزیر نمایندگى داشتند مذاکراتى در ده جلسه به عمل آمد توضیحات مفصلى نسبت به این 25 ماده از طرف دولت به نماینده کمپانى داده شد نماینده کمپانى گفت من به لندن برمیگردم و سه ماه مهلت میخواهم که با هیئت مدیرهمان مذاکره بکنم بعد از آن بیایم به دولت پیشنهادات متقابل را تقدیم کنم. (دکتر بقایی- 25 ماده را بفرمایید) اما آن 25 مادهای که در زمان کابینه آقاى هژیر تهیه شده بود و به آقایان داده شده است براى آقایان میخوانم، به مناسبت شروع مذاکرات مقدماتى با نمایندگان شرکت نفت ایران و انگلیس براى اجراى بند (ه) از قانون مصوب 29 مهرماه 1326 مواردى را که دولت ایران عجالة مشمول مقررات بند مزبور دیده است به قرار ذیل توضیح مینماید:
1- تفاوت بهاى طلابه موجب قسمت از ماده دهم امتیازنامه 1312 قطع نظر از توافقهایی که در خلال احوال حاصل شده است آن مقدار لیرهای که به وسیله آن شرط تضمین طلا براى دولت تأمین شود به دولت پرداخت نگردیده است:
2- مالیات دولت انگلستان. حصه دولت ایران از منافع سالیانه شرکت نمیبایستى مشمول مقررات مالیات بر درآمد دولت انگلستان میشد و آنچه به این ترتیب از حصه دولت کسر شده بایستى جبران شود. لطمه ایکه به این ترتیب به حقوق ایران وارد آمده است در ارقام صورت ضمیمه پیدا است. صورت مالیات بر درآمدی که از 1932 تا 1947 به دولت انگلستان بابت مالیات بر درآمد داده است و آن عبارت است از سال 1933 سیصد و پنج هزار لیره 1934 به همین تناسب 511 لیره 408 هزار لیره، 910 هزار لیره یک میلیون و ششصد و پنجاه و یک هزار لیره یک میلیون و یکصد و هفتاد و پنج هزار لیره یک میلیون و نهصد و پنجاه و پنج هزار لیره، دو میلیون و نهصد و هفتاد و پنج هزار لیره، دو میلیون و نهصد و بیست هزار لیره، چهار میلیون و نهصد و هفده هزار لیره، هفت میلیون و ششصد و شصت دو هزار لیره، ده میلیون و ششصد و سى و شش هزار لیره، ده میلیون و ششصد و هشتاد یک هزار لیره ده میلیون و دویست و هفتاد و نه هزار لیره، 15 میلیون و 266 هزار لیره که سال 1947 باشد.
دکتر بقایی- استدعا میکنم این 25 ماده و صورت الحاقى را مرحمت کنید چاپ شود.
وزیر دارایی- ما هیچ چیز مخفى نداریم براى این که ثابت بشود که نه دولت آقاى قوام نه دولت آقاى ساعد نه دولت آقاى هژیر خیانت به این مملکت نکرده است تمام نه تنها تمام اینها را میدهیم چاپ بکنند تمام مذاکراتى که صورت مجلس دارد و کتابى دارد همه را میدهیم چاپ بکنند براى این که ثابت بشود ما هیچ فروگذار از استیفاى حقوق ملت ایران نکردهایم و هرگز هم فکر نمیکنیم که براى خاطر چند روز مقام و چند روز در سر کار بودن خیانت به این مملکت بکنیم (احسنت، احسنت)
3- محدودیت سود سهام شرکت. محدودیت میزان سود سهام شرکت به استناد دستور دولت انگلستان در مورد حصه دولت ایران از منافع شرکت نمیبایستى نافذ باشد.
4- قرارداد فروش با بحریه انگلیس و شرکتهاى امریکایى به موجب ماده 21 امتیازنامه 1312 شرکت بایستى هر وقت و در هر موقع حقوق و امتیازات و منافع دولت را در نظر داشته و اقدام به هیچ عملى یا خوددارى از عملى که موجب زیان دولت باشد ننماید و حال آن که در مورد قراردادهاى فروش که شرکت با بحریه و هواپیمایی انگلستان و شرکتهاى امریکایی منعقد نموده است از این لحاظ که معامله به نرخ عادله روز انجام نگرفته حق دولت به نسبت حصهاش از منافع شرکت تضییع شده است.
+++
5- مواد نفتى که در عملیات شرکت مصرف میشود.
حقوق ایران از بابت مواد نفتى که در عملیات شرکت مصرف شده پرداخته نشده است.
6- بازرسى مالى و اطلاعات مالى نظارت در اجراى بند (1) از ماده 16 و 21 امتیازنامه 1312 و سهم دولت در سود توزیع شده و در ذخائر شرکت (ذخیره عمومى و ذخیره افت و استهلاک) ایجاب مینمود که دولت ایران بتواند به دفاتر و محاسبات شرکت رسیدگى کند. از معاملات و تصمیماتی که در حقوق ایران مؤثر است قبلاً اطلاع حاصل نماید.
7- صادرات نفت خام. ماده 21 امتیازنامه 1312 و اختیارات قانونى دولت ایران ایجاب مینمود که تصفیه مواد نفتى کلا درداخله ایران به عمل آید.
8- تأسیسات خارج از ایران. حق دولت در خاتمه امتیاز نسبت به تأسیساتى که در خارج از ایران با وجوه شرکت ایجاد شده است
9- قیمت مواد نفتى.
تعیین تکلیف قیمت فروش کلیه مواد نفتى در داخله مملکت ایران از لحاظ آن که آنچه در این باب در امتیازنامه 1312 نوشته شده بود عملاً از بین رفته است. (دکتر بقایی- راجع به ماده قبل چه فرمودید؟) حق ما راجع به تأسیسات خارجى ایران.
10- تأسیسات پخش نفت. توسعه کافى تأسیسات پخش نفت اعم از نقاطى که فعلاً تأسیساتى در آنجا وجود دارد و یا این که هیچگونه تأسیساتى ندارد.
11- تقلیل مستخدمین خارجى و بهبود وضع کارمندان و کارگران ایرانى تعیین تکلیف طرحى که در این باب در آبان ماه 1326 به استناد مواد 16 و 17 امتیازنامه 1312 به شرکت تسلیم شده است.
12- جلوگیرى از تلف شدن گاز. جلوگیرى از اتلاف گاز به وسیله مصرف در عملیات شرکت و لولهکشى به شهرها براى مصرف اهالى و یا نگاهدارى آن در چاهها به استناد مواد 12 و 21 امتیازنامه 1312
13- مقاطعهکاران خارجى.
پرداخت مالیات بر درآمد مقاطعه کاران خارجى طبق قوانین کشور.
14- بیمه. بیمه مؤسسات شرکت نفت را ایران نزد شرکت بیمه ایران.
15- مدت امتیاز
در موقع اصلاح دارسى دو مطلب بیش از سایر مطالب مورد توجه طرفین بوده است از طرف دولت ایران حقالامتیاز و از طرف شرکت مدت امتیاز در موقعى که هنوز دارسى مجرى بوده یا کمتر از 4 میلیون تن صادرات و فروش سالیانه در حدود یک میلیون و نیم لیره طلا حقالامتیاز به دولت میرسید و به این حساب به موجب مقررات امتیاز دارسى با قریب 18 میلیون تن صادرات وفروش سالیانه که اخیراً استحصال شرکت است متجاوز از 6 میلیون و نیم بودند طلا حقالامتیاز دولت مى شود و حال آن که عمل شرکت به استناد امتیازنامه 1312 طورى بوده است که با 18 میلیون تن صادرات و فروش حقالامتیاز دولت حتى از 6 میلیون و نیم پوند طلا هم خیلى کمتر است و به این وصف معلوم نیست در موقع فسخ امتیاز دارسى در قبال تمدید مدت امتیازنامه سابق از امتیازنامه 1312 به دولت ایران چه عاید شده است این مطلب مورد نهایت علاقه دولت ایران و بیش از هر چیز مورد توجه مردم مملکت است نکته دیگرى که در موقع این مقایسه باید طرف توجه قرار گیرد این است که به موجب امتیاز دارسى در خاتمه امتیاز کلیه دارایی و مؤسسات شرکت در هر جاى دنیا که بود به ایران تعلق میگرفت و حال آن که در امتیاز 1312 این قید نسبت به دارایی شرکت در ایران شده است اهمیت این مطلب بیشتر با این توجه جلوه میکند که مدت امتیاز دارسى در سال 1962 خاتمه میبافت و حال آن که در امتیازنامه سال 1312 نوشته شده است که از آن به بعد 60 سال معتبر خواهد بود و پیدا است که وضع ذخائر نفتى مملکت ایران با مقایسه مدتهاى مذکور در دو امتیاز سابقالذکر چه تفاوت فاحشى را متضمن است.
16- مبناى حقالامتیاز.
