مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره 15
[1396/05/28]
جلسه : 180 صورت مشروح مذاکرات جلسه روز پنج شنبه 9 تیر ماه 1328
فهرست مطالب :
1 - تصویب صورت مشروح مجلس
2 - بیانات قیل از دستور آقایان : یمین اسفندیاری - معتمد دماوندی - علی وکیلی و دهقان
3 - بیانات آقایان وزیر دارایی - وزیر امور خارجه - وزیر جنک و تقدیم یک فقره لایحه
4 - بیانات آقای حائریزاده در کلیات بودجه کشور
مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره 15
جلسه : 180
صورت مشروح مذاکرات جلسه روز بنج شنبه 9 تیر ماه 1328
فهرست مطالب :
1 - تصویب صورت مشروح مجلس
2 - بیانات قیل از دستور آقایان : یمین اسفندیاری - معتمد دماوندی - علی وکیلی و دهقان
3 - بیانات آقایان وزیر دارایی - وزیر امور خارجه - وزیر جنک و تقدیم یک فقره لایحه
4 - بیانات آقای حائریزاده در کلیات بودجه کشور
ساعت ده و نیم صبح مجلس به ریاست آقاى امیرحسین ایلخان (نایب رئیس) تشکیل گردید.
1- تصویب صورت مشروح مجلس.
نایب رئیس - درصورت جلسه ایرادى نیست؟
ملک مدنى - بنده عرضى دارم.
نایب رئیس - بفرمایید.
ملک مدنى - دیروز ضمن مذاکرات گفته شد در این بیترتیبى که درکار قند و شکر پیدا شده است بعضى از نمایندگان هم شرکت داشتهاند بنده اعتقادم این است که این موضوع باید معلوم شود (صحیح است) که چه اشخاصى در این امر شرکت داشتهاند زیرا بنده معتقدم که هر نمایندهاى روزی که اینجا در پشت تریبون قسم یاد میکند که با کمال صراحت و شجاعت به وطن و مملکت و شاه و حقوق ملت وفادار باشد و خیانت نکند نباید کارى برخلاف وظیفه خود انجام دهد الان دولت لایحهاى آورده است که اصلاحات کند و تصفیه کند و مستخدمین را به دو دسته تقسیم کردهاند اول باید به نظر بنده ازمجلس و از وزرا شروع شود (صحیح است) این عقیده شخصى بنده است و گمان میکنم که با این عرض بنده همه آقایان موافقت دارند و استدعا میکنم که جناب آقاى مکى هم که این مطالب را اینجا اضهار کردند هر کسى که شنیدهاند یا مورد سوءظن واقع است بیان کنند و همین طور هم از جناب آقاى گلشائیان وزیر محترم دارایی که سابقه ممتد قضایى دارند و از نظر شخصیتشان و از نظر سابقه قضایی طرف اعتماد ما هستند ایشان هم همین طور که دیروز اینجا اظهار کردند که وقتى معلوم شد میآیم و میگویم و تا وقتی که معلوم نشده اظهارى نمیکنم من جداً تقاضا میکنم که این کار را که در این مملکت اولین مقدمه اصلاحات است شروع کنند قانونى از مجلس گذشته که مستخدمین دولت را تعقیب کنند ببینند کى دزد است و کى دزد نیست، این را در این کار قند و شکر تعقیب کنند و ببینند اگر سوءاستفادهاى شده است هر کس باشد تعقیبش کنند اینجا صراحتاَ بگویند تا رفع این شبهه شود براى اینکه ما پیش مردم بدبخت این مملکت بنده به سهم خودم خجل هستم وقتی که مردم را میبینم، خواستم این مطلب را عرض کرده باشم و امیدوارم که آقایان بعد از این مطلبى را نفرمایید تا دقت کافى در آن نکرده باشند و همچنین آقاى وزیر دارایی هم با این موضوع یک ترتیب اثرى بدهند زیرا عرض بنده منظور نظر همه آقایان نمایندگان است (صحیح است)
نایب رئیس - آقاى آشتیانىزاده.
آشتیانىزاده - منظور بنده هم همین مطالب آقاى ملک مدنى بود.
نایب رئیس - آقاى مکى.
مکى - جناب آقاى ملک مدنى همکار محترم بنده راجع به عرایض دیروز بنده یک مطالبى فرمودند که حق هست همان طور که خودشان فرمودند من در اینجا اسم میبردم ولى تاکنون چندین مرتبه نام بعضى از نمایندگان برده شده بعداً یک تکذیبى کردند یا نکردند و هیچ تعقیبى نشد و حالا اگر راجع به این موضوع اگر واقعاً میخواهند تعقیب کنند تشریف ببرند توى تپههاى قیطریه و یا تپههاى اطراف و ملاحظه کنند که زمینها را کى برده و یا در موضوع قند و شکر کیها در آن دخالت دارند یا زمینهاى اطراف تهران و شمال را کى میبرد و جنابعالى و امثال جنابعالى همان طور که عرض کردم وکلایى که در این جریان وارد هستند همه را میشناسید (کشاورز صدر- اسم ببرید ، صلاح است) بنده مصلحتى در این کار نمیبینم راجع به قاچاق جنوب همه آقایان فرمودند و آنها هم گفتند که تعقیب میکنیم ولى لطفى را چرا اجازه نمیدهیدکه برود آنجا تعقیب کند؟ برفرضى که بنده اسم بردم چه کارشان میکنند؟ دارشان که نمیزنند (یکى از نمایندگان - ولى یک ملاحظهاى که میکنند) به جان خودتان جرىتر میشوند و بیشتر غارتگرى میکنند بنده یک چیز دیگرى راجع به صورت جلسه میخواستم عرض کنم که امروز صورت جلسه طبق نظامنامه همهاش چاپ نشده است و این نظامنامه هم این اشکالات را دارد و به عقیده بنده حق هم با اداره تندنویسى است گذشته از آن اغلاط زیادى در آن مشاهده مىشود این است که خواهش میکنم آقایان در اصلاحات نظامنامه که در نظر گرفته میشود این مطالب را هم اصلاح کنند ضمناً خواستم توجه مجلس را هم جلب کنم که جلسه 13 و 15 اردیبهشت به این طرف چند جلسه چاپ نشده و هنوز صورت مجلس مذاکرات در دسترس نمایندگان گذاشته نشده است این را هم باید از اداره چاپخانه مجلس توضیح خواست.
+++
نایب رئیس - اگرآقایان راجع به صورت مجلس اعتراضى دارند بفرمایند والا این اظهارات آقاى مکى مطرح نیست که در اطرافش صحبت شود آقاى دکتر عبده نسبت به صورت جلسه اعتراضى دارید؟
دکتر عبده - بله قربان ، آقاى وزیردارایی دیروز در طى نطقشان فرمودند که یک سیاست انتخاباتى هم ممکن است در کار قند و شکر تهران مداخله داشته باشد بنده میخواستم از ایشان استدعا کنم با کمال صراحت بفرمایند که چه اشخاصى در این کار مداخله داشته باشد، چه اشخاصى در این کار مداخله کردهاند؟ استدعا میکنم که به سؤال بنده ایشان صراحتاَ جواب بدهند.
نایب رئیس - آقاى امیر تیمور راجع به صورت جلسه نظرى دارید؟ بفرمایید.
امیر تیمور - به اعتقادبنده هیچوقت نباید اجازه داده شود که گفته شود نمایندگان مجلس در امر قند و شکر یا در نظایر آن مداخله میکنند این حرف وارد نیست براى اینکه نمایندگان مجلس در کارها مداخلهاى ندارند که در امر قند و شکر هم مداخلهاى داشته باشند آقایان نمایندگان مجلس در اجرائیات مداخلهاى ندارند و این به واسطه عدم لیاقت متصدیان امر است که یک امر به این کم اهمیتى را نمیتوانند در این مملکت اداره کند نمایندگان در اجرائیات مداخلهاى ندارند (دکتر بقایی - چرا مداخله دارند) خیر این ایراد وارد نیست تفوهش هم به اعتقاد بنده غلط است و در مجلس شورای ملى نباید تفوهش بشود این به واسطه نقص دستگاه مجریه و به واسطه عدم لیاقت متصدیان امر است که به این صورت درآمده ....
نایب رئیس - این موضوع مربوط به صورت مجلس نبود بنده در اول تذکر دادم که خارج از موضوع نفرمایند و در صورت مجلس اگر چیزى دارند بفرمایند آقاى فولادوند اگر در صورت مجلس فرمایشى دارید بفرمایید.
فولادوند - این اظهار بنده راجع به صورت جلسه است بنده عرض میکنم آقاى مکى که خودشان را یک نفر وکیل مبرز میدانند مصلحت نیست که مقامات مؤثر مملکت را از اعتبار و حیثیت بیندازند و این عمل یک ظلم محض و گناه غیرقابل عفوى است و از مراتب وطنپرستى نیست که آقاى مکى در اینجا دولت ، مجلس ، شاه و مملکت را .... (دکتر بقایی - آقا اینها اعتراض به صورت مجلس نیست اینها جواب است، این جواب آقاى مکى است) (زنگ رئیس) (دکتربقایی - ما اجازه نمیدهیم این جواب است آقاى رئیس همان طور که شما در وسط نطق آقاى مکى اعتراض کردید درباره ایشان هم باید بگویید) آقاى دکتر بقایی شماده جلسه وقت مجلس را به لاطائلات خودتان گرفتید ، روزنامههاى خارجى گفتند که لاطائلترین اشخاص را پیداکردهاند (دکتربقایی - نمیشود باید اجازه گرفت و صحبت کرد) باید این قدر مردانگى داشته باشید که بگویید کى این کار را کرده است (مکى - شما خودتان هم میدانید کى اینکار را کرده است) به والله اگر بدانم خواهم گفت. بىآبرو کردن یک عدهاى دستور شما است شما میخواهید مقامات را بىآبرو کنید.
دکتر بقایی - شما که قاچاق گندم کرمانشاه را میدانید بگویید (زنگ رئیس).
فولادوند - کرمانشاه را بنده اصلاَ در عمرم ندیدهام (دکتر بقایی - پس برادر من در آنجا مرزدار بود؟.) من نمیخواهم بگویم افرادى پیدا نمیشوند که مرتکب کار بد یا جرم نشوند ولى شرف حکم میکند که آنها را معرفى کنید تا مجازات شوند و حیثیت دیگران محفوظ بماند.
همهمه نمایندگان - (زنگ رئیس).
مکى - این حرفها کدام است راجع به گوسفندهاى جاپلق و بربرود که به رئیس ستاد شکایت کردهام (زنگ رئیس.)
نایب رئیس - اگر ساکت نشوند آقایان من جلسه را ترک نمیکنم ساکت باشید، صورت غائبین خوانده میشود. غائبین بااجازه - آقایان : محمدحسین قشقایى - حاج حاذقى - مهندس رضوى - دکتر اعتبار - معینزاده- لاهوتى - دکتر راجى - وثوق - دکتر فلسفى - رحیمیان - اورنگ - نراقى - افخمى - اقبال - مهندس هدایت - حسین وکیل - بهار - دکتر شفق - برزین - تقىزاده - نیکپور - امامى اهرى - خوئیلر - اسدى - مکرم - فاضلى - عدل اسفندیارى.
غائبین بىاجازه - آقایان : اردشیر شادلو - قبادیان - تولیت - صدرزاده - ناصرى - دکتر مصباحزاده- دکتر على امینى - قهرمان - گلبادى - عباس اسکندرى - دکتر ملکى - باتمانقلیج - خسرو قشقایى.
دیر آمدگان بااجازه - آقایان : حسن اکبر - سلطانى - محمد ذوالفقارى - آقاخان - بهادرى - مسعود ثابتى - على وکیلى - هراتى.