مبلغ چهار شلینک در هر تن در سال 1933 معادل یک هشتم قیمت نفت خام ایران بوده است و حال آن که فعلا با صرف طلاى آن (بر طبق محاسبه شرکت) کمتر از یک شانزدهم شده است و به این ترتیب مجموع حقالامتیاز دولت ایران به نسبت قیمت کل نفت استخراج شده در ایران در سال 1933 در حدود 33 درصد بوده و در سال 1947 فقط در حدود 9 درصد. خیلى متأسفم که آقاى آزاد و آقاى مکى تشریف ندارند (مکى- بنده اینجا هستم) (دکتر بقایی- تشریف دارند) یادداشت بفرمایید آن چیز هایی که اطلاع ندارید اقلاً اطلاع حاصل کنید. (مکى- جنابعالى نگذاشتید بنده تمام مطالبم را عرض کنم) بعد بفرمایید اگر حقالامتیاز دولت ایران طبق امتیازات کشور ونزوئلا دریافت میگردد از بابت سال 1947 به جاى 7 میلیون لیره بالغ به 22 میلیون لیره میشد یعنى متجاوز از 3 برابر شرکت نفت عراق میتواند تا 6 شلینک طلا حقالامتیاز دریافت دارد و این مبلغ نیز با در نظر گرفتن قیمت عادلهاش از 3 برابر حقالامتیازى است که تاکنون به دولت ایران پرداخته شده است بر طبق امتیاز جدید در کویت نیز حقالامتیاز دریافتى از 3 برابر حقالامتیاز که تاکنون به دولت ایران پرداخته شده است متجاوز است. ضمناً از کل حقالامتیازى که ونزوئلا و کویت و بصره دریافت میدارند مقدارى هم نفت خام است که عیناً میتوانند آن را تحویل بگیرند و بنابراین هر گاه این ارقام منشاء محاسبه باشد مأخذ حقالامتیاز متداول فعلى در دنیا در حدود یک لیره در هر تن استخراج شده میشود. از ارقام فوق و مخصوصاً با مداقه در مندرجات قسمت (17) این یادداشت به خوبى آشکار است که براى حقالامتیاز ایران به هیچوجه مبناى عادلانه و منصفانهاى در کار نیست.
17- معافیتها. کم و کیف معافیتهاى مالیاتى و گمرکى مورد محاسبه دقیق و تعیین تکلیف قطعى باید قرار گیرد به این معنى که مالیات بر درآمد شرکت بر طبق قانون مالیات بر درآمد ایران براى سال 1947 بالغ بر 12 میلیون لیره میگردد و از طرف دیگر بر طبق مقررات مملکتى در هر یک از سنوات 1325 و 1326 حقوق و عوارض گمرکى اجناس و اشیایی که شرکت به ایران وارد کرده و یا از ایران صادر کرده است در حدود 17 میلیون لیره است توضیحاً علاوه مینماید که شرکت در سال 1933 از بابت مالیات بر درآمد مبلغ 274412 لیره به دولت ایران و 305418 لیره به دولت انگلستان پرداخته است و حال آن که درسال 1947 مالیات دولت ایران 765405 لیره و مالیات انگلستان 15266665 لیره بوده است
18- سهام شرکت.
تبدیل حصه ایران از ذخائر شرکت به سهم شرکت نظیر معاملهاى که با صاحبان سهام میشود.
19- اسعار. استفاده از یک قسمت از اسعار حاصله از فروش مواد نفتى در دنیا.
20- فروش نفت براى صدور. تعیین ترتیبى که به موجب آن شرکت مواد نفتى را براى صدور در اختیار دولت یا اتباع ایران خواهد گذاشت.
21- نفت شاه.
اتخاذ تدابیر عملى براى تأمین منافع و حقوق ایران در نفت شاه به مناسبت مجاورت با نفت خانه.
22 -شرکتهاى وابسته. تعیین مقرراتى که شرکتهاى غیر تابعه بایستى مشمول آن باشند.
23- تغییرات اساسنامه. ضرورت جلب موافقت دولت ایران نسبت به تغییراتى که در اساسنامه سال 1933 به عمل آمده است.
24- ذخایر شرکت. روشن نمودن وضع ذخایر و طرز تشکیل آنها و تعیین حقوق دولت به طور دقیق.
25- خطوط هواپیمایی و تلفونى و تلگرافى و غیره کم و کیف و حدود قیود استفاده شرکت از خطوط هواپیمایی و تلفونى و تلگرافى و بندرسازى و غیره باید مورد دقت قرار گیرد.
این 25 مادهاى بود که در زمان کابینه آقاى هژیر که نماینده شرکت به طهران آمده بود داده شده و در ظرف ده جلسه مذاکرهای که شده است توضیحات مفصل در اطراف هر کدام از آنها به نماینده شرکت داده شده است همین طور که براى آقایان عرض میکنم نماینده شرکت سه ماه از دولت وفت خواست که برود با هیئت مدیره مذاکره بکند و بعد به ایران برگردد مذاکرات مجدداً شروع شد بعد از سه ماه که کابینه آقاى هژیر رفته بود و به جایش کابینه به آقاى ساعد واگذار شده بود اطلاع بیا دادند که نماینده شرکت حاضر است که به تهران بیاید براى مذاکره تهران آمد براى این که در این مذاکراتى که میشود تنها دولت دخیل نباشد و اشخاصی که امروز در خانهشان نشستهاند و تنقید میکنند (مکى- و یک لکه سیاه در زندگیشان ندارند) و نمیخواهند حاضر بشوند که خدمتى به این مملکت بکنند بنده این مراسله را میخوانم تا آقایان بدانند تاریخ 9 و 11 و 327 مراسله به شماره 7279 از طرف وزارت دارایی به آقاى نخست وزیر.
جناب آقاى نخست وزیر- در تاریخ 6 و 10 و 27
+++
ذیل شماره 6796 راجع به مذاکرات رئیس شرکت نفت در تهران با اینجانب در باب تعیین نمایندگان دولت ایران براى تجدید مذاکرات نسبت به امور مربوط به شرکت نفت شرحى عرض و ضمناً پیشنهاد نموده بودم که دولت یک هیئت سه نفرى از افرادى که به شرح زیر معرفى نموده بودم معین کنند جناب آقاى تقىزاده جناب آقاى دکتر مصدق- جناب آقاى هژیر- جناب آقاى بهاءالملک و آقایان ابتهاج و نصرالله جهانگیر معین فرمایند که تحت نظر وزیر دارایی وقت یا تحت نظر هر یک از آقایان که مصلحت میدانند مشغول مذاکره با شرکت نفت باشند ولى تاکنون نظر هیئت دولت راجع به نمایندگان مزبور ابلاغ نگردیده است و با این که در مذاکرات حضورى اظهار نظر فرمودهاند که اینجانب سمت نمایندگى از طرف دولت را دارم تا حال نیز در باب انتخاب اینجانب به سمت مزبور مراتب را کتباً ابلاغ نفرموده اند چون نماینده شرکت به زودى به طهران عازم خواهد شد متمنى است امر و مقرر فرمایید چنانچه اینجانب بایستى سمت نمایندگى را داشته باشم امر عالى را کتباً ابلاغ و اسامى آقایانى را که با اینجانب براى مذاکره شرکت خواهند داشت تعیین نماینده این را میدانید براى چه نوشتم براى این که آن روز میدانستم که هیچ یک از آقایان براى کار مسئولیتدار در این مملکت زیر بار نمیرود براى این که یک گوشهاى بنشینند و تنقید کنند براى این که روز کار و میدان کار مرد کار میخواهد متأسفانه این مملکت فاقد مرد کار است من صریحاً عرض میکنم تمام آن اشخاصى که منفىباف هستند آنهایی هستند که در خانهشان نشته اند و تنقید کردهاند این پیشنهاد رسمى است از طرف آقاى نخست وزیر به فرد فرد آقایان مذاکره شد التماس شد که آقایان این کار مملکت است کار من نیست این یک کار مهمى است این کار بستگى به آتیه مملکت دارد، مربوط به بچههاى شما است بیایید انصاف داشته باشید و حاضر شوید به خودتان زحمت بدهید به جاى این که آب خنک بخورید به جاى این که مینشینید مقاله مینویسید در موقعش بیایید زحمت بکشید این دوسیهها را بخوانید تمام آقایان گفتند ما چه کار داریم.
تقىزاده- کى کرد و کى کرد اصلا یک کلمه نشنیدم (خنده نمایندگان)
مکى- خطاب به آقاى وزیر دارایی- دروغگو معلوم میشود همهاش را دروغ میگویید (زنگ ممتد رئیس)
دکتر بقایی و مکى- آقا این تکذیب تقىزاده چرا دروغ میگویید؟
بعضى از نمایندگان- دروغ است.
مکى- تمامش دروغ است.
دهقان- بىربط میگویند اگر راست میگویند چرا یک کلمه اینجا راجع به نفت نگفتند (زنگ ممتد نائب رئیس)
دکتر بقایی- این اولش دروغ است (زنگ نائب رئیس) آخر دارند دروغ میگویند آقاى تقىزاده تکذیب میکنند. بقیه هم که نیستند مدرک نشان بدهید که قبول نکردند ایشان که تکذیب میکنند.
یمین اسفندیارى- ایشان که نگفتند من صحبت کردم میگویند آقاى ساعد صحبت کردند.
وزیر دارایی-... بنده با نهایت ارادتى که بشخص جناب آقاى تقىزاده تا امروز دارم و خواهم داشت بسیار متأسفم که ایشان با این که نامه رسمى آقاى نخست وزیر به ایشان نوشتهاند با این که در تمام مذاکرات ما وارد بودهاند. این خط آقاى تقىزاده است اگر شرافت دارند بیایند اینجا قسم بخورند که من ننوشتهام (اینها جال ما هستند که ما را چهل سال اغفال کردهاند) (زنگ رئیس) اولین مراسلهاى که راجع به نفت نوشتم توالین مذاکرهاى که راجع به نفت کردم در منزل آقاى تقىزاده بود این کاغذ آقاى تقىزاده است (همهمه نمایندگان) (دکتر معظمى- کاغذ آقاى تقىزاده را بخوانید) عرض کنم که اولین مذاکرهای که با مستر گس شد مستر گس گفت من آمدهام به ایران براى تعدیل نسبت به بعضى مواد من بهش گفتم آقا ما تعدیلات نمیخواهیم ما مطابق قانون مهر 1326 وظیفه دارد در تجدیدنظر هستیم منظور ما تجدیدنظر در قرارداد است او گفت ما همچو حرفهایی نداریم تجدیدنظر صحبتش نیست تجدیدنظرى اگر هست در امتیازنامه مربوط به مذاکرات ما نیست پس من برمیگردم به لندن گفتم بروید بنده یک یادداشتى در منزل جناب آقاى تقىزاده تهیه کردم برایشان خواندم، ایشان اصلاح کردند خط خود ایشان اینجا است ایشان بیایند اینجا بگویند خط من نیست آن وقت بنده تمام این مطالب را قبول دارم همان طوری که دیروز مذاکره کردیم در مقابل یادداشتهایی که دولت در مذاکرات سابق با آقایان داد انتظار داشتیم که جواب کتبى و نظر نهایی شرکت به ما گفته میشد ولى چون نظریات کتبى داده نشد و به علاوه همان طور که در قسمت چهار یادداشت سابق دولت اشاره شده بود با فرض اتخاذ ترتیبات مذکور در قسمت 3 یادداشت و استیفاى کامل حقوق مندرجه در امتیازنامه فعلى باز هم در اوضاع فعلى حقوقى که بدین ترتیب عاید دولت خواهد شد عادلانه و منصفانه نبوده و چه از لحاظ رفع اشکالات مندرج در قسمت یک یادداشت سابق و چه از لحاظ اجراى اصول عدالت و انصاف بایستى نسبت به طرز تعیین این حقوق تغییر اساسى به عمل آید و چنان که آقایان به خوبى اطلاع دارند از تاریخ عقد امتیازنامه جدید تحولاتى در ایران و دنیا پیش آمده است آقاى تقىزاده و او را زدند با خط مبارکشان گفتند که او غلط است در دنیا بکنید. (تقىزاده- از ما کى دعوت کردید؟ این را گفتم) که منافعى که حقا و انصافاً که باید به دولت ایران از این امتیاز برسد فعلاً نمیرسد و حتى همانچه هم که در سال 1933 یعنى موقع عقد قرارداد امتیاز عاید ما میشد اینک عاید نمیشود (در سال 1933 لیست عایدات به سودنا ویژه 38. ر. و حالا. ر. است) و با در نظر گرفتن منافعى که سایر کشورها از دادن این قبیل امتیازها برده و میبرند و با توجه به این که مقررات امتیازهاى سایر ممالک بیشتر و بهتر از امتیازنامه نفت جنوب است معالوصف در سالهاى اخیر در امتیازنامههاى مزبور تجدید نظرهایی شده یا در شرف تجدیدنظر میباشد و با ذکر این نکته که خود اولیا شرکت نفت با نهایت حسننیتى که دارند باید اذعان کنند اینجا هم آقاى تقىزاده فرمودند که این حسن نیا را شما اینجا ننویسید چرا شما تصدیق میکنید آنها حسننیت دارند. اگر این را هم تکذیب بکنند من حرفى ندارم که با موجباتى که پیش آمده از قبیل مالیات بر درآمد دولت انگلستان محدود کردن سود سهام- قراردادهایی که به زیان دولت ایران بوده است آنچه باید به دولت ایران طبق این امتیازنامه میرسید در ظرف این چند سال اخیر نرسیده و مکرر در مذاکرات سابق اشاره به تعدیلاتى نسبت به آینده نمودهاند و نیز با توجهى که اولیاء شرکت دارند که ملت ایران و مجلس شورای ملى به هیچوجه از مقررات امتیازنامه با پیش آمدهایی که شده رضایت کامل نداشته و آن را کافى براى استیفا حق کامل ملت ایران نمیدانند و دولت را مکلف نمودهاند که نسبت به استیفاى حقوق ایران حد اعلاى کوشش را بنماید بنابراین و به جهاتى که فوقا ذکر شد و استدلالاتى که در یادداشتهاى گذشته به عمل آمد و توضیحاتی که در مذاکرات گذشته از طرف نمایندگان دولت داده شد به نظر ما مسلم گردیده که براى استیفاى حقوق کامل ملت ایران و براى این که عوائدى که حقاً و انصافاً باید به ما برسد لااقل کمتر از سایر کشورها نباشد اینجا ما نوشته بودیم کمتر از سایر کشورهاى همجوار باز جناب آقاى تقىزاده فرمودند چرا کشورهاى همجوار میگذارید با خط مبارک خودشان زدند و نوشتند سایر کشورهاى دیگر (بعضى از نمایندگان- این که خوب است،) بلى بسیار خوب است بنده هم فوقالعاده استفاده کردم ایراد در این بود که ایشان فرمودند من روحم اطلاع ندارد (دکتر بقایی- حضرتعالى فرمودید دعوت کردند) لازم است که در بعضى از مواد امتیاز نامه تجدیدنظر شود و وقتى اطمینان به حسن نیت اولیا شرکت نفت داریم باز اینجا را تذکر دادند که حسن نیت را برداریم یقین داریم این پیشنهاد ما مورد قبول واقع خواهد گردید اگر موافق باشند نسبت به این مواردی که مورد نظر است بعد مجلس شورای ملى نظریات خود را بدهد موادى که آنجا باید تجدیدنظر شود عبارت است از 10- 11- 15- 16- 18- 19- 21- 26 بعد از این که این یاد داشت را ما دادیم این بحث که اینجا شروع شد بحث این بود که عرض کردم ما روز اولى که خواستیم وارد مذاکره بشویم میخواستیم این مسئولیت را این بار برگ را بر گردن خودمان تنها نگذاریم گفتیم آقا یک دستگاهى است که باید این کار را بکند منفعت مملکت است کار بزرگ است و بهتر آن که اشخاصی که توى این مملکت مقام پیدا کردهاند وزیر شدهاند رئیسالوزرا شدهاند شخصیت پیدا کردهاند از بودجه این مملکت ارتزاق کردهاند و میکنند اینها هم شریک باشند دلشان باید بسوزد و شاید به ما کمک کنند راهنمایی کنند تا بعد وقتى که تمام شد ننشینند در خارج کوراغلى بخوانند که چنان بکنید و چنان نکنید خوب است که خودشان وارد شوند (دکتر بقایى- شما رسماً ازشان دعوت کردید؟) آقاى نخست وزیر با فرد فردشان مذاکره کردند مراسله که از آقاى نخست وزیر داریم این است عرض کردم بعد از آن که با همه اینها صحبت کردم تنها کسى که حاضر شد با ما همکارى کند جناب آقاى عدل وزیر مشاور دکتر شادمان هم که در
+++
مذاکرات سابق شرکت داشت دعوت کردیم آن هم استعفا داد و دکتر پیرنیا که رئیس ادارى خودمان است آقاى امامى هم که کمیسر نفت است در لندن بوده آقاى جهانگیر که چندین سال رئیس شرکت نفت بودند و در زمانی که قرارداد 1933 بسته شد وارد کار بودند وقتى این جریان را بنده دیدم مأیوس شدم از این که دیگران بیایند خودشان را به زحمت بیندازند و صبح تا غروب یا پرونده بخوانند یا وارد مباحثه بشوند در خانه خودشان نشستهاند بعد هم در موقع خودش تنقید خودشان را مىکنند، مجبور شدیم که تمام سوابقى که بوده یا تمام نظریاتى که متخصصین دولت در 1933 داده بودند تمام نظریاتى که متخصصین دولت براى امتیاز نفت ایران و آمریکا داده بودند تمام اینها را خواندیم، خوانده شد یک قدرى اطلاع پیدا کردیم این را باید به طور معترضه عرض کنم این که گفته شد امتیاز 1933 تا جلسه آخر صحبت تمدیدش نبود این دروغ است. این دروغ است که نمایندگان شرکت گفتند روز آخر یا تمدید یا قطع میکنیم مذاکرات را (دکتر بقایی- این را آقاى تقىزاده پشت تریبون فرمودند) در 1928 سفر دومى که مرحوم تیمورتاش به پاریس رفته بودند با سرجان کدمن یک قراردادى را پاراف میکنند به اسم قرار داد سه ستاره به عنوان قرار داد سه ستاره یکى از شرایط آن قرارداد سى سال اضافه شدن بر مدت امتیاز است یعنى مذاکراتى که تا آخر دفعه میگویند تمام شده است دفعه آخر آمدند رفتند پیش اعلیحضرت فقید گفتند که یا بیا امضاء کن... (بعضى از نمایندگان- قرارداد ستاره؟) بلى پاراف کرده است سرجان کدمن قرارداد سه ستاره تیمورتاش در سال 1311 از هیئت وزرا تصویبنامهاى صادر شد. همان قرارداد را قبول کردهاند منتها بعد تردیدى درش شد. قرار بوده است