نایب رئیس - نسبت به صورت مجلس دیگر اعتراضى نیست؟ (گفته شد - خیر) پس صورت مجلس تا موقع تنفس تصویب شد چون جلسات پشت سر هم است اداره تندنویسى هم به واسطه کار زیادى که دارد تمامش را نمیتواند تا قبل از جلسه برساند و اتفاقاً بنده اطلاع دارم که دیشب تا دو ساعت بعد از نصف شب هم نشستهاند با این وصف بیش از این که الان حاضر شده نتوانستهاند حاضر کنند بعضى از آقایان تقاضاى نطق قبل از دستور کردهاند، آقاى یمین اسفندیارى
2 - بیانات قبل از دستور آقایان ، یمین اسفندیارى و معتمد دماوندى و على وکیلى و دهقان
یمین اسفندیارى - ابتدا موضوعى که بنده میخواهم به عرض مجلس برسام همان مطلبى بود که آقاى ملک مدنى به تفصیل فرمودند بنده از آقاى وزیر دارایی تمنى میکنم نظر به اینکه هیئت دولت و مجلس شوراى ملى که با هم همکارى میکنند باید پاک باشند تا بتوانند ناپاکها را دستشان را از سر مردم کوتاه کنند اگر اسمى از وکلا برده شده است بهتر است وزیر دارایی بیاید بگوید که این مطالب صحت دارد و اگر صحت ندارد تکذیب کند بیاناتى که اینجا شد بنده از مجلس تمنى میکنم با توجه به روزهایى که میگذرد و به زودى عمر مجلس تمام خواهد شد و اوضاع اقتصادى ما هم فوقالعاده دشوار است و این برنامه 7 ساله و لایحه املاک که تصور میرود بتواند کمکى به رفع بدبختى مردم بکند اگر مجالى آقایان پیدا کنند و فرصتى بدهند که این لوایح از مجلس بگذرد گمان میکنم که با وضع پریشانى مردم توانسته باشیم یک مساعدتى به آنها کرده باشیم که آنها را از این بدبختى و فشار راحت کنیم آقاى اسلامى دیروز بیاناتى فرمودند که در تعقیب این بیانات بنده خواستم مختصرى عرض کنم. ایشان از مراحم ملوکانه اینجا تشکر کردند گر چه عواطف شاهانه نسبت به تمام این مملکت در مدت هشت سال گذشته بر هیچ کس پوشیده نیست و اعلیحضرت همایون شاهنشاهى همیشه در نظر داشته و دارند که مردم براى آبادانى و عمران مملکت در این وضع بدبختى که براى تمام مملکت پیش آمده است خودشان پیش قدم اصلاحات باشند و اما در مورد مراحم ملوکانه نسبت به مازندران و عواطفى را که بروز دادهاند نه فقط راجع به شهسوار و یک دبستان آنجا و نه فقط راجع به بابل و اقدامى که آنجا شده بلکه نسبت به تمام مازندران و نور و آمل و جاهاى دیگر از عطیه ملوکانه بهرهمند شده و مزیتى براى هیچ جا قائل نشدهاند.
اعلیحضرت همایونى نسبت به همه جا توجه مخصوصى دارند ولى من چون حالا بودجه کشور مطرح بود عدهاى از مازندرانیها و اهل تنکابن به من مراجعه کردند که هم مجدداَ با اینکه در سابق سپاسگزارى از این مراحم ملوکانه شده بود اینجا مجدداً تشکر دیگرى بشود و پیشنهادهایی هم به هیئت دولت داده شود تا براى اصلاح اوضاع اقتصادى مازندران تشویقى شود و در ضمن نظر به اینکه بودجه تا اندازهاى بتواند کمک کند بنده پیشنهادهایى دادهام که در موقعش اینجا مطرح خواهد شد ولى به آقایان مازندرانى و تنکابنىها من تذکر دادم که رضاى اعلیحضرت همایونى بکنم اعلیحضرت همایونى همیشه متوجه کشور و افراد هموطنان ما هستند ولى متقاضى است که خود مردم هم تکانى به خودشان بدهند و در صدد بربیایند که بیشتر منویات ملوکانه را به موقع اجرا بگذارند. تا نیات ملوکانه جامعه عمل به خود بپوشد (صحیح است) راجع به وزارت خارجه آقاى مکى صحبتى فرمودند بنده میخواهم اینجا عرض کنم اگر ایشان به خارجه تشریف برده باشند و با سفارتخانههاى خارجى سر و کار داشته باشند میدانند که وضعیت سفارتخانهها در خارجه تا چه اندازه اهمیت دارد و این یک نمونهاى است براى اینکه هر کشورى نشان دهد که تا چه اندازه به آن نمایندگى علاقه دارد وضع سوئد را که دیدم با اینکه جناب آقاى کاظمى مأمور شایسته و لایق دولت هستند هم وزیر مختار در دربار سوئد هستند و هم در کشور دیگر ایشان یک اطاق خیلى کوچکى داشتند براى چند نفر از اعضاء که باید در آن اطاق زندگى کنند و با نهایت عسرت زندگى میکنند یک نفر شوفر دارند که هم دربان بود و هم پیشخدمت بود و با این وصف که وزارت که وزارت امورخارجه اطلاع دارد و بنده هم تذکر دادم و آقاى ملک مدنى هم که در سو کمیسیون این کار بودجه هستند تصور میکنم آقاى ملکى درست توجه ندارند باین موضوعات والا هیچ مأمورى و هیچ فردى از دولت نباید راضى شوند که سفارتخانهاى در یک جایى داشته باشند و مورد توجه نباشد این فقط عدم توجه
+++
را میرساند یا اینکه عدم اطلاع از وضعیت کار را و اینکه گفتهاند که ما نباید بیش از سه سفارت کبرى داشته باشیم تصور میکنم که این فکر از وظیفه بنده و ایشان خارج باشد زیرا که این موضوع مربوط به دولت است و دولت باید ترتیبش را بدهد که ما باید در آنجا سفارت کبرى داشته باشیم یا نداشته باشیم و نسبت به هندوستان هم که برادر بنده آنجا رفته و با بنده مکاتبه دارد مینویسد ما محلى نداریم که بتوانیم ایرانیها را آنجا پذیرایى کنیم و از لحاظ منزل فوقالعاده در زحمت هستیم و مکرر هم راجع به این قسمت گزارش داده شده است و حالا نمیدانم که در بودجه فعلى اقدامى خواهند کرد یا نه در صورتی که هندوستان و پاکستان براى دولت ایران جاى بسیار مهمى است و باید به آنجا فوقالعاده اهمیت گذاشت در خاتمه عرایضم براى اینکه حتماً آقاى معتمد دماوندى هم بتوانند استفاده کنند چون وقت بنده نگذشته است میخواستم از جناب آقاى حکمت وزیر محترم خارجه سؤال کنم که چه حکمتى داشته است که ایشان بنده و آقاى دکتر بقایی همکار محترم را به جان همدیگر انداختند و با اینکه جناب آقاى دکتر اقبال وزیر محترم کشور هم راجع به مسافرت برادر من به لندن دفاع کردند در اینجا و بنده بسیار متشکرم آقاى وزیر امور خارجه هم نخواستند که این موضوع را در اینجا اظهار کنند و مسکوت گذاشتند.
رئیس - آقاى معتمد دماوندى.
معتمد دماوندى - عرایض بنده یک قسمتش مربوط به سؤالاتى است که از آقایان وزراء توجهى به سؤالات نمیکنند و با اینکه آییننامه جدید آنها را مکلف کرده است که در ظرف یک هفته سؤالات جواب بدهند و با اینکه جناب آقاى رئیس هم تذکر فرمودهاند چند مرتبه به آقایان وزرایى که سؤال شده است که از آنها و یک مطالب مهمى از نقطه نظر محلى بوده که بنده چون نتوانستم رویش صحبت کنم به شکل سؤال دادم از آقاى وزیر راه از آقاى وزیر فرهنگ و از آقاى وزیر امور خارجه ولى متاسفانه تاکنون جواب ندادهاند استدعاى بنده این است که جناب آقاى گلشائیان توجهى بفرمایند و در هیئت دولت تذکر بدهند که آقایان وزراء در موقع خودش تشریف بیاورند و جواب بدهند - یک قسمت دیگر که خیلى مهم است و استدعا میکنم که آقایان توجه بفرمایند موضوع اختلافى است که بین بانک صنعتى و بانک ملى ایجاد شده است و اثر این اختلاف در گیلان در مورد پیله مشهود شده است، پیله که یکى از قسمتهاى مهم تولیدى کشور است و از سابق اهمیت زیادى داشته است و هنوز هم از مواد مهم تولیدى کشور است و صد در صد رعایا هم از آن استفاده میکنند زیرا در موقعى که مشغول نوغان هستند وقتشان براى سایر زراعتهاى دیگر گرفته است و از طرف دیگر با این اوضاع و احوال و با این فقر شدیدى که در مملکت هست این جور امور تولیدى که وقت کوچک کوچکى از رعایا را میگیرد و به صرفه و نفع آنها تمام میشود و در این موقع فصل پیدایش آن است. الان مدتى است نوغانداران و پیلهگران که در گیلان و قسمتى از مازندران چهل روز وقت خودشان را صرف تربیت کرم ابریشم کردهاند باید بیاورند این پیلهها را بفروشند استدعا میکنم که توجه بفرمایند آقایان این هر وقتى که در توى انبار وارد شد اگر در ظرف 5 روز واچیده نشود یعنى خریدار آن را نخرد و خفه و خشک نکند تمام تبدیل پروانه میشود و پیله را سوراخ میکند و بیرون میآید و پرواز میکند و بعد که این طور شد آن جنسى که میماند دیگر به درد یک شاهى نمیخورد شاید سالى در حدود سى میلیون عایدات دولت است که در گیلان جمع میکنند در حدود 5 میلیون تومان پول میرود بین رعایایى که عمل پیله دارند تقسیم میشود و این رعایا هم در تمام گیلان شاید در حدود صد هزار نفرشان مشغول این کار هستند 5 میلیون تومان بین آنها تقسیم میشود که این 5 میلیون تومان از دست آنها میآید در بازارخرج میشود یعنى این 5 میلیون تومان بین رعایا تقسیم میشود و آنها میآورند در بازار لوله لامپا میخرند، قند میخرند، قماش میخرند در این اختلاف نظر من نمیدانم که گناهى متوجه بانک صنعتى باید الان پول داشته باشد و برود اینها را بخرد ولى متاسفانه نتیجه اختلافات این شده است پولى داده نمیشود البته آقاى ابتهاج حرفهایى دارد ولى الان بالفعل وارد نیست براى اینکه اگر تا پنج روز دیگر این پیلهها را نخرند این پیلهها را نخرند این پیلهها از بین میروند نه تنها کارخانه حریر بانک صنعتى و دولت فلج میشود و از بین میرود 30 میلیون تومان به مملکت ضرر میزند و 5 میلیون تومان هم به رعایا تا 5 روز دیگر اگر پول نرسد به رعایا و این پیلهها جمع نشود عموم این بدبخت رعایایى که در این آفتاب سوزان تابستان از صبح تا غروب باید بروند توى باغ توت و برگ ببرند با آن هواى گرم سوزان طرف شمال مخصوصاً وقتی که آفتاب در نهایت تابندگى است آنجا این مردم بیچاره الان باید از زحمت خود استفاده ببرند متاسفانه گرفتار این مخمصه شدهاند البته رعایا و مردم و این ها متوسل شدهاند به آقاى قائم مقام الملک ایشان هم اقدامات مفیدى فرمودند و تلفن فرمودند و حتى به عرض اعلیحضرت همایونى هم رساندند آقاى ابتهاج هم قول دادند ولى متاسفانه تا دیروز خبرى از دادن پول نشده است بنده به عرض آقایان رساندم و مخصوصاً از آقاى وزیر دارایی تقاضا میکنم و مجدداً هم از آقاى قائم مقام الملک که از مفاخر گیلان هستند استدعاى عاجزانه دارم که یک کارى بکنند به داد مردم مظلوم برسند و یک طورى شود که این پول حواله شود حالا اگر آقاى ابتهاج بفرمایند که من اطمینان ندارم ممکن است دستور بدهند این پول زیر نظر رئیس بانک ملى رشت خرج شود تا مطمئن باشند که این پول آنجا خرج میشود و به تهران بر نمیگردد.
والا جناب آقاى وزیر دارایی تا 5 روز دیگر نوغان کشور به طور کلى از بین میرود (صحیح است) دیگر عرضى ندارم.
نایب رئیس - آقاى وکیلى.