که اینها مقدارى پیش قسط به ما بدهند وضع خزانه در آن موقع به قدرى بد بوده است که کاغذى از وزارت دارایی وقت مىنویسند به مرحوم تیمورتاش اینها هم در روسیه است که مىنویسند من خجالت میکشم اینقدر که از بانک شاهى قرض کردیم (بعضى از نمایندگان- وزیر دارایی وقت کى بوده است؟) جناب آقاى تقىزاده یک شاهى پول نداریم شما تلگرافى به سرجان کدمن بکنید و خواهش کنید که صد هزار لیره به اعتبار قرارداد جدید به ما بدهد تا ما بتوانیم کار مملکت را راه بیندازیم اگر این صحبتها نمیشد اینها را بنده عرض نمیکردم و در گور میبردم (دکتر بقایی- خیلى خوب شد تاریخ باید روشن بشود از خودتان دفاع کنید) تا گفته نشود برضا شاه فشار آوردند گفتند این مذاکرات قرارداد 1933 از 1928 شروع شده است (دکتر بقایی- اینها را بخوانید این قرارداد را بخوانید) (دهقان- بگذارید در یک سکوتى این حقایق گفته شود) یعنى نگویند که تصویبنامهاى صادر نشده هیچ یقه بنده را نگرفتند بیا این کار را بکن. (دهقان- بگذارید این حقایق گفته شود تا ملت ایران خادم و خائن را بشناسد) سه سال دولتهاى وقت وزراى وقت نشستند و صحبت کردند، به اعتبار قرارداد موهوم قرض خواستند، براى این که چرخ مملکت را بچرخاند آن وقت بیایند اینجا تمام تقصیر را بگردن رضا شاه که مرده است بیندازند و بگویند ما همهمان درستیم؟! (احسنت) در هر صورت این یادداشتها به اینها داده شد (دکتر بقایی- آن سه ستاره خدمتتان هست؟) (خنده نمایندگان) یک کامیون در وزارت دارایی دوسیه هست یکى دو تا و یک روز و دو روز نمیشود که خیال کنیم یک قراردادى را یک روزه دو روزه نوشتند و گفتند امضاء کنید، در هر صورت هر چه بود هر چه شد قرارداد یا خوب یا بد امروز ما واردش نمىشویم یک قراردادى در 1933 بسته شد و یک شرایطى هم نوشته شده اول دفعهاى که ما به اینها گفتیم آقا این قرارداد را میخواهیم تجدیدنظر کنیم براى این که ببینیم دوستانه حاضر هستند نسبت به این قرارداد تجدیدنظر کنیم؟ (مکى- آن قرارداد سه ستاره چه شد؟) آن قرارداد سه ستاره حالا مطرح نیست صحبت اقدامات دولت فعلى است (یکى از نمایندگان- وجه تسمیه قرارداد سه ستاره چیست؟) آن قراردادى که پاراف شده بود اینها جزء پروندههایی بود که در کارهاى مربوط به تیمورتاش بود روزی که ایشان فوت شد اینها همه صورتمجلس شد و تحویل وزارت دارایی گردید و این که وجه تسمیه این سه ستاره چیست چون ایشان در وقتی که امضاء کردنند سه ستاره رویش کشیده بودند این معروف شد به قرارداد سه ستاره وقتی که این یادداشت به اینها داده شد آقایان گفتند که ما حاضر نیستیم تجدیدنظر کنیم این قرارداد که الان هست و این حرف را بزنند مجلس هم که به ما گفته است این قرارداد کان لم یکن است و بروید یک قراداد تازهاى بندید گفتهاند در حدود این قراداد صحبت کنید ما ببینیم روى این قراداد چه موادى میتوانیم پیدا کنیم که از این مواد استفاده کنیم و آنها را تحت فشار بگذاریم دیدیم چند ماده است که در اینجا مىشود استفاده کرد یادداشتهایی که در زمان کابینه آقاى هژیر تهیه شده بود همین یادداشتها را مطالعه کردیم بعد هم نظر متخصصین را خواستیم و بهشان گفتیم شما نسبت به این قرارداد تخلف کردید چون تنها راهى که ممکن بود که اینها را در فشار بگذاریم از نقطهنظر این قرارداد گفتیم که شما تخلف کردید و میزان تخلف را باید محکمه تعیین کند خود این قرارداد دو تا ماده دارد که حالا خوب است من براى آقایان بخوانم یک مادهاش این است که این امتیاز برحسب هیچ قانون عمومى و خصوصى یا هیچ یک از دستورات ادارى یا تصمیمات مقامات اجرایی قابل لغو نخواهد بود یک مادهاش هم ماده 26 است که مىگوى: این امتیاز مگر در صورتی که کمپانى مطابق ماده 20 آن را ترک کند.
بعد هم در اینجا تصریح کرده است مذکور در فوق منحصر به این قرارداد است خوب یکى این که اولا هر گاه مبلغى که برحسب رأى محکمه باید به دولت پرداخته شود تا یک ماه بعد از صدور رأى پرداخت شود دوم این که هر گاه تصمیم بر انحلال اختیارى یا اجبارى کمپانى قرار گرفت پس ما افتادیم در مقابل این محظور یک مردى میگوید که من امتیازنامه دارم و حاضر براى تجدیدش نیستم ما گفتیم تخلف کردى گفت ثابت کنید در محکمه من هم جواب میدهم ما مجبور شدیم از این مرحله وارد شویم گفتیم این قضیه را میگذاریم دست آخر شاید در مواد با هم موافقت کردیم چرا برویم به حکمیت گفتند بسیار خوب حاضر هستیم مذاکراتى بکنیم آمدند پیشنهاداتى دادند پیشنهاد خود دولت از ماده 10 و 11 پیشنهاد خود دولت باشد ما چون تجربه داشتیم نسبت به این امتیاز که روى این مقررات امتیاز چه قسمت از منافع ما ممکن است تأمین بشود ناچار آمدیم با نظر متخصصین یک فرمولى پیدا کردیم که تمام راه عدم استیفاى حقوق دولت بستته شده باشد اولاً به جاى این که مثل قرارداد دارسى از عوائد به ما بدهند که یک عایدات منظم سه ماه به سه ماه باشد چون یکى از مواد امتیاز دارسى این بود آقاى مکى ما باید صحبت میکردیم بیلان شرکت 5 و 16% بایستى به ما بدهند دیگر ماه به ماه سه ماه به سه ماه بما چیزى نمیدادند محسنات این قرارداد فعلى مقرراتى داریم که از روى تن شمارى یک مقدارى بگیریم (مکى- راجع به همین عرض دارم) دیشب ما روى این بحث کردیم آخر سال امتیازنامه بیلان شرکت که بسته شد صدى بیست از عایدات بگیریم ما آمدیم گفتیم که این فرمول را از این جهت از دست ندهیم که یک چیزى بگیریم اما این بیست درصدى که نوشته اند که 20 درصد از سود قابل تقسیم به صاحبان سهام آن وقت نتیجه این میشود که این رزورها و مالیاتها همش منحل میشود و دیگر چیزى برایمان نمیماند پس اگر ما این بیست درصد را فرمولى برایش پیدا کنیم که دیگر مالیات بر درآمد این رزروها ازش کم نشود بهتر است سوم این که ما فهمیدیم که ما نفت داریم در مملکت اختیار نفت باید در یک قسمت در دست ما باشد بعد گفتیم بهترین فرمولى که میشود براى این کار پیدا کرد فرمولى است که در ونزئلا معمول است ولى 50 درصد از این راه به ما میدهند 5 و 6 شلینک طلا چون عنوان طلا دارد پایهاش 120 شلینگ نیست پایهاش 83 شلینگ است نتیجه میشود 13 سلینگ تفاوت بعد هم به جاى این که بیست درصد سود قابل تقسیم به ما بدهند سود ناویژه به ما میدهند سود ناویژه آقایانى که در کار بیلان وارد هستند میدانند سود ناویژه یعنى قبل از برداشت مالیات بر درآمد از آن به ما بدهند بعد هم گفتیم یک ششم نفتد خام به قیمتی که به بحریه انگلیس یا دیگران میفروشند به ما بدهند که ما اگر بخواهیم یک وقتى بفروشیم داشته باشیم و در داخله بفروشیم و مصرف کنیم مجموع اینها کمتر از 50 درصد عایدات ما نشود اگر هم کمتر شد به ما بقیهاش را بدهند این فرمول هم زیاد من در آوردى نبوده است با نظر متخصصین وقت و مشاورین اقتصادى بوده است که با آنها مشورت کردیم و حساب کردیم که اگر ما این کار را بتوانیم بکنیم این حد اعلاى درآمدى است که امروز در همه جاى دنیا ممکن است گرفته شود از یک شرکت ضمناً هم گفتیم بهشان با ماده 10 و 11 تکلیفش روشن شود چون این شاه ماده است ما وارد سایر مواد نمیشویم اینها رفتند و آمدند و مذاکرات زیادى کردند بالاخره پیشنهاد کردند که این فرمول دولت چون مغایر وضع فعلى امتیازنامه است ما قبول نمیکنیم چون این امتیازنامه را ما فرمول آن را حاضر نیستیم عوض کنیم گفتیم تفاوت چیست گفتند تفاوت این است که به ما به جاى 4 شلینگ روى هر تن 6 شلینگ بدهند نتیجه این را هم ما گفتیم روى استخراج ببینند نه روى فروش براى این که تفاوت استخراج و فروش همیشه چند میلیون تن است که آن مقدارش را در کارخانهجات مصرف میکردند مالیات نمیدادند تن شمارى نمیدادند و گفتند که ما قبول میکنیم که 4 شلینگ را 6 شلینگ گفتیم و این قسمت مالیاتی که هست که از 6 میلیون به بالا را 9 پنس بدهیم.