على وکیلى - عرایض بنده راجع به اوضاع عمومى اقتصادى است که در اطراف آن خیلى مذاکره میشود و بانک ملى یک نامهاى در روزنامه اطلاعات انتشار داده است و دیروز جناب آقاى دکتر متین دفترى از من پرسیدند که نامه را شما خواندهاید یا نه؟ بنده با دقت خواندم در آنجا در آنجا صددرصد حق با بانک است (آزاد - تجار عقیدهشان غیر از این است) بنده استدعایى که دارم این مقام جایى است که هر کس حرف میزند باید با رقم حرف بزند والا اگر من با یکى بدم نیاید متهم کنم. من از هیچ کس هم تعریف نمیترسیدم جز از خدا از هیچ کس هم تعریف نمیکنم نه تکذیب، بانک ملى میگوید اوضاع زندگى و هزینه زندگى را مقیاس میگیرد میگوید در عرض یک سال هزینه چطور پایین آمده است اگر آقایان کسى دلیلى دارد که این طور نیست باید با رقم بیاید اینجا و بگوید، بنابراین منافع عمومى رجحان دارد بر منافع اشخاص و خصوصى و ما باید منافع مملکت را در نظر بگیریم نه پنج نفر را در نظر بگیریم اینجا بحران روی هم آمده و کارخانهها هم به بحران افتادهاند ما نمیتوانیم در مملکت اجازه بدهیم که براى حفظ کارخانهها مردم مصیبت بکشند و پارچه گران بخرند و باید کمک دیگرى کرد کارخانهها گرفتاریشان براى اینکه مال از خارجه میآید نیست مال ارزان بوده است مال گران نشده است مال را باید ارزان تمام کرد گرفتارى کارخانه کجا ست؟ گرفتارى کارخانجات اینجا است یک کارخانه دستباف در اصفهان در سال 1320 چهار میلیون مزد داده است یعنى آن قدر کارگر بر آن تحمیل کردهاند از بابت مزد و تعداد در عوضش در سال 1320 ششصد و هزار متر پارچه درآورده است و در 1326 پانصد و چهل و پنج هزار متر پارچه درآورده است یعنى از مقدار پارچه پایین آمده از مزد 15 برابر پولى که باید بدهد بالا رفته است پشم را میخریده است 24 ریال حالا خریدهاند 55 ریال باید فکر دیگرى کرد این طورى نمیشود من معتقدم مردم باید کار داشته باشند ولى باید از روى فکر و تدبیر باید مثل نسخه دکترى که مینویسد باید کار درست پیدا کرد کار پیدا کردن جز اینکه کارخانهها تعداد کارگرانش نباید اضافه شود، کارخانههاى جدیدى که تاسیس میشود باید این کارگرها را برد آنجا تا بتوان قیمت تمام شده جنس را پایین آورد با این وضعیتى که امروز در مملکت است آزادى کارخانهچى که مال کارگران را بفروشد این خیانت است این زندگى براى همه ما گران است نمیشود ما اگر کارخانهها را بخواهیم حمایت کنیم راههاى دیگرى باید پیدا کنیم والا از یک طرف دروازه را گرفتن اجناس در تمام دنیا امروز بعد ازجنگ 60% - 70% پایین آمده است نمیشود به یک مملکتى گفت در موقع جنگ پارچه را هشت تومان میخریدى حالا هم هشت تومان بخر (صحیح است) ما باید صنایع خودمان را حفظ کنیم، ما باید سعى کنیم کارخانجاتمان را نجات بدهیم و از روى سیاست اقتصادى نه از روى محدودیت و اجبار (اردلان - شوراى عالى اقتصادى براى همین منظور تشکیل شده است) خوب باید کارگرد این وقت میخواهد وسیله میخواهد - فکر میخواهد - تدبیر میخواهد همین طور پشت تریبون آمدن و یک کلیاتى گفتن و مردم را متهم کردن یا کارخانهچى یا مردم را به عقیده من به جایى نمیرسد کارخانههایى که در این مملکت دارند کار میکنند به ضیقه سختى افتادهاند و این حرفها جز تشنج چیز دیگرى تولید نمیکند یک موضوع مضیقهشان موضوع کارگر است کارگر باید خوب زندگى کند کارگر باید زندگى راحت ، خانه ، معارف ، بهداشت و بیمه داشته باشد ولى یک کارخانهاى که با صد تا
+++
کارگر خودش را باید اداره کند نمیتواند هشتصد تا کارگر سر بار داشته یاشد (صحیح است) یک کارخانهاى در تبریز خوابیده بود این کارخانه با 150 کارگر کار میکرد بعد این کارگرها تا 750 نفر رسیدند ادارات اجبارکردند این کارگرها را نگهدارد الان کارخانه تعطیل شده و سهامش هم از یک تومان رسیده به سه ریال و چند میلیونى مقروض شده است، باید فشار طورى باشد که تحملش امکانپذیرباشد، جناب آقاى یمین اجازه بدهید که آقاى وزیر دارایی گوش بدهند مزد باید تناسب با میزان مخارج و هزینه زندگى داشته باشد والا بدلخواه که نمیشود امروز بکارگر در ایران مزد اضافه داده نمیشود عرض کردم که بایدکارگر خوب زندگى کند ومنزل داشته باشدمن بشخص کارى ندارم یک کارخانه علاوه بر اینکه ازجهت مزد 15 مقابل بالا رفته است یا از تعداد یا از مبلغ در عرض سال دو دست لباس زمستانى و تابستانى میدهد مجانى، نتیجه از این میخواهم بگیرم یک کارخانه در اصفهان بکارگرانش روزى 20 سیر نان براى مرد و 15 سیر زن و10 سیر به بچه مجانى داده یک ماه هم اضافه حقوق داده است کلیه کارگران توسط شرکت بیمه شدهاند براى بهدارى کارگران یک کامیون دارد، دارو و چند نفرکمک طبیب یک مریضخانه صد و بیست تختخوابى درست کردهاند میدان ورزش درست کردهاند در عوضش چون بنده باید روشن در اینجا بگویم چند روز پیش از این مدیر کارخانه را کارگرها ریختند و شروع کردند بزدن تا مردنش ولى او نمرد ما نباید اجازه بدهیم در این مملکت یک دستهاى خارجى و خائنانه اوضاع اقتصادى و اجتماعى ما را بهم بزنندحکومت باید محرک آنها را بگیرد و تعقیب کند اگر حرف حسابى داشتند در این مملکت باید از روى قانون گفته باشند اگر رئیس قشون نرسیده بود این مرد را کشته بودند در اصفهان (مکى- لابد مال اسکى بوده است) بنده با اسمش کارى ندارم بنده با منطق صحبت میکنم بنده طرفدار کارگرم کارگر در ایران با من هموطن است باید منزل خوب داشته باشد معارف خوب داشته باشد لباس خوب باید داشته باشد ذخیره باید داشته باشد تمام اینها را میشود درست کرد آقاى سزاوار شاید فرداین کارخانه مدیرش مرد و بسته شد (سزاوار - یک قدرى به صاحبان کارخانجات خواهش میکنم نصیحت کنید) جناب آقاى سزاوار هر وقت خواستید با من صحبت کنید با منطق و حساب و دلیل بفرمایید یک وکیل مجلس حق ندارد پشت تریبون بگوید کارمندان دولت دزدند، حق ندارد اینجا این حرف را بگوید، باید اسمش را بیاورد ما هر وقت خواستیم چنین جیزى بگوییم اسمش را بگویید محلش را بگوییم (صحیح است) من مأمور میشناسم در ادارات دولتى که چهل سال زحمت کشیده بود وقتى که مرد پول نداشت دفنش بکنند مردم پول کفن و دفن او را دادند پس نباید همین طور به طور کلى گفت که مأمورین دولت دزدند. (دکتر بقایی - شما چند تا از دزدانش را میشناسید؟) جناب آقاى دکتر بقایی شما یک وقتى اینجا یک چیزى راجع به من گفتید من نخواستم از ماده 109 استفاده کنم و وقت مجلس را بگیریم به من گفتید که شما میخواستید اوضاع مملکت برگردد؟ آن اوضاع برگردد که مردم پول داشته باشند زندگى بکنند من میخواهم آن کسى که پا برهنه است کفش داشته باشد همان روزی که جنابعالى پدر بزرگوارتان با یک عباى نائینى اینجا مینشست و جنابعالى امروز سالى چهار دست لباس نو میپوشید، پدر من هم همین طور بود یک عباى نائینى میخرید و چند سال میپوشید اینجا یک صحبتى شده بود من میخواهم آقاى وزیر دارایی را مخاطب قرار بدهیم اول خود آقا تصدیق میفرمایند مقررات دولتى یک قدرى جلوى کارها را گرفته.
نایب رئیس - آقاى وکیلى توجه داشته باشید که چهار دقیقه بیشتر وقت ندارید.
على وکیلى - بله چشم، من میخواهم عرض کنم حضرتعالى بفرمایید این قندى که امروز میخواهند گران به مردم بفروشند بفرمایید تحقیق کنید خریدارها این قندها را از کجا آوردهاند؟ اینها را باید از کار بازداشت و تعقیب کرد که دیگر سوءاستفاده نکنند من حرف دیگرى ندارم فقط به آقایان و مردم میگویم که مردم بیجهت دست پاچه نشوند تا 15 روز دیگر قند و شکر دولت میرسد و به همان قیمت 16 ریال و 17 ریال در دسترس مردم قرار میگیرد باید از این ماجراجوها و منفعتطلبها جلوگیرى کنید - اگر از آقایان وکلا هم هر کسى در این کار دخالت داشته باید با اسم بیایند بگویند (دکتر بقایی - آقاى وکیلى خودشان چون مردم با وجدانى هستند میآیند و میگویند)
نایب رئیس - نوبت آقاى اردلان است ولى ایشان نوبتشان را دادهاند بآقاى
دهقان - بنابراین آقاى دهقان بفرمایید.
دهقان - بنده از جوانمردى آقاى اردلان اظهار تشکر میکنم اخیراً یک قانونى راجع به محدودیت مطبوعات گذشت که البته با کمال سعى و کوششى که از طرف بعضى از نمایندگان مجلس به عمل آمد که از گذشتن این قانون با کمال عجله جلوگیرى شود متأسفانه وضعیتى در آن موقع وجود داشت موجب شد که آقایان نمایندگان با یک توجه کمترى رأى به قانون مطبوعات بدهند در حالی که این قانون یک زیانهایى داشت که امروز دارد بر همه روشن میشود بنده امروز اطلاع پیدا کردم که روزنامه ستاره را توقیف کردهاند روزنامه ستاره یک روزنامهای است که در تمام دوران انتشارش از جاده اعتدال خارج نشده است (صحیح است) (فرامرزى - آقا صبا را هم بفرمایید که چه رسوایى سرش در آوردهاند) (یمین اسفندیارى - چرا توقیف کردهاند؟) (مکى - آقاى وزیر خارجه فرمودهاند توقیف کنند) همان طوری که آقایان تأیید فرمودید روزنامه ستاره یک روزنامه میانه رو و معتدلی است که هیچ وقت هم وارد خصوصیات هیچ کس نشده است (مکى - آقاى وزیر خارجه توقیف کردهاند) این روزنامه روز سهشنبه یک مقاله راجع به احقاق حق ایران و طرفدارى و حمایت از اتباع ایران در خارج نوشته است و از وزارت خارجه انتقاد کرده است انتقاد بسیار ملایمى که چرا منافع اتباع ایران را در خارج حفظ نمیکنند و مخصوصاً مسئله فشار بر ایرانیانى که در فلسطین سکونت دارند (صحیح است) این را مطرح کرده است و ثابت کرده است که کلیمیان ایرانى هستند و اینها را نباید مخلوط کرد و به حساب دولت اسرائیل گذاشت و این قضیه را نباید مخلوط کرد.
ولى باید وزارت خارجه که فقط وظیفهاش حمایت از حقوق و منافع ایرانیان در خارجه است به وظیفهاش عمل کند و نگذارد که یک دولت جدیدالتأسیس هفتصد و هشتصد هزار نفرى به اتباع ایران فشار وارد بیاورد و به آنها آزار واذیت بدهد البته آقاى وزیر خارجه طبق این قانون فوراً یک چیزى نوشتهاند به دادسرا (فرامرزى - طبق آن قانون نیست خلاف قانون است) اغلب آقایان هم حالا تأیید میکنند که مقصود مجلس شورای ملى از گذراندن این قانون آن نبود که انتقادى به جا و صحیح نشود (دکتر بقایی - آقا روزنامه در سیاست نباید مداخله کنند) اجازه بدهید خودتان را داخل این موضوعات نکنید شما یک صحبتهایى میکنید که با این صحبتهایتان حق هم ناحق میشود همین صحبتهاى شما و امثال شما موجب شد که الان یک وضعى به وجود بیاید که امروز هم نشود یک انتقاد صحیح بوجود بیاید (مکى - اگر حکومت قانونى بود و زور و فشار نبود که ما داد و فریادى نمیکردیم) نه این طور نیست به این ترتیب و به این شکل عمل نمیکردیم نه این طور نیست به این ترتیب و به این شکل عمل کردن و به این شکلى که میخواهند از انتقادات صحیح و به جا جلوگیرى کنند مناسب نیست جداً استدعا میکنم که آقاى وزیر خارجه و سایر اعضاى دولت سوءاستفاده از قانون نکنند قانونى که اینجا گذراندند براى این بود که حمله به اشخاص و افراد نکنند و داخل خصوصیات نشوند (فرامرزى - توهین نکنند) ولى انتقاد صحیح و به جا از دستگاه بکنند و باید هم بکنند اگر انتقاد نباشد اوضاع اصلاح نمیشود (صحیح است) بنده تقاضا دارم و مخصوصاً توجه آقاى وزیر دادگسترى را هم که یک شخص صالحى تشخیصشان دادهام به این موضوع جلب میکنم و باز هم استدعا میکنم که یک ترتیبى بدهند که بیجهت فشار بجراید وارد نیاید و اغراض خصوصى را مد نظر قرار ندهند و بیجهت توقیف نکنند و به توقیف روزنامه ستاره که روزنامه مفید است جداً اعتراض دارم و همچنین نسبت به روزنامه صبا.