+++
آن را گفتیم 6 شلینگ یعنى سه پنس اضافه کنیم که خلاصه مجموع عایدات ما روى وضع امتیازنامه با تفاوت قیمت طلا الان ده شلینگ و نیم پنس بعد که ما گفتیم این غیر قابل قبول است و نمیتوانیم قبول کنیم
پیشنهاد تازهاى آوردند که بیست درصد رزرو عمومی که در امتیازنامه حق شما است ما بجاى این که آخر امتیازنامه بشما بدهیم سال به سال به شما میدهیم تفاوت هم این است که اختیار رزرو عمومى دست کمپانى است ممکن است حالا که سى میلیون لیره است سال دیگر سى میلیون لیره را در جاى دیگر خرج کند شما اگر میخواهید این کار را بکنیم حاضریم سال به سال به شما بدهیم البته این آخرین پیشنهاد آنها بود ما هم به آنها تهدید کردیم که قبول نداریم مذاکرات ما قطع شد و در نتیجه آنها رفتن وقتی که مذاکرات ما به اینجا رسید بهشان پیغام دادیم که اگر نظر شما نسبت با این استیفا این است ما نظرش را اصلا قبول نداریم بالاخره رئیس شرکت خودش به تهران آمد مذاکرات تجدید شد آمدند گفتند سال 47 و 48 که در آمد زیاد شده است یک سال استثنایی بوده است براى این که قیمت نفت در سال 1946- 2 لیره و د ر 1948 به 5 لیره و چون این یک سال استثنایی بوده است به این مناسبت این وضع براى بعد قابل قبول نیست پیشنهاد کردنند که با این طریق که ما میگوییم د ر 1947 بجاى 7 میلیون لیره به شما 12 میلیون و خوردهاى لیره به شما داده میشود و در سال 1948 به جاى 7 میلیون لیره 18 میلیون و هفتصد و پنجاه هزار لیره (دکتر معظمى- اینها کتبى بوده یا شفاهى) تمام کتبى بوده بنده نمیدانم که خبط کردهام یا درست این عمل را کردهام چون در مملکت ما همه چیز تکذیب میشود لایحه را به مجلس میدهید کمیسیون دارایی مجلس تصویب میکند بعد در روزنامه مینویسند که چنین لایحهاى به مجلس نیامده تمام مذاکراتى که کردیم تمام کتبى بوده است و آنچه آنها امضاء کردند آن را امضا کردم همه امضاء کردیم و به مسئولیت همه است خوشبختانه بنده این مذاکرات را تمام کتبى کردم که اگر یک کسى یک روزى بیاید مىبیند که من یک کلمه حرف از اینها قبول نکردم مگر این که یادداشت ازشان بگیرم یک کلمه حرف تصمیم نگرفتیم مگر این که نظر مشاورین نفت را بپرسم با مشاورین عالیمقام مشورت کنم و با نظر آنها جواب بدهم در هر صورت اینها رفتند و آمدند و رئیس شرکت گفت که ما حاضریم که براى 20 درصد رزرو و سهم شما علاوه بر آن 5 و 10 شلینگ که بابت حقالامتیاز میگیرید 5 و 2 میلیون لیره براى سال 1949 کنیم آقاى نخست وزیر بهشان جواب دادند که این پیشنهادات شما را ما اصلا نمیتوانیم قبول کنیم نه من قبول میکنم نه وزیر دارایی قبول میکند نه دولت نه مجلس و ایشان هم با نهایت تعرض از ایران خارج شدند
بالاخره مذاکرات تمام شد گزارش از طرف وزارت دارایی بنده و همکاران خود به دولت دادیم که آقا مذاکرات تمام شد و دیگر جاى مذاکرهاى هم نیست براى این که جاى توافق هم نیست به عقیده ما عقیده ما که در ایران هستیم عقیدهمان این است که برویم به حکمیت براى این که راه دیگر ندارد ضمناً پروفسور ژیدل در تهران بود گفتیم که ما میخواهیم ببینیم از دو طرفش حساب است هر دو طرف را باید حساب کنیم مذاکره ما به نتیجه نرسید و در ضمن حکمیت و حکم هم ما را محکوم کرد آن وقت آقاى آزاد تشریف مىآورند اینجا میگویند این هم خیانت بود چرا رفت به حکمیت مگر میشود با دولت انگلیس طرف بشوید این حق ما چهارصد میلیون لیره است باید گلشائیان را آتش زد براى این که میلیونها لیره به این مملکت ضرر زده است براى این که از گل روى مستر گس خوشش نیامده یا وقتی که با او صحبت کرد اوقاتش تلخ شد براى این که اشخاصی که در گوشهاى نشستهاند و تنقید میکنند همین طور هستند پروفسور ژیدل که پروفسورى عالى مقام حقوق بینالمللى و همه آقایان میدانند که یک است در دنیا که نسبت به پروژههاى ما اظهارنظر کرد خود کمپانى گفت چون پروفسور ژیدل گفته است من نمیتوانم قبول نکنم براى این که این یک مرد عالیمقامى است که حرفش حجت است ما گفتیم که آقاى پروفسور ژیدل شما این گزارش را بخوانید مطالبات ما را ببینید که ما میتوانیم به حکمیت مراجعه بکنیم یا نمیتوانیم ورودى این 25 ماده کدامش قابل طرح است در مرحله حکمیت آقاى پروفسور ژیدل وقت صرف کردند و یک کتابی نوشتند راجع به این قضیه که به عقیده بنده یک تزى است که اشخاصی که وارد در کار حقوق هستند میتوانند استفاده زیاد ببرند و من هم که این را میخوانم از هر صفحه آن لذت میبرم ایشان از نظر این که دولت میخواهد برود در یک محکمه حکمیتى بنشیند و بیان دعوا بکند تمام این تز دولت را نوشته که این جور میشود اگر خواستند بروند دفاع کنند ولى گفتند متأسفانه از این 25 ماده که شما اعتراض کردید فقط 8 فقره آن قابل اعتراض است نروید خودتان را زحمت بدهید گفتیم خوب شما حکم ما آقاى پروفسور را انتخاب کردیم گفتیم شما حکم دولت شما بروید در محکمه حکمیت رأى بدهید اینجا است که بنده باید به آقایان عرض کنم که خیلى متأسفم در جلسه سرى که بنده دعوت کردم بنده این مطالب را گفتم حالا آقایان اصرار دارید که من علنى بگویم علنى میگویم (عدهاى از نمایندگان- نفرمایید) (فرامرزى- مصلحت را در نظر بگیرید و حرف بزنید)
براى این که مردم بدانند که اگر من تقاضاى جلسه سرى کردم براى این که براى این نبود که پردهپوشى کرده باشم موضوع این نبود که خواسته باشم مخفى باشد یک نظریاتى از دهان متخصصین از دهان علماى عالیمقام مسبوق هستند در آنجا مذاکره شد ما از مجموع بیاناتى که شد چه مذاکرات وزارت خارجه و چه در جاهاى دیگر به این برخوردیم که مصلحت مملکت در تمام کردن این کار با خود آقایان است به این جهت ما ناچار شدیم باز باب مذاکرات را مفتوح کنیم پیشنهادات تازه بدهیم و خواهش کنیم که دو مرتبه مذاکرات تجدید شود نماینده شرکت دو مرتبه آمد و مذاکرات شد و در نتیجه این مذاکره به اینجا رسیدیم که به جاى 5 و 2 میلیون لیره که براى 20 درصد رزرو عمومى و بیست درصد سود سهام در سال 1949 منحصراً براى ما تعیین میکردند حاضر شدند تا آخر امتیازنامه چهار میلیون لیره حداقل پرداخت کنیم ضمناً دولت ایران وجهى که میگیرد مشمول مالیات بر درآمد دولت انگلستان بشود اینها مذاکره کردند و گفتند در این قضیه هم ما حاضر هستیم این عمل را بکنیم اولاً راجع به آن تن شمارى مشمول آن مالیات بر درآمد نیست براى این که آقایان مسبوق باشند و یکى از آقایان هم صحبت کردند این 51 میلیون لیره بعد از پرداخت بعد از پرداخت آن 7 میلیون هشت میلیون لیره است که بعد از تن شمارى به ما میدهند یعنى عایدات نفت که می گویند 50 میلیون لیره عایدات نفت است در حقیقت شصت میلیون لیره است آن 9 میلیون لیره پولى است که از بابت تن شمارى