نایب رئیس - توجه بکنید آقایان قبل از اینکه وارد دستور شویم یک پیشنهادى راجع به ترتیب جلسات از آقاى حائرىزاده رسیده به این ترتیب که پیشنهاد مینمایند جلسه آینده ساعت 6 بعدازظهر روز شنبه باشد موقع افطار تنفس داده شود. یعنى اگر اجازه میدهید چون الان عده براى راى کافى نیست در موقعی که عده کافى شد این پیشنهاد را مطرح کنیم رأى بگیریم لایحه بودجه مطرح است آقاى وزیر دارایی بفرمایید
3 - بیانات آقایان وزیر دارایی، وزیر امور خارجه و وزیر جنگ
وزیر دارایی - پیش از آن که وارد موضوع بودجه بشوم چون سوء تفاهمى راجع به اظهارات دیروز بنده در مجلس در موضوع قند و شکر شده بود خواستم این جمله را یک مرتبه دیگر براى آقایان
+++
بخوانم ملاحظه فرمایید که اظهارات این طور بوده است که در صورت مجلس هست ممکن است مداخلات سیاسى دیگرى هم در این کار باشد یعنى باید عرض کنم که سیاست انتخابى هم ممکن است در این جریان کمک کرده باشد و این روشن خواهد شد آقایان با بنده سابقه دارند من اظهاراتى که میشود باکى ندارم میآیم و میگویم و اگر نسبت به هر کسى باشد و نسبت به هر شخصى میخواهد باشد اینکه امروز نمیتوانم عرض کنم براى این است که بدون مدرک و دلیل و تمام شدن تحقیقات عرض کرده باشم اینکه موضوع تحت تعقیب دیوان کیفر و رئیس شهربانى است که شدیداً دارند این موضوع را تعقیب میکنند و باز هم عرض میکنم که در این جریانات هر یک از مأمورین دولت و غیر مأمورین دولت هر کس مداخله داشته باشد وقتى تحقیقات تمام شد دولت نسبت به تمام آنها تعقیب خواهد کرد و آقایان هم نباید انتظار داشته باشند که در این موقع هیچکس از مجازات معاف بشود (دکتر بقایی - آنهایى که از پانصد هزار تومان بیشتر استفاده کردهاند نباید تعقیب شوند) اما راجع به بودجه اگر چه اول بنده در نظر داشتم که آقایانى که اظهار عقیده و نظراتى دارند نسبت به بودجه بفرمایند و بعد جواب داده شود چه از طرف اینجانب و چه از طرف آقاى مخبر کمیسیون ولى چون معمولاً وقتى که بودجه مملکت مطرح است به طور کلى بایستى سیاست مالى و اقتصادى دولت روشن شود و توضیحاتى باید داده شود که بودجه روى چه زمینهاى تهیه شده و براى چه نظرى تهیه شده است، اجازه میخواهم از آقایان که یک چند دقیقهاى وقت مجلس به دادن این توضیحات که شاید دادن این توضیحات نسبت به اظهارات آقایان روشن بکند مطلب را که بعداً محتاج به جواب نباشد عرض کرده باشم به طوری که در راپورت کمیسیون بودجه ملاحظه فرمودهاند آقایان این بودجهای که تهیه شده و فرستاده شده است اولاً قبل از سال بوده است و مجال زیادى نبوده است براى اینکه موضوع حلاجى شود و بحث شود متأسفانه لوایح زیادى که در دستور بوده است مجالى نبوده و ما در روزهاى آخر مجلس گرفتار بودجه شدیم و من خودم شخصاً میل داشتم که شاید که این کار زودتر میشد براى اینکه در کار بودجه هر چه بحث بیشتر شود و هر چه گفتگو شود بهتر است چه بسا اطلاعات و راهنماییهایى که لازم است که آقایان بفرمایند که براى دولت سرمشق باشد که اصلاح کند و چه بسا اظهاراتى که لازم است دولت بکند براى اینکه ابهام و تاریکى در موضوع بودجه هست اگر هست در مجلس روشن بشود، پایه بودجهاى که تنظیم شده بود مثل تمام بودجههایى که تنظیم میشود البته به روى پایه در آمد و خرج بودجه سال گذشته شده بود کثر بودجه سال گذشته همه آقایان میدانند که 180 میلیون تومان کثر داشت علت کثرش هم باز همه آقایان خوب میدانند که سیاست بودجهاى که سال 1320 یا 1319 که میشود گفت که بودجه مملکت در آن تاریخ موازنهاى داشت تا بعد از وضع فعلى اضافه شدن کارمندان و میزان حقوق زیاد شده البته اینجا ممکن است سؤالى بشود پس چه شد سال گذشته 180 میلیون تومان کثر داشت سال هم تمام شد و هیچ اتفاقى هم نیفتاد توضیح این است که صحبت همان است که گفتهاند در ایران شما کسر بودجه دارید ولى کسرخزانهاى ندارید توضیحش این است که تا وقتى مخارج حقوق هست چون یک دوازدهم، یک دوازدهم تصویب شده است تمام آن را پرداختهایم ولى آن مخارج عمرانى و آبادى مخحارج تولیدى عامالمنفعه که لازم بود در بودجه متأسفانه انجام نشد مطابق بودجه سال 1327 که بنده اینجا ارائه میدهم روز 29 اسفند 118 میلیون تومان درخواست از خزانه بود که پرداخت نشده بود اضافه به درآمدى که پارسال نسبت به بودجه پیشبینى شده بود در حدود 60 میلیون، 65 میلیون تومان بود تقریباً میشود گفت که این بودجه همان مقدارى که در بودجه عمرانى کشور پیشبینى شده بود. کسر داشت یعنى 60 میلیون تومان از این 180 میلیون توانستیم خرج کنیم بقیهاش خرج نشد یعنى 117 میلیون خرج نشد. پس در حقیقت این بودجه کسربوده علل کسر بودجه را همان طوری که عرض کردم در قسمت خرج مقایسهای است که شده است که در حدود 90 درصد بودجه مملکت حقوق است. تعداد کارمندان در سال 1320 در حدود هفتاد هزار نفر بود الان در حدود 150 هزار نفر هستند تناسبى که در بودجه 1320 بود همان طوری که امروز در مقدمه بودجه نوشته شده است 55 درصد خرج عامالمنفعه میشد. یک قلم به طور روشن عرض میکنم از این 360 میلیون تومان 100 میلیون تومان کارخانجات پیشه و هنر خرج مینمود 100 میلیون تومان تقریباً خرج راهآهن است وزارت راه خرج میکرد بقیه این 160 میلیبون تومان بودجه ادارات دولتى یود. تمام اینها متأسفانه باید عرض کنم که با بودجه فعلى 90 درصد فقط حقوق مستخدمین پرداخت میشود طبیعى است که این بودجه وقتى این طور تنظیم میشود، البته کسر زیادى خواهد داشت این بودجه را چطور میشود تبدیل کرد؟ آقایان بهتر از من میدانند تعدیل بودجه از دو راه ممکن است یا به عنوان ازدیاد درآمد یا به عنوان کسر هزینه، ازدیاد درآمد و طرزى که دولت دارد به طور کلى در قسمت درآمد عرض کنم این است که ما سعى کنیم مالیاتهاى مستقیم را زیاد کنیم آقایان مسبوق هستید که در همه جاى دنیا مالیات مستقیم بیشتر بر طبقه غنى هست و مالیالت غیر مستقیم چون همه میپردازند به طبقه ضعیف بیشتر تحمیل میشود. (صحیح است) مطابق لایحهایکه روى همین زمینه به مجلس تقدیم شد نسبت مالیات مستقیم بر غیر مستقیم 13 به 100 است یعنى 3 درصد مالیات مستقیم میگیریم و 77 درصد مالیات غیر مستقیم اگر ما بخواهیم یک قدرى از وضع اقتصادى مردم و فقر مردم کم کنیم تنها علاج همان است که پیشنهاد شده است از طرف ما براى ازدیاد مالیات بر درآمد و کم کردن عوارض از قند و شکر و دخانیات و بنزین و نفت و اضافه کردن تاکس مالیات مستقیم است براى اینکه لایحهاى به مجلس تقدیم شد خوشبختانه در کمیسیون مالیه هم مکرر مذاکره شد یک قسمتى آقایان مراعات کردند یک قسمتش هم ما کوتاه آمدیم به نتیجه رسیده است. این است که بعد از آن که بودجه تمام شد نسبت به آن لایحه املاک مزروعى را هم یک تصمیمى بگیرند که قبل از خاتمه مجلس، بتوانیم تکلیف آن را معین کنیم تا بعداً این لایحه مالیات بر درآمد را در نظر بگیریم اگر آقایان ملاحظه میفرمایند در لایحه بودجه یک مبلغى نسبت به سال گذشته اضافه بودجه پیشبینى شده است یعنى نود میلیون تومان هست این را باید صریحاً عرض کنم نه من باب لایحه جدید بودجه است بلکه دولت فکر کرده است که با اقدامات سریعى در وصول مالیات ها این در آمد را تأمین کند با قانون فعلى مالیات بر درآمد ما همان طور که آقاى مکى تذکر دادند بنده باید عرض کنم که در تذکرات به حقى که داده میشود خواه از طرف دوست باشد یا از طرف دشمن بنده به نوبه خود متشکر هستم این اداره مالیات بر درآمد ما خوب عمل نمیکرد ولى در ظرف این چند ماه در اثر مراقبتى که به عمل آمده نتیجه نسبت به سال قبل بهتر بوده است براى نمونه عرض میکنم مطابق صورت وصولیهاى ما از مالیاتهاى بر درآمد فروردین امسال 52 میلیون بوده و فروردین پارسال 22 میلیون و در اردیبهشت امسال 117 میلیون در خرداد و 46 میلیون ریال وصولى بوده و در پارسال 34 میلیون ریال یعنى اگر مراقبت بیشترى بشود زیادتر میشود که ما بتوانیم با مراقبت و تنظیم قانون جدید کسر بودجه را جبران کنیم یک موضوع در قانون مالیات بر درآمد توجه شده است باید گفت که مأمورین دستگاه در این توافقهایى که کردهاند قبلًا شاید یک سوءنظرهایى بوده است به طوری که اگر مالیاتهاى زیاد را به مبلغهاى کمى تبدیل کردهاند (یکى از نمایندگان - نجمالملک هم همین را میگفت) پس اگر قانون جدید مالیات بر درآمد بگذرد و مراقبت این مالیات بر درآمد بشود هم درآمد بیشتر شده است و هم به عقیده من از نقطه نظر مملکتى بسیار به جا خواهد بود براى اینکه همان طوری که قبلاً هم عرض کردم ما باید سعى بکنیم که نسبت مالیات مستقیم و غیر مستقیمى که امروز در مملکت هست هر چه ممکن هست برگردانیم یعنى نسبت مالیات مستقیم را زیادتر کنیم. در حالی که امروز 77 درصد مالیات غیر مستقیم و 13 درصد مالیات مستقیم است این را نباید حفظ کنیم پس پایه بودجه با یک قسمت اضافه کردن مالیات بردرآمدن و اضافه عایداتى بود که تصور میکردیم این قسمت درست بشود بعد هم یک قسمت مربوط بود به رقم درشتى که باید روى آن حساب کنیم و آن عایدات گمرک بود در ظرف این سنوات اخیر عدم قدرت حکومت مرکزى بدبختانه باید گفت اشاعه فساد در دستگاه دولتى موجب این شد که عواید زیاد گمرک از بین برود این حرف را بنده الآن میتوانم بزنم براى اینکه راپورتهاى آقاى لطفى را که بنده میخوانم و الآن مرتباً براى من میرسد نشان میدهد که چطور در سال میلیونها تومان بعایدات گمرکى کشور ضرر خورده است این گزارشها اگر یک روزى نشر شود آقایان ملاحظه خواهند فرمود که چه دستگاهى و چه تشکیلاتى براى قاچاق گمرک جنوب در تمام بنادر جنوب بوده است تمام بنادر جنوب را عرض میکنم نه بوشهر در تمام بنادر بوده و چه جور اجناس از صادرات و واردات گمرک نمیداده است میشود گفت که نصف این چایی که ما مصرف میکنیم بدون گمرک وارد این مملکت میشود راجع به عایدات گمرک عرض میکنم اگر در قسمت گمرک یک توجه بیشترى بشود من یقین دارم
+++
که عایدات گمرک دو برابر میشود، در قسمت گمرک هم باز براى اطلاع آقایان اصولاً عایدات این سه ماهه را هم براى آقایان میخوانم در فروردین امسال 53 میلیون ریال وصول شده است پارسال 33 میلیون ریال در اردیهشت اداره گمرک 166 میلیون ریال پارسال 153 میلیون در خرداد 208 میلیون بوده پارسال 176 میلیون یعنى به طور کلى در ظرف این سه ماهه اول سال عواید ما در حدود پنجاه و چند میلیون تومان از کلیه عواید کشور اضافه بوده است پس اگر به همین تناسب ما بگیریم تا آخر سال شاید یک قسمت از کسر بودجه ما را از این قسمتى که پیشبینى شده است شاید تأمین کند، البته آن موقعى که این لایحه بودجه به مجلس آمد پیشبینى یک اضافه درآمدى هم راجع به عایدات نفت شده بود براى اینکه قانونى گذشته بود که 40 درصد از سال گذشته و 70 درصد از امسال عایدات نفت جنوب به سازمان برنامه داده شود ولى چون بعداً قانون برنامه گذشت و قرار شد که 100 درصد عایدات نفت به برنامه داده شود از این جهت دیگر بنده عرضى نمیکنم براى اینکه از این جهت هر اضافه درآمدى که نسبت به نفت داشته باشیم و بتوانیم در اثر مذاکرات با کمپانى نفت وصول کنیم این مربوط به عایدات عمومى کشور نخواهد بود اما آمدیم در قسمت خرج و روى کسر بودجه مملکت دیدیم که خرج مملکت یک قسمت اعظمش یا مربوط به پرداخت حقوق است در سنه گذشته بودجهای که دولت وقت به مجلس تقدیم کرده دو قلم مورد نظر بود یکى راجع به اصل حقوق کارمندان و یکى راجع به اضافات زمان جنگ به تصور اینکه شاید آن صد و هفتاد و چند میلیون تومان که مربوط به اضافات بود ممکن است در مجلس یک نظرى گرفته شود یا حذف شود در تتمه بودجه پارسال تعدیل شد شاید در بودجه امسال تأثیرى کند ولى آقایان خوب متوجه هستند وقتى که هزینه زندگى هنوز پایین نیامده نمیشود حقوقى را که به مستخدم داده میشود از او کثر کرد، درسنه گذشته باز یک امیدى بود که اشخاصى که در زمان فترت بدون حق و بدون سابقه قانونى رتبههاى غیرقانونى گرفتهاند، آنها را مجلس میبایستى رویش تصمیم میگرفت و آنها را لغو میکرد، متأسفانه باید گفت که روى این موضوع هم تصمیمى که باید نگرفت وقتى که با تصویب یک دوازدهم اینها را تصویب کرد نتیجه ما در موقع تنظیم بودجه 328 مواجه با این بودیم که یک عده کارمندانى که داراى این رتبههاى غیرقانونى هستند و مجلس حقوقشان را پرداخت کرده و تصویب شده است که یک حقوقى درزمان جنگ به آنها داده شده است و دارند میگیرند در اینجا دو فکر پیش مىآید یکى اینکه از عده کارمندان کسر بشود یکى اینکه نسبت به حقوقشان تجدید نظر بشود براى اینکار فکر کردیم که در همه جاى دنیا کارمندانى که علیل و بیچاره میشوند و از کار مىافتند اینها باید متقاعد بشوند شاید به این وسیله یک عده از کارمندان اضافه دولت که از همین بودجه حقوق میگیرند خارج شوند لایحهاى براى تقاعد مستخدمین تنظیم شد و به مجلس آمد و تصویب شد در اینجا یک جملهاى را بنده به طور معترضه عرض میکنم که در آن روزى که لایحه در اینجا مطرح شد یک عده از آقایان اصرار میکردند که چرا دو شرط را با هم میگذارید 60 سال و 25 سال یکى کافى است اصرار هم داشتند ولى باید متأسفانه حضور آقایان عرض کنم تمام آنهایى که این دو شرط در ایشان جمع است براى تقاعد حاضر نیستند چند روز قبل ازاین یکى از این مستخدمین در وزارتخانه پیش من آمده بود و میگفت مرا متقاعد کردهاند، گفتم شما وقتى که کار میکردید چقدر حقوق میگرفتید؟ گفت 694 تومان گفتم حالا که بیشتر میگیرید زیرا حالا دیگر تقاعد کم نمیشود پول چاى و غیره هم که ندارید این اضافه 80 تومان میشود (یمین اسفتدیارى - وقتت هم که مال خودت است) به قول شما وقتت هم که مال خودت میشود گفت که نمیشود ما تصمیم گرفتهایم که تو را بکشیم گفتم اگر مرا بکشید منظورتان عملى میشود و از تقاعد هم خلاص میشوید خوب مرا بکشید ولى اگر تو یک آدم سالمى باشى یک آدمى که نمیخواهد سوءاستفاده بکند و 694 تومان هم میگیرد چرا نمىخواهد توى خانهاش بنشیند وقتى که اصرار مىکردند آقایان که این قانون تقاعد اگر با یک شرط بود بهتر بود ولى آقایانى که با این دو شرط سنگین متقاعد شدهاند راضى نیستند که قانوناً متقاعد بشوند البته این قانون اگر آن طوری که باید اجرا شود آن روز هم عرض کردم شاید در بودجه مملکت در حدود 17، 18 میلیون تومان تفاوت داشته باشد یک قسمت دیگر مربوط میشود به مستخدمین فعلى خیلى هم بحث شد چه در کمیسیون بودجه و چه دردولت که مادامی که در مملکت کار نیست علتش را باید دیدکه چرا آنها مستخدم دولت میشوند ما خودمان در دولت بودیم نظرمان هست که دولت اشخاصى را میفرستاد به فرنگستان درس بخوانند و بیایندخدمت دولت بکنند میآمدند در چند روز پول دولت را میدادند و در دستگاه دولت کار نمیکردند. پول دولت را میدادند براى اینکه خدمت دولت را نکنند براى اینکه کار بود یک نفرى که چند سال در خارج، چهار سال در خارج تحصیل کرده بود کار داشت و محتاج به دستگاه دولت نبود. یعنى مادامی که دولت بتواند براى مملکت کار ایجاد کند امروز سیاست دولت، نه این دولت هیچ دولتى اقتضا نمیکندکه اینها را از کار اخراج کند پس اینکار حل شد چه در کمیسیون و چه در نظر دولت اینها باید در خدمت دولت فعلًا باقى بمانند منتهى همان طورى که گفتم یک عدهاى پیرمرد شدندخارج شدند در را هم محکم میبندیم که کسى داخل نشود و اقلاً اگر این عدهاى که گفتم قسمت اعظم بودجه مملکت را 90 درصد بودجه مملکت را میگیرند همین طور باقى بمانند همین طور هرسالى به آنها عدهاى علاوه نشوندکه حدیقف ندارد یک سال دیگر تمام بودجه مملکت صرف آنها میشود گفتم اشخاصى وارد نشوند حتىالامکان جلوگیرى بشود و از این عده هم هر مقدارى به مستخدمین فعلی اضافه شود براى اینکار باز یک مقرراتى گذشت و هم دولت یک تصمیمى گرفت اما راجع به وضع مستخدمین فعلى این وضع مستخدمین فعلى که در ظرف این سه سال اخیر با آن که یک رتبههاى غیر قانونى به آنها داده شد معالوصف گذشتن چند سالى را براى خودشان ایجاد حقى میدانستند براى کرسى ترفیع غافل از اینکه قانون استخدام کشورى صراحت دارد اشخاصى که میتوانند ترفیع بگیرند باید در صورت ضرورت و وجود مجلس باید رئیس مافوقشان پیشنهاد کند اگر در تمام مدت خدمتشان کار کرده باشند کارخوب کرده باشند در مدت سال اگر مستحق ترفیع باشند در صورت بودن پست درهمان یال باید ترفیع بگیرند والا سال بعد هر وقت محل خالى شد به نسبت الاقدم فالاقدم اینها ترفیع میگیرند بدبختانه حالا این طور شده که هر کس دو سال ماند هنوز هم یک روز مانده که تمام بشود میگوید که حق ترفیع من را بدهید، معلوم نیست این حق از کجا ایجاد شده است! اگر قانون است که در قانون هم چو چیزى نیست و اگر هو و جنجال است و زور که با هو و جنجال که نمیشود اگر ما قائل هستیم که یک وقتى یک عمل خلاف ترتیبى در زمان فترت شده لااقل آن را حالا تصویب نکنیم بعد از این دیگر خودمان تصویب بکنیم که یک روزى باید جلو این را بگیریم هر روز که ما بخواهیم جلوى این را بگیریم نباید تعارف بکنیم این حقى که شما میخواهید کدام کمیسیون تصویب کرده است؟ کدام رئیس اداره پیشنهاد کرده است؟ مگر فراموش کردید که قانون استخدام میگوید اگر کسى شش سال در یک رتبهاى بماند و بهش ترفیع ندهند و محلى پیدا نشود بعد از شش سال حکم ترفیع افتخارى میدهند هر وقت محل پیدا شد آن وقت به او میدهند این براى این بود که یک ضابطهاى در کار بود یک قانونى رعایت میشد یک تشریفاتى در کار بود و به هو و جنجال مرعوب نمیشدند چون ده نفرجمع بشوند بگویندحق ما را بده به این جهت ما فکر کردیم که این اشخاص که تصویب اضافاتى داشتند بدهیم مبلغ اضافات و ترفیعات چقدر میشود. این را ارفاق بکنیم حساب کردیم که اگر یک سال اینها را ترفیع بدهیم درحدود 35 یا 36 میلیون تومان میشود و اگر د وسال که این آقایان مدعى هستند و میگویند 27 و 28 الآن خرداد 28 است این میشود هفتاد و چند میلیون تومان، بنده بخیلش نیستم اگر مجلس شوراى ملى در یک محلى دارد امروز تصویب کند و بدهیم ولى وقتى که یک بودجهاى کسر دارد باید مستخدمین که امروز سرکار هستند و میدانند یک قسمت کسر بودجه روى اضافات آنها است باید قانع باشند صبر کنند تا کار در مملکت ایجاد بشود که دولت بتواند یک عده از مأمورینش را به جاهاى دیگر بفرستد تا براى آنها محل ترفیع پیدا شود پس نسبت به اضافات و ترفیعات که این قدر بحث شده میخواستم توضیح داده باشم که آقایان مسبوق باشند یک فکر دیگرى هم باز دولت داشت و آن این بود که در طول مدت این هفت سال یک عده کارمندان هم بودند که از جاده تقوى منحرف شده بودند براى اینکه یک عده از این کارمندان ناصالح را هم از کار برکنار بکنند قانونى از مجلس گذشت که یک عده از مأمورین صالح را مأمور کردند که اشخاص را کلاسه کنند که چه اشخاصى هستند که عمل بد دارد البته مأمورین خوب دولت را آقایان نباید راضى باشند که شریک آنها باشند آنهایى که خوب هستند بمانند و آنهایى که بد هستند خارج بیندازیم البته یک کمکى میکند راجع به بودجه اما یک موضوع دیگرى هم که در کمیسیون بودجه مورد توجه واقع شد و آقایان هم تصویب کردند مسئله صرفهجویىهایى بود که ممکن بود از همان بودجه باشد وارد جریان آن نمیشویم همه آقایان نمایندگان آن مواد 17 گانه را ملاحظه فرمودندهاند که در این مدت براى
+++