به ما میدهند وقتى که پرداخت کردند آن وقت بیلان میدهند گفتند ما در آن رقم تن شمارى که مالیات بردرآمد دولت انگلیس راجع به رزرو عمومى که شما میگویید رزروى که مطابق این امتیازنامه میگویید شما حق دارید ما مجبور بودیم که یک فورمولى پیدا کنیم همان فورمولى که به نظر آقاى آزاد خیلى مشگل مىآید خیلى فهمش آسان سات اگر یک دفعه مراجعه کنند گفتم چون مالیات بر درآمد انگلستان در تغییر است الان 9 شلینگ است نرخ فوق مالیات بر درآمد زمان جنگ بوده ممکن است پائین بیاید این فورمول را که ما پیدا کردیم که روى یک لیره مالیات بر درآمد دولت انگلیس میگیرد این را بر مبلغ رزروى که میخواهیم بگذاریم علاوه کنیم و بیست درصد به ما میدهند یعنى اگر یک میلیون لیره اینها میبایستى برزرو بگذارند سهمى که به ما میدهند حقا مطابق این امتیازنامه باید دویست هزار لیره باشد فرض کنیم که مالیات بر درآمد انگلیس ده شلینگ باشد این ده شلینگ را هم روى این میکشند میشود دو برابر مثل این که دو میلیون لیره بوده است و به جاى این که به ما دویست هزار لیره بدهند چهارصد هزار لیره میدهند پس نتیجه آن قسمت رزرو که به ما پرداخت میشود مشمول مالیات بر درآمد دولت انگلیس نیست بعد بحث در این شد که این پیشنهادى که دادهاند آیا نسبت به سایر مواد هم صحبت میشود چند ماده در اینجا بود که مورد نظر دولت بود عرض کردم یکى ماده 15 بود که طرحى که ما به آنها نوشته بودیم صریحاً قید کردیم که باید نماینده دولت حق حضور در تمام جلسات هئیت مدیره شرکت داشته باشد و ضمناً هم در آنجا تصریح کرده بودیم که شخصا یا به وسیله متخصصین حق بازرسى کلیه دفاتر محاسبات کمپانى را دارا باشد یکى ماده 18 بود که تقاضا کرده بودیم هر وقت بخواهند سهامى منتشر بکنند بایستى که برای اتباع ایران تا میزان نصف سهام در تهران هم منتشر کنند و حق تقدم قائل شوند یکى هم راجع به ماده 19 بود که قیمت نفت و بنزین در داخله مملکت که ما گفتیم مطابق قیمت تمام شده آبادان قیمت معین بشود یا به قیمتى که به دستگاههاى دیگر میفروشند مثل بحریه انگلیس یکى هم راجع به ماده 26 بود که ما تقاضا کردیم هر 15 سال یک مرتبه تجدیدنظر شود عرض کردم نسبت به این مواد چون مخالف با امتیازنامه فعلى است گفتند ما حاضر براى مذاکره نیستیم حاضر براى قبول هم نیستیم ولى نسبت به ماده 16 که بایستى یک طرحى تهیه بشود گفتند ما حاضریم که مذاکره کنیم و موافقت کنیم البته دولت تاکنون مسبت به ماده 16 و طرح آن موافقت نکرده و تا سه ماه حق براى خودمان قائل شدیم که اگر نتوانستیم موافقت بکنیم به حکمیت
+++
رجوع راجع به ماده 19 که خواستیم وارد مذاکره شویم گفتند مطالبات ما را نسبت بگذشته اول روشن بکنید مطالبات گذشته که اینها میگویند چیست؟ در سال گذشته که دولت آقاى ساعد خواست از قیمت توتون و سیگار و قند و شکر و نفت و بنزین پائین بیاورد ما شرحى نوشتیم به کمپانى که از قیمت گذشته است که دولت باید یک پولى بما دستى بدهد قیمت را کم کنیم چیست؟ بعد متوجه شدیم که مطابق امتیازنامه فعلى ماده 19 میگوید که براى قیمت گذارى در داخله مملکت یک قیمت اساسى در نظر گرفته شود آن فیت اساسى عبارت است از فیت خلیج مکزیک یا خلیج رومانى بعد مخارج مملکت بهش علاوه میشود از این قیمتى که حاصل میشود 25 درصد تخفیف براى دولت و ده درصد تخفیف براى مردم و تا آخر سال 1325 همه ساله اینجا در خرداد 25 آمدند به دولت گفتند که فیت خلیج رومانى از فیت بازار مارشه موندیال خارج شده و چون قیمت خلیج مکزیک هم بالا رفته ما باید قیمتش را بالا ببریم این را همین باید بگویم که قیمت خلیج مکزیک در آنجا تعیین نمیشود بازار دنیا تعیین میکند و در بروشورهاى چاپى تعیین میشود و این یک موضوعى است که مورد اطمینان همه است یعنى وقتى که میگویند فیت خلیج مکزیک یعنى چه، یعنى از روى بروشور که نگاه کردید که از سال 1325 تا خرداد 45/ 1327 میلیون تومان اینها ضرر بهشان خورده و بایستى اگر قیمت را گران نکردند از جیبشان بدهند (دکتر بقایی- آنها مؤثر در تعیین قیمت خلیج مکزیک نیستند؟) اگر شما اینقدر اینها را در دنیا قوى میدانید چه عرض کنم (دکتر بقایی- سؤال میکنم) چه عرض کنم قیمت خلیج مکزیک یک قیمتى است که مارش موندیال است و مربوط به اینها نیست و مربوط به کمپانیهایی است که رقیب اینها هستند وقتى به حساب رسیدگى کردیم در وزارت دارایی بالاخره راه حلى پیدا کردند این بود که یک قانونى به مجلس بیاورند براى قیمت نفت و بنزین که بالاخره چون یک تاکسى در زمان آقاى قوامالسلطنه داده شده بود یک قسمتى از آن را گفتند برقرار بکنید چون گفتند که خلاف قانون است برقرار نکنید ولى یک مقدارى بابت طلب به کمپانى داده شود 20 میلیون تومان، 25 میلیون تومان هم کمپانى صرفنظر بکند (وزیر کشور- کى موافقت کرد)
در کابینه آقاى حکیمى جناب آقاى نجمالملک لایحهاش را به مجلس آوردند آقایان ممکن است توجه بفرمایند لایحه در کمیسیون دارایی چاپ شده و طبع و توزیع شده و حتى یک روز آقاى امیر نصرت اسکندرى ببنده فرمودند چه نظرى دارید بنده تلفن کردم که تصویب نفرمایید چون اگر تصویب شود (عباس مسعودى- مورد مطالبه بوده ولى پرداخت نشده) مورد مطالبه بوده است (دکتر بقایی- این را که آقاى نجمالملک تکذیب کردند که چنین لایحهاى به مجلس داده باشد) امسال وقتى مذاکرات ماده 19 را کردند صورت حساب پارسال و امسال را آوردند و مبلغ پارسال که هشت میلیون و نهصد هزار تومان است که این 45 میلیون تومان اگر علاوه کنیم میشود 54 میلیون تومان ولى این را ضمناً براى آقایان گفته باشم که این امتیازنامه فعلى حق میدهد به کمپانى که این مطالبه را بکند و اگر راجع به این قرارداد موافقت نشود باز هم عرض میکنم که براى کمپانى مطابق این امتیاز حقى هست براى این که مطابق همین ماده امتیاز که میگوییم اگر یک شلینگ را ندادید ما حقى داریم مراجعه به حکمیت بکنیم او هم میگویید شما میبایستى مراجعه میکردید به قیمت خلیج مکزیک و آن وقت قیمت را در داخله به اضافه مخارج داخلى معین میکردید چون دولت مرا مجبور کرده است که قیمت را بالا نبریم دولت باید این پول را بدهد و دولت ضامن است و باید عرض کنم که این مطالبهاى که کرده است به حق بوده است و مادامى که اینها صرفنظر نکردهاند باز همین لایحهاى یک حسنى که داشته از 25 میلیون تومان حداقل صرفنظر کرده در هر صورت امسال که صحبت شد گفتند که آقا ما حاضریم یک طورى قیمت را معین بکنیم که از قیمت فعلى بالا نرود گفتیم ما قبول میکنیم بیک شرط شرطش این است که این 54 میلیون تومانى که شما مطالبه میکنید و به حق هم مطالبه میکنید این را ول کنید و صرفنظر کنید بروید پى کارتان گفتند بسیار خوب و حاضر شدند این است ماده 19 در قرارداد هم هست اولاً ما این طور توافق کردیم که به جاى این که قیمت خلیج مکزیک را بگیرند را بگیرند 25 درصد تخفیف از خلیج مکزیک بگیرند و ده درصد تخفیف که براى مردم قائل میشوند 25 درصد قائل شوند که در نتیجه قیمت بالا نرود و ضمناً هم این 54 میلیون تومانى که از ما مطالبه داشتند به موجب مراسله رسمى که به ما نوشتند صرفنظر کردند پس ما ماده 19 را به این طرز در قرارداد نوشتیم باقى ماند ماده 16 عرض کردم که هنوز راجع به ماده 16 ما موافقت نکردیم و تا سه ماه دیگر قرار گذاشتیم که تکلیف ما بعد از یه ماه روشن شود اگر موافقت کردیم فیها و الّا برود به حکمیت این مقدمه مذاکرات دولت بوده است از زمان این کابینه تاکنون و از گذشته از زمان کابینه آقاى قوام تا امروز حالا ما هستیم در مقابل این عملى که یک قدرى از جنبه تئورى خارج بشویم و به جنبه حقیقت برویم یک امتیازنامه در سال 1933 بسته شده است من که امتیاز دارسى و این امتیاز را مطالعه کردهام باید صریحاً عرض کنم که این امتیاز به جز آن قسمت 30 سال تمدیدش هزار درجه بهتر از امتیاز دارسى بوده (حائرىزاده- خیلى از موادش بدتر است) تمام مواردى را که آقایان تذکر میدادى بنده یادداشت کردم همین ماده 16 که به این صورت نوشته شده میدانید در امتیاز دارسى چه بوده امتیاز این است عمله و فعله که در تأسیسات فوق کار میکنند باید رعیت اعلیحضرت شاهنشاه باشند به استثناء اجزاى علمى از قبیل مدیر و مهندس و مباشر مطابق این امتیازنامه فقط عمله و فعله باید ایرانى باشد باقى هر کس هست باید فرنگى باشد در صورتى که این امتیازنامه ماده 16 آن صراحت دارد که باید علاوه بر این که عمله و فعلهاش ایرانى باشد تصریح دارد صنعتگران و مهندسین فنى و تجارى خود را باید از افراد ذیصلاحیت و با تجربه که در ایران یافت میشود انتخاب کند براى این کار کمپانى سالى چند میلیون لیره خرج میکند مدرسه دائر میکند اشخاص را به خارج میفرستد و در اینجا به دانشگاه کمک میکند براى این که الان متخصصینى که در نفت هستند همان متخصصین عالیمقامى هستند که در اینجا هستند من تصدیق نمیکنم که کمپانى نفت این عمل را بد کرده اینجا هم صریح میگویم ماده 16 را خوب اجرا نکردهاند ما هم نسبت به ماده 16 اعتراض داریم (صحیح است، احسنت) در اعتراض خودمان هم باقى هستیم این حق دولت تنها نیست حق مردم این مملکت است، حق مهندسین ایرانى است، حق جوانهاى ایران است ما این را ازش نخواهیم گذشت ولى باید این را عرض کننم، این ماده 16 با آن طرزى که نوشته شده اگر اجرا شود آن نظرى است که همه ملت دارند و دولت دارد و همه مردم دارند منتها باید خوب اجرا شود عرض کنم راجع به آب شانزده درصدى که از عایدات داریم با این که حق نظارت به دفاتر کمپانى داریم خیلى متأسفم که از تاریخ امتیاز دارسى تا تاریخ لغوش یک رسیدگى به وسیله آرمیتاژاسمیت که آن هم خودش انگلیسى بود کرد و نظرى داد هیچ وقت، هیچ زمانى اجازه ندادند که ما دفاتر آنها را رسیدگى کنیم و چیزى در بیاوریم
حائرىزاده- حق داشتیم ولى نکردیم.
نائب رئیس- آقاى گلشائیان فرمایش آقا خیلى زیاد است؟
وزیر دارایی- چند دقیقه دیگر باقى است عرض کنم که حالا هستیم در مقابل یک رآلیته یک حقیقتى، اقداماتى که دولت کرده بود از باء بسم الله تا تاء تمت براى آقایان گفتم و حاضر هم هستم هر قسمتش را هر موقع روز آقایان در وزارت دارایی تشریف بیاورند تمام را در اختیارشان بگذارم زیرا هیچ چیز محرمانه و پوشیدهاى ما نداریم هیچ مذاکره شفاهى هم که اتخاذ سند کسى بتواند بکند نداریم تمام مذاکراتى که میکردیم در صورت مجلسهایی نوشته میشد یک مترجم ما بود و بک مترجم آنها و تمام این صحبتها؟ ما هستیم در مقابل یک قانون موجود با آن جریاناتى که عرض کردم، دولت یک وظیفهاى داشت که وظیفهاش را مطابق قانون مهرماه 1326 انجام داد به نظر آقایان ممکن است در نحوه قضاوت و تشخیص فرق بکند ولى قدر مسلم بدانید که نه من و نه این دولت و نه هیچ کس در کشور ایران حاضر نیست که به مملکت خودش براى این که چهار روزى سرکار باشد خیانت بکند ولى صریحاً گفتم آن کوششى که ممکن بود بینهایت کوشش که ممکن بود چه من و چه همکاران من و چه دولت کرده است این نتیجهای است که به مجلس شورای ملى آمده است دولت هم در مقابل این عملى که کرده است یک کار تمام شدهاى میداند یعنى وظیفه خودش را انجام داده است حالا اگر مجلس این عمل دولت را میپسندد البته ما خیلى ممنونیم البته انتظار هم داریم حالا ممکن است چند نفرى از من بدشان بیاید یا از هیکل من خوششان نیاید (دکتر بقایی- این طور نیست صحبت هیکل در میان نیست صحبت منافع است) ولى البته دولت انتظار دارد که وقتی که یک زحماتى کشیده است اقلاً مورد نظر از نقطهنظر انصاف و عدالت قرار گیرد حالا اگر واقعاً مجلس شورای ملى معتقد است که دولت عمل بدى کرده است هیچ مانعى ندارد یک قراردادى است آورده است به مجلس با نهایت مردانگى و شهامت به جاى این که وقت را تلف
+++
کنید بلند شوید بالاتفاق بگویید این برخلاف مصالح ایران است و دولت هم بعد از این کار ساقط میشود و محاکمه میشود و در غیر این صورت بنده عرض دیگرى ندارم (احسنت)
نائب رئیس- آقاى تقىزاده تقاضا کردهاند که راجع به این موضوع صحبت کنند.
مکى- فردا صبح بفرمایید صحبت کنند.
نائب رئیس- بفرمایند آقاى تقىزاده.
تقىزاده- در این که آقاى وزیر دارایی شخصاً بسیار زحمت در این کار کشیدهاند و رعایت آنچه را که ممکن بود و به اعلا درجه امکان مبذول داشتهاند در این بابت هیچگونه ایرادى به ایشان نیست و توضیحاتى هم که دادند مفید بود ولى بهتر این بود که اگر از جاده حقیقت خارج نمیشدند دیگر همه ما عادت ندارم که چیزى خلاف حقیقت بگویم و لو به ضرر خودم هم باشد آنچه که بنده شنیدم و فهمیدم این بود که ایشان بیان میکردند که جماعتى را که چند نفرى را هم اسم بردند که بنده مسبوق نبودم که از اینها تقاضا شده بود که بیایند در هئیت شرکت کنند آیا تقاضا شده یا نه اطلاع ندارم گفتند تقاضا شد قبول نکردند عوام فریبى کردند، خوددارى کردند پشت سر میروند میگویند وقتى کار مهم و پرمسئولیتى پیش مىآید خودشان را عقب میکشند شاید نظرشان طعنه و حمله به اشخاص معینى بود ولى بنده جز آنها نبودم از بنده هم تقاضایی نشده که بیایم جز هیئتى شوم که مدافعه کنم و مذاکره کنم اول امر در هشت ماه یا نه ماه یاده ماه یادم نیست وقتى نماینده کمپانى به اینجا آمد آقاى هژیر به من یک کاغذى نوشت و گفت من خیال میکنم که بهترین راه این است که شما در این کار اقدام بکنید و نماینده تامالاختیار دولت بشوید و من حاضرم همه جور و هر نوع شکلى که شما مایل باشید شرکت نمایید.