بودجه مملکت تحمیل میشود (صحیح است) ممکن است یک قسمت آن هم در موقع عادى بسیار خوب باشد یعنى بشود اگر دولت امروز بتواند هر سالى یک عده از مستخدمین خودش را و محصلین را به فرنگستان بفرستد خیلى خوب است ولى وقتى که ندارد چه کند باید خودش را برساند. به وضع بودجه کمک خواهد کرد من یقین دارم که با اضافه درآمدهایى که از رقمهاى درشت درآمد ما که عبارت است از مالیات مستقیم و گمرک است از یک طرف و جلوگیرى از هزینههاى زاید از طرف دیگر رعایت بشوداین بودجه تا آخرسال کسرى نخواهد داشت پس براى آن که آقایان مسبوق باشند که زمینه بودجه فعلى مملکت روى چه اصلى نوشته شده و براى چه این بودجه این طور تنظیم شده است خواستم این توضیحات را قبلاً عرض کرده باشم که آقایان از جریان تنظیم بودجه مسبوق باشند اما در وسط یک موضوع هم پیش آمده و این موضوع دستاویز و بهانهاى شده است یک عدهای ازکارمندان و شاید در خارج هم این صحبت شده است من ناچارم این قسمت را براى این آقایان عرض کرده باشم، بحث کردهاند که بودجه مملکت کسر است و اضافه و ترفیع به کارمندان دولت نمیدهند ولى دولت آمده است حقوق وزرا را زیاد کرده است اولاً بنده عرص میکنم بنده شخصاً مادام که وزیر دارایی هستم این اضافه را که مجلس تصویب نکرده اگر روزى هم تصویب کرد بنده استفاده نخواهم کرد ولى براى آن که آقایان مسبوق باشند بنده یک صورتى در آوردم از روزى که سال 20 بوده است تا امروز تمام رتبههاى ادارى و قضایی و پزشکى و وکیل و غیره سه برابرحقوقشان اضافه شده است آقایان مسبوق هستند که قبل ازسلطنت اعلیحضرت فقید وزرا در این مملکت هزار تومان حقوق میگرفتند و وزراء از طبقه ممتاز بودند اتومبیل آن وقت نبود کالسکه داشتند بیرونى داشتند هزار تومان حقوق میگرفتند وکلا صد تومان مستخدمین حداکثر صدتومان میگرفتند بنده خودم بودجه وزارت عدلیه را در 1300 دارم (چون بنده در 1300 وارد عدلیه شدم) که مستخدمین حداکثر صدتومان میگرفتند به آن کارى ندارم بعد رسیدند در زمان اعلیحضرت فقید وزراء 750 تومان میگرفتند وزیر مالیه 1200 تومان نخستوزیر 1500 تومان قبل از شهریور رتبه یک میگرفت 32 تومان الان میگیرد 115 تومان رتبه 2 میگرفت 42 تومان، الان میگیرد 151 تومان رتبه 3 میگرفت 52 تومان، الان میگیرد 186 تومان همین طور تا به بالا رتبه 8 قبل از شهریور 112 تومان الان میگیرد 350 تومان رتبه 9 میگیرد 490 تومان پایههاى قضایی قبل ازشهریور 50 تومان میگرفت رتبه 1 الان میگیرد 180 تومان رتبه 2- 62 تومان حالا میگیرد 216 تومان رتبه 3 قبل از شهریور 72 تومان میگرفت همین طور به بالا رتبه 11 قضایی آن وقت 451 تومان الان 863 تومان رتبه 9- 291 تومان حالا 658 تومان. استادان رتبه 1 قبل ازشهریور 110 تومان حالامیگیرند 449 تومان رتبه 11 میگرفت 354 تومان حالا میگیرد 956 تومان دستیار و پزشکیار همین طور. آموزگار همین طور 68 تومان میگرفت حالا میگیرد 336 تومان تمام اینها همین طور تمام این حقوقها نسبت به حقوق وکلا قبل از شهریور 300 تومان بود حالا 1200 تومان بنده نمیخواستم عرض کنم براى دفاع از حقوق وزراء عرض کردم بنده مادامی که شخصاً وزیر مالیه هستم نخواهم گرفت ولى براى آن که یک تناسبى را مراعات بکنند ملاحظه کنند که این یک قدرى جنبه هو دارد ملاحظه کنندکه حقوق مستخدمین تا حالا نسبت به قبل از شهریور سه برابر شده و این اضافه شاید 15 هزار تومان باشد بنده این قسمت عرایضم را توضیح عرض کردم که آقایان توجهى بفرمایند و تصور نکنند که ازاین حقوق وزرا میلیونها تومان به خرج مملکت اضافه میشود و نگویندکه نسبت به خود این کار را کردند ولى نسبت به کارمندان نکردند. اما در قسمت اعتراضاتی که آقاى مکى فرمودند چند قسمتش هست که بعداً عرض خواهم کرد یکى راجع به بانک صنعتى، یکى راجع به بانک ملى که گفتهام جوابهایش را بعداً تهیه بکنند که با ارقامی که تهیه میشود جواب داده خواهد شد در قسمت بانک ملى یک نکتهاى هست که باید عرض کنم که گفتند وانزیلاند گفته است صریحاً که من عقیدهام این است که میخواهم عرض کنم که وانزیلاند تا مدت آخرش هم با من یک کلمه اظهار عقیده نکرد و روز اولى که ایشان به تهران آمدند گفتند از من اظهار عقیده نخواهید مادام که من مطالعه میکنم و اگر هم بگویند، خلاف این را گفت باید گفت که خیلى آدم سبک مغزى بوده است براى آن که کسى که از آن ور دنیا آمده است اگر به این سرعت اظهار عقیده کند، معلوم است آدم سبک مغزى است گفت باید من تمام اینها را جمع آورى بکنم و مطالعه بکنم نمیتوانم فعلاً جواب بدهم و چون گرفتار انتخابات میباشد چند روز قبل تلگرافى کردم به ایشان و از ایشان خواهش کردم که راجع به نشر اسکناس و سایر موضوعاتى که مطالعاتى کردند، نظر خودشان را بنویسند چون با این اطلاعاتى که آقایان پیدا کردند خیال میکنم که ایشان دیگر به تهران نتوانند با این کارى که کردهاند (یکى از نمایندگان - راجع به بودجه راهآهن نفرمودید) راجع به بودجه راهآهن البته آقاى وزیر راه خودشان تشریف دارند و توضیحى هم میدهند (یمین اسفندیارى - جنابعالى وزیر دارایی هستید) اما یک قسمتى که در ضمن بودجه داشت آقاى مکى اشاره کردند چون اجمالاً اطلاعات آن را دارم مجبورم به عرض آقایان برسانم اولاً در ضمن بودجه درآمد اشاره به مالیات بر درآمد کردند که من توضیحاتى به عرض آقایان رسانیدم و گفتم که مالیات بر درآمد نه این قانون مالیات فعلى است بلکه اجراى قانون گذاشته است طریقهاى که بتوانیم بهتر وصول بکنیم و من امیدوار هستم اگر مراقب کنیم بهتر بشود راجع به موضوع تریاک اشاره کردند که چرا 146 میلیون ریال کسر میشود وضع تریاک چیست؟ بنده مجبورم راجع به تریاک نظرى داده باشم براى اینکه نظر دولت روشن باشد اولاً چون اینجا کسر است براى اینکه این مربوط به فروش تریاک به خارج است سال گذشته ما یه مقدار تریاک داشتیم و فروختیم ولى امسال چون فروخته نشده و هنوز مذاکرات به جایى نرسیده بودما به عنوان درآمد مسلم نوشتیم چون ما درآمدى را مینویسیم که پول بشود و به خزانه برود اما حالا عرض میکنم که یک مذاکراتى در جریان است که تریاک را با گندم مبادله کنیم و کسری که در این قسمت تریاک هست در نتیجه عایدات ما هم در این قسمت به همان نسبتى که خرید گندم است در بودجه تعیین خواهد شد. اما راجع به سیاست تریاک بنده توجه آقایان را به مادهای که در کمیسیون برنامه گذشته جلب میکنم که در آنجا صراحت دارد که باید کمیسیون برنامه در ماده قانونىاش صراحت دارد که باید دولت تصمیم اتخاذ بکند که هرچه زودتر راجع به منع کشت تریاک و محدود کردن تریاک به مقدار صادرات مملکت اقدام بکنند ما اینکار را اگر میخواستیم قبل از جمعآورى تریاک امسال بکنیم الآن دارد جمع آورى میشود قاچاق میشد و ما این فکر را داشتیم ولى الان میتوانم عرض کنم، چرا براى آن که ما امسال گفتیم تریاک را میخریم که هم رعیتى که بدون اطلاع کاشته بهش ضرر نخورد هم تریاک در دست ما باشد که بتوانیم بعداً در قسمت منع کشت تریاک اقدامى بکنیم مادهای که در قانون هست میگوید دولت مکلف است در ضمن برنامه تقدیمى دولت تدبیرى مفید راجع به منع کشت و مصرف تریاک اتخاذ بکند و طرز اجراى آن را پیشبینى کند تریاک براى منع مصرفش امروز کمیسیونهایى در دنیا هست که ما هم شرکت کردیم چند روز قبل این کنفرانس در آمریکا بود اقداماتى که ما در این مدت کردیم که بتوانیم بگوییم سهمى که براى دولت ایران قائل میشوند لااقل مطابق سهم دیگران باشد یعنى در سال 200 تن 250 تن خواهد بود ما درسال آتیه تریاک را محدود خواهیم کرد کاشتن را به همین مقدارى که مصرف صادرات است یعنى در دنیاى متمدن بتوانیم آن را بفروشیم و این را هم منحصر خواهیم کرد با نظر متخصصین در جاهایى که مورفین تریاک بیشتر است چون تریاک ایران حد وسط مورفینش 11 درصد است و بعضى جاها 7 و 8 درصد است البته نقاطی که مورفینش زیاد است آن را خواهیم کاشت و نسبت به جاهاى دیگر البته مقدم خواهد داشت و نسبت به تأمین کشت و جمعآورى آن اقدامى شده و سازمان برنامه مشغول است اقدام خواهد شد و راجع به منع کشت تریاک اگر ما اقدامى نکردیم و اظهارى نکردیم من باب این بود که تریاک جمعآورى بشود و قاچاق نشود قسمت دیگر راجع به درآمد دولت از سود شرکتها و بانکها است که جوابهایى تهیه شده به عرض آقایان خواهم رسانید دوم راجع به ساختمانها و پشتوانه و هم قسمتى که راجع به اسکناس تذکر دادند، تذکر داده خواهد شد همان طور راجع به بانک صنعتى اطلاعاتى که جمعآورى شده بعداً به اسحضار آقایان خواهد رسید در قسمت بودجه راجع به نفت گویا تذکرى دادند که قبلاً بنده راجع به آن توضیحاتى به عرض آقایان رسانیدم و عرض کردم که دولت ایران تا وقتى که منافع ایران تأمین نشود محال است که ما قراردادى را امضا کنیم (صحیح است - احسنت) و بهترینش دلیلش این است که من آن روز هم عرض که سعى خواهم کرد منافع مملکت تا اندازهاى که مقدور هست استیفا شود (احسنت) فقط دو قسمت اینجا باقى میماند که در ضمن بودجه اشاره کردند و من مجبورم اینجا تذکر بدهم
+++
یکى راجع به مسئله بودجه املاک واگذارى و خالصه بود گر چه این موضوع را در موقعى که لایحه املاک مطرح میشود خواهم گفت ولى یک نکتهاى را که باید تذکر بدهم این است که واقعاً دور از انصاف بود که آقاى مکى به یک دستگاهى که در ظرف این دو سال زحمت کشیده است و کسى که در رأس او هست هیچ نوع الزامى براى این زحمتى که دارد قبول میکند نداشته ولى حاضر شده است با طیب خاطر براى خدمت به خلق این زحمت را قبول کند (صحیح است) که مقصود بنده والاحضرت اشرف باشند انصاف نبود این دستگاه را شما در ردیف دستگاههایی که این قدر ایراد و اعتراض بهشان دارید مثل بانک صنعتى با یکدیگر در یک ردیف قرار بدهید (صحیح است) بنده وارد جزئیاتش نمیشوم موقعى که لایحه مربوطه مطرح خواهد شد و بحث مفصلى روى آن خواهد شد که سازمان چه خواهدکرد و چه میخواهد بکند اینکه ایشان اشاره کردند که این املاک چه از حیث خود املاک و چه ازحیث سازمان که بعداً عرض خواهم کرد بدست نظامىها واگذار خواهد شد همچو چیزى نیست که املاک را بدست نظامىها بدهند یا نظامى آن را اداره بکند هیچ چیزى نیست راجع به بودجهاش هم باید عرض کنم که این دو قسمت است یکى املاک خالصه است، یکى املاک واگذارى اعلیحضرت فقید است آن قسمتى که خالصه است که خود دولت بودجه و درآمد آن را معلوم کرده در آن لایحه املاک که مطرح خواهد شد مفصلاً به نظر آقایان خواهم رسانید و آن قسمت که باقى میماند که دو قسمت است یک قسمت آنهایى است که دعاویش تمام شده آن املاک هست که هنوز دعوا دارد آن املاکی که تحت دعوا است در دست باقى میماند از عوایدش هم استفاده میکند تا آن وقتی که تکلیف این املاک معلوم بشود و آن وقت این املاک البته واگذارخواهد شد پس اینکه تصور کردهاند که این املاک را میدهیم شش میلیون تومان هم میدهیم این طور نیست ما تمام این املاک را نمیگیریم براى اینکه یک قسمت جزء خالصه دولتى است یک قسمت از این املاک را هم اصلاً اشخاص صاحب شدهاند گرفتهاند و بردهاند و این قسمتى که گذاشته شده است 10 میلیون یک قسمت املاک خالصه است که خرجش هم از آنجا پیشبینى شده است یک قسمتى هم مربوط به بنایى و قنایى املاک خالصه است یک قسمتى هم املاک واگذارى است پس ریزش وقتی که آمد معلوم خواهد شد که چه مقدار واگذار میشود چه مقدار باقى میماند و عواید آن املاک به طور تقریب نسبت به سال گذشته چقدر بوده است عواید آنهایى که واگذار میشود نسبت به سال گذشته چقدر بوده است بعد یک اقلامى را که ایشان تذکر دادند قلم اول خرج بود راجع به قلم خرج دربار شاهنشاهى که ایشان اشاره کردند که در بودجه امسال 32 میلیون است و اعلیحضرت همایونى که سرمشق صرفهجویى هستند خوب است که این را مقدارى ازش کم بکنند بنده اینجا صورتى دارم که در کمیسیون بودجه هم به عرض آقایان رسانیدم اولاً قسمتهایى که اضافه شده است و امسال منظور شده است براى تعمیر کاخهاى صاحبقرانیه و گلستان، فرحآباد و کاخهاى زمان قاجاریه است مقصود قصور در زمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهى نیست یعنى کاخ میان پشته یک میلیون و هفتصد و هفت هزار ریال که آقاى معتمد دماوندى هم پریروز اینجا تذکر دادند، ساختمان کتابخانه سلطنتى 650 هزار ریال این را بنده لازم است یک جمله معترضهاى بگویم آقاى گداریک گزارشى داده است به دولت این کتابخانه سلطنتى یکى از نفایس کتابخانههاى دنیا است و بدبختانه اینها در این عمارت گلستان زیر این شیروانیهاى داغ که چوبهاى آن تقریباً پوسیده است و هر دقیقه بیم خطر میرود موریانه میخورد، موش میخورد اگر دولت نسبت به آن توجهى نکرد همان طور که آقاى گدار صریحاً نوشته است میلیونها از بین خواهد رفت، براى ساختمان یک کتابخانهاى که در آن کتابهاى نفیس هست 650 هزار ریال براى آن در نظر گرفته شده است اصلاح قنات فرحآباد، سیمکشى این کاخها آن وقت اضافه حقوق سالهاى 26 و 27 دربار ضمناً این موضوع را بنده عرض کنم خدمت آقایان پارسال دو رقم در بودجه دربار گذاشته شده بود و گذشت یکى 33 میلیون دیگرى 15 میلیون، در آنجا اشتباه شده بود البته وزارت دارایی چیزى نمیتوانست بدهد پیشخدمت و سرایدار و دربان و باغبان هم که گناهى ندارند این اضافه هم مال آنها است که باید به آنها نگرفتهاند بعد هم اعتبار تعمیر مقبره ناصرالدین شاه و تمام ارقام مربوط به آنها هم ریزش را در کمیسیون بودجه آوردیم ولى باز در اینجا مجبورم تذکر بدهم که شاید در کمیسیون بودجه یک عدهاى گفتند این را بنده صراحت عرض میکنم که اگر حقوق شخص اعلیحضرت همایونى را مقایسه بگیریم با تمام افراد این مملکت از وزیر وکیل و مستخدم اگر به همان تناسب به ایشان پرداخته شود زیادتر میشود اعلیحضرت فقید مطابق قانون چهل هزار تومان حقوق شخصى در ماه داشتند در سال جمعش 480000 تومان میشد و اگر این مبلغ حقوق شخصى ایشان سه برابر میشد تقریباً یک میلیون و پانصد هزار تومان میشد در صورتى که این حقوق که در این جا هست و براى خود ایشان و مخارج وزارت دربار، قسمت مخارج دفتر مخصوص مخارج تمام این دستگاهها باغبان و پیشخدمت و سرایدار و گلکار کاخ صاحبقرانیه، کاخ گلستان کاخ برلیان تمام اینها هست بیانصافى است که آقاى مکى تمام توضیحاتشان روى این هست که خود من تصدیق میکنم که ارقام زیادى هست ولى با وضع این مملکت ما که نمیتوانیم از حقوقات کسر کنیم و هم نمیتوانیم مستنخدمین را خارج کنیم مجبوریم این حقوق گزاف را بدهیم پس خواستم این قسمت را عرض کرده باشم اگر در متن بودجه آقایان مطالبى داشته باشند باز در موقع خودش توضیح عرض خواهم کرد و یک قسمت دیگرى اینجا بود که شاید باز با وضع بودجه ما ارتباطى ندارد یعنى ارتباطى با این که امروز بنده عرض کرده باشم ندارد راجع به ژاندارمرى است که خود آقاى وزیر جنگ در این قسمت توضیحاتى میدهند در قسمت دخانیات آن هم نهایت بىانصافى است که گفته شود دخانیات از درآمد خودش امسال نسبت به پارسال و سالهاى گذشته کم است بنده باز صورت دخانیات را براى استحضار آقایان میخوانم که اضافه وصولى دخانیات در سه ماه در فروردین امسال 148 میلیون ریال پارسال 129 میلیون ریال در اردیبهشت امسال 160 میلیون ریال پارسال 149 میلیون ریال در خرداد امسال 198 میلیون ریال پارسال 125 مییلیون ریال وقتى که حساب کنیم که در حدود 15 میلیون ریال اضافه آمد اما راجع به موجودى توتون و عملى که راجع به صادرات توتون شده است این را خدمت آقایان عرض میکنم که صرفنظر از این که اداره دخانیات آقا بایستى مصرف دوسالهاش را که توتون مختلف باشد داشته باشد براى این که توتون ایرانى مثل جاهاى دیگر نیست در جاهاى دیگر یک اشخاصى که مطلع هستند درباره توتون وسیله مصنوعى هست که توتون را میخشکاند وقتى که هر چوبى را که میبرند این تا 6 ماه 7 ماه دیگر زنده است توتون هم همین طور است باید یک مدتى بماند و خشک بشود البته شاید یک وسایلى داشته باشند که زودتر این عمل را بکنند و به طور مصنوعى خشک کنند ولى در ایران چون وسیله نیست ناچار باید صبر کنیم تا یک مدتى بماند تا خشک شود به همین جهت در ایران باید مصرف دو ساله موجود باشد و اینکه فرمودند چرا در خارج مصرف نمیکنند ما تاکنون چندین مرتبه نمونه سیگار و توتون را به اروپا فرستادهایم قبل از جنگ اگر نظر آقایان باشد یک دستگاه بر من بود که یک سیگارهایى هم که الان در ایران هست و به اسم سیگار برمن معروف است بعد از جنگ هم همین طور ما فرستادیم الان هم آقاى شهید نورایى نوشته است یک قراردادى بین آلمان و ایران بسته شده است و قرارشده است هر سال یک مقدار توتون از ما بخرند ولى چرا برمن ما را مصرف نمیکنند به دو دلیل اولاً قیمت تولید به نسبت توتونى که هست گرانتر است دوم این که نوع توتون که در اروپا مصرف میکنند میدانید مخصوصاً در اروپاى مرکزى یک نوع توتونى هست به اسم تابانوارکه بیشتر مصرف سیگار میشود و این توتونى که ما داریم که توتون تاباژن میگویند که زرد است اینها زیاد مصرف ندارد چون آن هم پستتر است و هم ارزانتر است ولى این ها مانع از این نیست که در جاهاى دیگر مصرف نشود ممکن است در نقاطى که سیگار آن مصرف میشود ما سیگار را به آن نقاط میفرستیم و اقدام کنیم به فروش ما براى پاکستان و افغانستان سیگار فرستادیم و امید هم هست که سیگار ایران در آنجا مصرف شود ولى این را هم عرض کنم که در دو سال قبل یک تاجر قلابى پیدا شده بود با رئیس دخانیات قبل تبانى داشته سیگار را به نام افغانستان میبرده که در بازارهاى خراسان میفروخته به اسم اینکه براى افغانستان میبرده که در بازار افغانستان بفروشد بعد تحقیق کردیم از سفیر خودمان در افغانستان گفت یک دانه سیگار ایرانى نیامده است حالا دیگر آن کار را نکردیم پلمب زدیم توسط سفارت فرستادیم که فروخته شود یک قسمت دیگرى هم تنباکوى
+++
ایران است تنباکوى ایران قبل از جنگ مصرف خیلى زیادى داشت در تمام قسمت عربستان و مصر مصرف میشد دولت هم اقداماتى براى صدور آن میکرد و در این سنوات اخیر یک قدرى مکث پیدا شد به واسطه جنگهاى فلسطین در عربستان تولید اشکال کرد مىدانید حالا براى اینکه ما بتوانیم در مصر و جاهاى دیگر بازار پیدا کنیم یک نمایندهاى به مصر فرستادیم شش هزار کیسه هم با یک تاجرى قرارداد بستیم و اگر هم بتوانیم بازارى پیدا کنیم بازار ما در عربستان، شمال آفریقا و مصر خواهد بود در این قسمت هم دولت اقداماتى میکند براى اینکه ما ناچاریم این تنباکو را بخریم و دولت نمیتواند راکد بگذارد و کارمندان دخانیات که از اعضاى صحیحالعمل وزارت دارایی هستند (صحیح است) بتوانند اقدامات خود را بکنند که آن طورکه عایدات خارجى ما زیاد شده عایدات داخلى ما هم زیاد بشود (صحیح است) از قسمت شرکت فرش هم یک تذکرى دادند و این را هم باید عرض کنم گه متأسفانه وضع مالى شرکت فرش بد است ولى مقصود از شرکت فرش و تأسیسش باید عرض کنم براى این نبود که عایداتى به دولت بدهد براى این بود که نقشههاى خوبى تهیه و تنظیم کند و فرش را ترقى بدهد و این را هم میشود گفت که شرکت فرش در این چند سال اخیر اگر مشترى خوبى نتوانسته است براى ما تهیه کند ولى سیستم فرشهاى خوبى تهیه کرده و به تصدیق اشخاصى که به ایران آمدهاند عمل شرکت فرش و فرشبافى در ظرف این 7 و 8 سال اخیر مخصوصاً در قبل از شهریور به مرحله فرشبافى در دوره صفویه رسیده است و اگر ملاحظه بفرمایید تصدیق خواهید کرد که زحمت کشیده است من هم تصدیق میکنم که فرشهاى آن جا مانده است علت اعظمش این است که بعد از جنگ مشترى نیست. در آمریکا قبل از جنگ و همچنین انگلستان مشترى خوبى بودند ولى حالا نه انگلستان و نه آمریکا آن مقدارى که قبل ازجنگ میخریدند حالا نمیخرند براى آن که ادنیا آن آرامش را ندارند که مردم بفکر لوکس و تجمل بیفتند مردم فکر نان هستند نه فکر تجملات. راجع به موضوع آلمان هم باید عرض کنم که نماینده دولت که در آلمان بود الان در تهران است حسابش را الان خزانهدارى رسیدگى میکند تمام اسناد حمل را گرفتهاند براى این مذاکراتى که کرده است با متفقین و اجازه دادهاند که تمام کالاهایى که ما در آنجا داشتیم و پولش را پرداختیم آنها را اجازه حمل بدهند یک عدهاى هم خواهند رفت به آنجا که آن اجناس را که ما آنجا داریم آنها را حمل کنند و آنهایی که تلف شده اگر بدست مأمورین خود ما بوده است که رسیدگى میشود و اگر هم درگیر و دار جنگ بوده است دست ما و دست هیچکس به آن نخواهد رسید بنده امروز دیگر عرضى ندارم خواستم همان طور که عرض کردم یک قسمت راجع به بانکها و راجع به وضع اقتصادى توضیحاتى بدهم ولى چون یک داستان خیلى مفصل و مشروحى است اگر مجال رسید در موقعی که جواب قسمت بانک صنعتى و بانک ملى را خواهم داد به عرض آقایان میرسانم و سایر اقلام بودجه را هم در موقعی که آقایان خواستند توضیحاتى خواهم داد (احسنت)
نایب رئیس - آقاى وزیر امور خارجه.
وزیر امور خارجه - بنده توضیح زیادى ندارم و وقت آقایان نمایندگان محترم را هم که بسیار شریف و قیمتى است به طول کلام و سفسطه و مغالطه تضییع نمیکنم فقط بعضى مطالب را که صحبت شده بود بنده وظیفه دارم که عرض کنم اولاً اینکه وزارت خارجه کمال تشکر را دارد از هرگونه تذکرى که به این وزارتخانه داده میشود دلیلش هم این است که ما از این تذکرات خیلى استفاده میکنیم و یقین دارم که هر وزیر خارجهاى هم از این مذاکرات استفاده میکند.
بعضى از نمایندگان - (اکثریت نیست)
نایب رئیس - بفرمایید.
یمین اسفندیارى - آقاى دکتر بقایی تشریف آوردند جناب آقاى وزیر خارجه.