خیلى مؤدبانه و معقولانه بود و مفصل، بنده جواب عرض کردم که به خصوص خودم هر مشورتى که از من بشود مضایقه نمیکنم و هر چه به نظرم میرسد بدون ملاحظه و بدون عوام فریبى خواهم گفت و در تمام عمرم خیالم این نبود که مردم را بفریبم ولى من عضو مجلس هستم بدون اجازه مجلس نمیتوانم در کار دولت مداخله کنم و دولت مرا نماینده بکند ایشان هم قانع شدند ولى بعد خبرى نشد وقتى که ایشان، آقاى وزیر مالیه گفتند که بعضى اشخاص را دعوت کردیم ناز کردند، عقب کشیدند فلان کردند اسم من جز آنها بود من گفتم چه وقت از من دعوت شده، چه تاریخى، به چه وسیلهاى و چه تقاضایی دعوت شدهام آن وقت اینجا یک کاغذهایی را خواندند که ایشان به کمپانى نوشتهاند و مشورت کردند چون بنده گفته بودم که هر مطلبى را که از من بخواهید من در اختیار شما هستم هر مشکلى برسد حقیقت را میگویم ایشان کاغذى نوشته بودند که رقائت کردند اما این که من به خط خودم نوشتم و گفتم این کلمهاش این طور باشد بهتر است و این را دلیل دانستند که از من تقاضا کردهاند که بروم جز آن هئیت بشوم من از روز اول شنیده بودم که این هیئت عبارت است از آقاى جهانگیر و آقاى پیرنیا و آقاى امامى و خودشان و آقاى عدل بنده غیر از این تا امروز چیزى نشنیدم اما این مطلبى را که عرش کردم صحبتش همین است که عرض میکنم یک کلمه پس و پیش ندارد از این بابت هم شاید نظرشان به یک شخص معینى بوده است و شاید هم به آنها کاغذ نوشتهاند و تقاضا کردهاند من نمیدانم اما در قسمتى که فرمودند امتیاز و مدتش من آنچه که در مجلس گفتم همان طورى است که در لوح محفوظ خدا ضبط کرده است یک کلمه بیشتر ندارم و به تمام مقدسات عالم قسم میخورم که من حقیقت را در مجلس گفتم و اگر ایشان از حدود ادب خارج نمیشوم و با ایشان آن معامله را نمیکنم گفتند که از امروز معلوم نشد موضوع مدت امتیاز از قبل صحبت شده بود، من خودم در وزارت مالیه بودم آمدیم صحبت کردیم صحبت تمدید در میان نبود آخرش ما به حداقل موافقت نکردیم ما گفتیم یک میلیون آنها گفتند هفتصد و پنجاه هزار بعد آن شخص که رئیس بود چون توافقى نشد رفت پیش اعلیحضرت شاه مرحوم و اجازه مرخصى خواست که فردا حرکت کند، گفت براى چه؟ خودشان به من فرمودند که من گفتم براى چه میروى؟ آنها گفتند که ما با مزراى شما سازش نمیکنیم، خود اعلیحضرت روز به روز در قضیه بودند از جریان قضیه با اطلاع بودند اما این طور مصلحت دیدند گفتند اینها چه میگویند و اختلافشان بر سر چیست من که مسبوق نیستم وقتى که حضور ایشان رفتند و جلسه منعقد شد صحبت مدت به میان آمده بود و یک بار وقتى جهت مدت را گفتن شاه مرحوم نهایت فحاشى را کرد و این طور فرمودند که این ابداً نمیشود میخواهید سى سال که ما به گذشتگان لعنت کردیم 50 سال هم آیندگان به ما لعنت کنند این همین عبارتى بود آن شخصى که فارسى میدانست ترجمه کرد و آن شخص میگفت که در هر حال مرخص کنید آن مجلس نیمه تمام ماند و بعد هم نظر این شد که بروند به جامعه ملل امتیازنامه را اول لغو کردند و پاره کردند بدون این که اول به مشاورین حقوق مراجعه کند آن وقت آنها رفتند به حکمیت لاهه و دولت پیش افتاد و گفت که ما از دست شما شکایت داریم رفتند بجامعه ملل صحبت کردند ایران که پیش نبرد ولى اشخاصى میانه افتادند گفتند یک عمل دیگرى براى دولت ایران بکنیم نمیخواهیم به کسى دیگر بنویسیم به شرایط دلخواه خودشان به شما مینوسم به همان مدت امتیاز دارسى آن وقت مىآمدند این جا وقتى که توافق نمیشد بعد میرفتند به جمعه ملل و جامعه ملل دوباره رسیدگى میکرد و حکم میداد ممکن بود به ضرر ایران باشد این ملاحظه شاه مرحوم را مانع میشد که دوباره اگر چه برحسب ظاهر وقتى گفتند میرویم به جامعه ملل به آقاى علاء و آقاى داور گفت که شما هم چمدانهایتان را ببندید بعد گفتند بهتر این است که دوباره مذاکره را شروع کنید گفتند آمدند روى مدت هى اصرار کردند حتى بعد از مدت یک چیز دیگر گفتند، گفتند ما دویست و سیصد هزار میل قبول نداریم نصف تمام ایران شد آن هم قبول شد که از نصف تمام ایران چند هزار میل مربع انتخاب بکنند در پنج سال پس من خیلى افسوس دارم و هیچ وقت نمیخواهم مواجه بشوم که از طرف یک وزیرى کلمه دروغ گفته بشود آنچه که من گفتم خدا را شاهد میگیرم و به تمام مقدسات عالم قسم میخورم و یکى از آن اشخاص دیده است آقاى علاء است اگر از آقاى علاء بپرسید عین حقیقت را ایشان میگویند و یک قراردادى که قبلاً درست شد و دو سال مذاکرهاش طول کشید مرحوم تیمورتاش مأمورش بود اصلاح قرارداد دارسى بود که به یک فرمولى اصلاح بکنند که آن امتیاز را به هم بزنند و آخرین وهله شاه مرحوم به تنگ آمد گفتند اصلا این اصلاح را نمیخواهم برداشت انداخت توى بخارى و گفت فسخش بکنید همین امشب فسخش کردند این که بعضى اشخاص میگویند تبانى، همچو چیزى ابداً نبوده رئیس کمپانى نفت در یک جایی براى چاى دعوت است یک کسى از بیرون آمد و گفت روزنامهاى فریاد میکند فسخ قرارداد گفت بگیر بیاور آوردند دید نوشته است فسخ قرارداد. این فسخ شد و سه چهار ماه ادامه داشت در اصلاح قرارداد دارسى مدت کم نبوده است، در هر حال طول کشید چندین سال پیش از آن و گاه به گاهى شنیده بودیم و این که گفته میشود سال 1933 نیست و چندین سال پیش از آن است این که من عرض کردم عین حقیقت بود و تمام آنچه را که ایشان بیان کردند بایستى اصلاح کنم و تصریح کنم که آنچه که ایشان فرمودند کلیهاش درست بود جز مسئله مدت دروغ بود چون در روزهاى آخر به میان آمد ولى این قضیه دعوت که از ما دعوت کردهاند اگر دعوت میکردند و مجلس اجازه میداد با کمال علاقه میرفتم، بنده هیچ وقت شانه از زیر بار مسئولیت از اول تا آخر عمرم خالى نکردهام و امروز صبح خیال میکردم که آخرین حرف خودم را در مجلس میزنم و ایشان مرا مجبور کردند که بیایم این حرفها را بزنم و اگر باز مطالبى گفته شد ناچار به جواب خواهم بود.
نائب رئیس- پیشنهادى دولت کرده که جلسه امشب تشکیل شود (دکتر بقایی و مکى- فردا) آقاى مکى مخالفید؟
مکى- آقاى دکتر بقایی مخالفند.
نائب رئیس- آقاى دکتر بقایی.
دکتر بقایی- بنده خیلى خوشوقت هستم از جریانی که امروز در مجلس پیش آمد و از تصادفى که در بعضى افکار پیدا شد یک حقایقى شروع به کشف شد البته تا موقعی که تمام حقایق کشف بشود خیلى طول دارد کما این که در فرمایشات جناب
+++
آقاى تقىزاده و جناب آقاى گلشائیان ما نمیدانیم کدام یک راجع به آن قرارداد سه ستاره و آن که خواستهاند از عایدات قرارداد جدید صد هزار لیره بگیرند اینها کدامشان صحیح است ولى به هر حال یک راه خوب باز شد که یک حقایقى که براى ملت ایران مجهول بود کشف بشود از این مطلب گذشته پیشنهادى که شده جلسه امشب بشود بنده مخالفت میکنم علتش هم این است همان طور که آقایان ملاحظه فرمودید بعد از این تأثرات و سخنانى که در روز اول طرح این 11 ماده که فوایدش را هیچ کس هنوز توضیح نداده است براى ما یک تأثراتى تولید شده بود و یک حالت سرگیجه اى تولید شده بود خوشبختانه حالا افکار قدرى آرام شده ولى میبینیم اگر فرصست داده بشود یک راه حل آبرومندى هم براى دولت و هم براى مجلس پیش خواهد آمد به این جهت بنده مخالفت میکنم به این که جلسه شب بشود آقایان افکارشان یک قدرى استراحت بکند یک فورمولى که همه را همه جهات را ملاحظه بکنید و بیک صورت آبرومندى حل شود به این جهت من مخالفت میکنم و تقاضا میکنم که آقایان هم موافقت نفرمایید که جلسه امشب بشود که فردا صبح با فکر راحت و بدون خستگى بتوانیم بیاییم چون با این خستگى که همه آقایان از پیروز و دیروز دارند و غالب آقایان هم میدانم که دیشب بسیار نارحت خوابیدند روى این جریانات که بوده این یکشب را بتوانند استراحت کنند تا با فکر راحت فردا این موضوع را حل کنند براى این که میترسم با این حال خستگى جلسه تشکیل بشود و نه شما به نتیجهاى برسید و بلکه بیک صورت نامطبوع قضیه در بیاید بدین جهت از همکاران محترم تقاضا میکنم که با تشکیل جلسه در امشب موافقت نفرمایند.
نائب رئیس- رأى میگیریم پیشنهاد دولت که جلسه امشب باشد آقایانى که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) چهل چهار نفر قیام کردند و تصویب شد جلسه امشب ساعت 5 و 8 بعد از ظهر دستور بقیه نطق آقاى مکى. (جلسه یک ساعت و ده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شوراى ملى- امیر حسین طفر ایلخان
+++