وزیر امورخارجه - زیرا باید از تمام مسایل حقوقى ملت ایران دفاع کرد و نگذاشت که مورد تخطى و تجاوز دیگران قرار بگیرد یکى از مسایل حیاتى و دفاع از حقوق مملکت ایران تکیه کردن به افکار عمومى است و مظهر افکار عمومى هم مجلس شوراى ملى است هر چه آقایان نمایندگان بگویند هر بحثى بکنند هر قدرسؤال کنند هرگونه توضیحى بشود باید از آنها به نفع مملکت استفاده کرد بنده در این بابت خیلى ممنون هستم ولى خدا رحمت کند مرحوم مشیرالدوله حسن پیرنیا را که یکى از بزرگترین دیپلماتهاى مملکت بود بنده به خوبى خاطرم هست که همیشه به مجلس شوراى ملى نمایندگان تذکر میدادند که هر گونه مسایل و هر گونه مذاکراتى که پاى اجنبى در میان است قبلاً با دولت مذاکره کنید زیرا دولت وطن فروش نیست و هیچ دولتى نمیخواهد حقوق مملکت تضییع بشود (صحیح است) اگر قبلاً گفته شود و مذاکره شود از خیلى چیزهایى که ممکن است گفته بشود جلوگیرى خواهد شد (صحیح است ، احسنت) زیرا بسیارى از مسایل هست که گوینده از روى غلبه احساسات یا غلیان افکار یا ملاحظه تماشاچى یا تأثیر در افکار عمومى یک مطالبى را میگویند که ضررش متوجه مملکت میشود و این ضرر است و بایستى که حسننیت در گفتار باشد نه نظر شخصى، اگر حسننیت باشد آن وقت از این مذاکرات البته هر قدر هم شدیدتر باشد نتیجه مطلوب خواهد داد ، در مذاکراتى که کى از آقایان نمایندگان راجع به قانون بودجه کرد از وزارت خارجه مسایلى گفتند که بسیار به جا بوده است سؤال کردند که موضوع پولهاى ایران، طلاهاى ایران در مسکو چه شد، سؤال کردند که موضوع شیلات چه شد، موضوع هیرمند وشطالعرب به کجا رسید (مکى - نفت را هم گفتم) و شاید بعضى چیزهاى دیگر هم فرمودند، بنده از موقعى که در وزارت خارجه هستم هر هفته یا ده روزى یک ماهى تحت نظر کمیسیون خارجه کمیسیون را تشکیل میدادم و جریان امر و جزئیات را به عرض کمیسیون میرساندم (صحیح است) و به علاوه اگر چیزى هم لازم نبود که مردم مطلع بشوند در ضمن مصاحبه با جراید داخلى و خارجى مطالبى را بیان میکردم (صحیح است) و بنابراین با کمال اطمینان به آقایان عرض میکنم که وزارت خارجه با کمال شرافت و وطن پرستى با وجود اینکه بعضى از اعضاء آن ازحیث زندگى در کمال مظیقه هستند (صحیح است) با کمال شرافت حقوق مملکت را حفظ میکنند و بنده هم که افتخار همکارى با آنها را دارم خیلى سربلند و مفتخر هستم و هیچ قصورى از این حیث نکردهاند در موضوع هیرمند کارها جریان خودش را طى کرده است و با کمال توجه و دقت مورد تعقیب دولتها بوده است اخیراً هم که وساطت دولت آمریکا در این باب پیش آمده امیدوارم با آمدن کمیسیونى ازمتخصصین دول بیطرف به حل موضوع توفیق حاصل کنیم.
آقاى منصف هم سؤالى کردهاند که بنده درموقع خودش توضیح میدهم. اما راجع به شطالعرب چیز مهمى نیست دعوایى نداریم ما یک قرادادى با عراقىها داریم و باید برطبق آن اداره حکومت شطالعرب بدست دو دولت باشد آنها هم حرفى ندارند ما هم نظامنامه آن را نوشتهایم و دادهایم به دستهاشان که باید امضاء بشود تا هر دو وضع شطالعرب را اداره کنیم (صحیح است) لازم ندارد که ما به آنها بگوییم آقا نظرتان چیست در برابر یک چیزى هستید که حق حرف زدن ندارند و وزیرخارجه عراق هم که اینجا بود گفتم آقا این موضوع شطالعرب چه شد گفت تا یک ماه دیگر نتیجه را به شما اطلاع میدهم گفتم چه نتیجهاى گفت ما هیچ حرفى نداریم نظر ما این است اگر ادارات عراق اصلاحى در نظامنامه دارند بکنند. بنده عرض کردم این حرفها را شما میزنید من اتخاذ سند میکنم و یک ماه دیگر از شما جواب میخواهم و همچنین موضوع طلاهایى که در مسکو داریم و همچنین موضوع شیلات و نیز سایر مسایل نه بنده بلکه پیشینیان بنده وزراى سابق، دولتهاى سابق همه به سهم خودشان از این بابت اندک کوتاهى نکردهاند و بعد از این هم کوتاهى نخواهند کرد و اگر کار بکشد به جایی که به شکایتهاى بیشترى باید اقدام کنیم البته خواهیم کرد نتیجهاش هم این است که اگر اقداماتى ممکن باشد به نفع مملکت خواهیم کرد (مکى - بحرین را بفرمایید) و اگر چنان چه نظرى آقاى نماینده محترم در این باره داشتند ما را متوجه به وظایفمان بکنند و اقدام بکنیم بسیارخوب بود ولى اگر نظر خاصى بوده است و البته امیدوارم که این طور نبوده است باید عرض کنم که این مذاکرات به جاى نفع مضر بوده است به حال مملکت و مضراست هم براى گوینده هم براى مملکت مضر است براى اینکه ممکن است در ضمن صحبت شایدحرفهایى بزنند که به نفع بیگانگان باشد دوم مضر است از لحاظ وقت شریف مجلس آقایان میدانند که چیزى به آخر دوره نمانده و اگر چنانچه بنا بشود که اعتراضات آقایان نمایندگان مثل زایندهرود هر روز و شب برحجم دوسیه و یادداشتها افزوده شود اینکار عاقبت ندارد و کار مملکت انجام نخواهد شد مملکت محتاج براى مثبت است، مملکت محتاج به کارهاى مفید است کارهاى مفید این است که آقاى نماینده محترم وقتش را تضییع بکند تشریف بیاورد در وزارتخانه وزیر با کمال افتخار حاظر است هر اعتراضى دارد بگوید هر دوسیهاى را مىخواهد ببیند هر سؤالى که لازم است بکند و هر طریقى که به نفع مملکت است اشاره بکند آن وقت اگر آن وزیر انجام نداد اعتراض بکند، در این صورت شما میآییدسؤالى در آخر مجلس در ساعات متوالى و تکرار مکررات میکنید (مکى- خوب بود از شما اجازه گرفته باشم؟) این حرفها که فقط به ملاحضاتى باشد بنده درش نمیدانم چه جور حکم کنم لذا این حرفهایى که زده میشود باعث این خواهد شد که کار
+++
مجلس باقى بماند و کارى در مملکت انجام نشود ما که حرفى نداریم اگر اعتراضى دارید اگر نظرى دارید تشریف بیاورید به ما تذکر بدهید ما گوش میکنیم اگر اشتباهى بود اگر اختلافى بود اصلاحش میکنیم (مکى - راجع به بحرین تا حالا چه کردهاید؟) مضر است به حال خود گوینده اگر گوینده (مکى - البته مضر است) بخواهد براى جلب افکار عمومى بلکه برعکسش ضرر میکند زیرا نظر اشخاص متوجه میشود که این حرفها به ضرر مملکت است و اگر از روى اظهارات شخصى و خصوصى باشد هیچ وقت ترتیب اثرى هیچکس به آن نخواهد داد (صحیح است) حتى همان کسان که شب یادداشت مینویسند و میآورند میدهند همانها هم در دلشان میخندند بایستى ملاحظه کرد که این مملکت چه چیزى لازم دارد (مکى - مثل شما نیستم که در حضور نایبالسلطنه بگویم اکرمالضیف) اما اصلاح به این میشود که به تدریج و به ترتیب و از روى حسننیت اصلاحات بشود یک اشخاصى که در وزارت خارجه کار میکنند با کمال شرافت وقت این را هم ندارند که پا بشوند این در و آن در بزنند ولى بعضى دیگر که در وزارت خارجه یا وزارتخانههاى دیگر بیکار باشند باید آن ها را بیرون کرد آنها بیکارند وقتشان را صرف میکنند که شب یادداشت بنویسند و بدهند در مجلس بخوانند بعد در آخر فرمایشاتشان راجع به اخوى بنده اظهارى کردند بنده چون روى شخصیت اشخاص است نمیخواهم صحبت زیادى بکنم و فقط میخواهم عرض کنم دوسیه اخوى بنده را در وزارت خارجه تشریف بیاورید ببینید هرکدام از آقایان میخواهند ایشان در 1316 وارد خدمت وزارتخارجه شدهاند رشته تحصیلاتش هم چون حقوق دیپلماسى است رسالهاش را هم راجع به تاریخ روابط میان ایران و ترکیه نوشته است (صحیح است) مورد توجه بسیارى از دانشمندان هم شده بود بعد هم رفته است خدمت نظام را انجام داده بعد هم منتظر خدمت شده است بعد هم مشغول کار شده است حالا هم مشغول کارش هست این گناه ایشان است و بعضى از آقایان مثل آقاى دکتر معظمى و آقایانی که در دانشکده حقوق هستند ایشان را در قسمت تحصیلات و اطلاعاتش میشناسند (صحیح است) اما راجع به این قسمت که میفرمایید بنده متأسفم از هر کس متأسفم از آقاى مکى بیشتر که این بیچاره را تکفیر سیاسى میکنند براى اینکه یک مثلى است در عربى که میگوید : ویل لمن کفره نمرود یک روز با بیش میکردند یک روز جنوبیش میکردند یک روز فلان .. (مکى - اگر بنده او را تکفیر سیاسى کردم در عین حال مرد شریفى میدانم ولى این عمل تکفیر سیاسى را دولت میکند) راجع بیکى از روزنامهها فرمودند در مورد روزنامه ستاره. دیروز که بنده به وزارتخارجه رفتم دیدم یک حالت تشنج و عصبانیت در تمام اعضاى وزارت خارجه است گفتم آقا چه خبر است گفتند به ما توهین شده است ما را دزد کردند، نالایق کردند و چنین و چنان روزنامه را بنده خواندم دیدم انصافاً توهینآور است آن وقت بنده گفتم کمیسیونى تشکیل شد مرکب از آقاى دکتر قاسمزاده که اغلب از آقایان ایشان را میشناسند و آقاى داراب رئیس اداره حقوقى و آقاى صفىنیا که او هم یکى از قضات عدلیه است و الان در وزارت خارجه است و گفتم که رسیدگى بکنند ببینند که قابل شکایت هست یا نه آنها رسیدگى کردند و راپورت دادند که هتک حرمت شده بنده هم از طرف اعضاى وزارت خارجه و از طرف خودم به محکمه شکایت کردم و تا حالا هم نمىدانم که چه اقدامى کردهاند و چه اقدامى نکردهاند بنابراین بنده وظیفهام این بوده است که از آن بدبختیهایى که زحمت میکشند براى مملکت دفاع بکنم و یک روزنامه نویس بیجهت توهین به اشخاص نکند اگر کرد به کى شکایت بکنند (آفرین.)
یمین اسفندیارى - آقاى دکتر بقایی را فراموش فرمودید.
نایب رئیس - آقاى وزیر جنگ بفرمایید.
وزیرجنگ - بنده گویا یک مرتبه در مجلس شورای ملى عرض کردم ارتشیان پس از اینکه فراغت پیدا کنند و اجراى وظیفهشان را به حد کامل انجام بدهند آنچه را که در سعادت کشور و مملکت میدانند کوشش و تلاش دارند که تأمین کنند مسئله تعلیم و تربیت ارتش یک دستگاه وسیعى را چند سال قبل تأسیس کرده (صحیح است) و با برنامهاش که وزارت فرهنگ به ما کمک کرد نتیجه مطلوب بدست آمد و میتوانم اطمینان بدهم که افرادى که از سربازخانههاى ما امسال آمدهاند بیرون تمام باسواد هستند و در تمام سربازخانهها این برنامه اجرا میشود براى این قبیل افراد وسیله تشویقى فراهم کردهایم با موافقت وزارت پست و تلگراف و وزارت دارایی و آن این است که یک کارت پستالى را تنظیم کردیم که این افراد بتوانند مجاناً به وسیله پست به خانوادههاشان برسانند بنابراین لایحه آن را تقدیم میکنم و یقین دارم که مجلس شورای ملى موافقت میکند یک تشویقى براى این گونه افراد معین بشود (احسنت)
نایب رئیس - با اجازه آقایان ده دقیقه تنفس داده میشود.
وزیر جنگ - اجازه بفرمایید بنده عرض دارم.
نایب رئیس - بفرمایید.
وزیر جنگ - به طوری که نمایندگان محترم به خاطر دارند دیروز آقاى مکى در ضمن تنقیدات کلى از دستگاه دولت اشارهاى هم به وزارت جنگ و الحاق ژاندارمرى به ارتش بیان کردند بنده براى رفع هر گونه سوءتفاهمى یک موضوع را وظیفه دارم به عرض مجلس شورای ملى برسانم اولاً اینکه نماینده محترم اظهاری فرمودند به اینکه ژاندارمرى ملحق شده است به ارتش این صحیح نیست این طور نیست بلکه ژاندارمرى با یک دستگاه بهترى با یک وسایل کافىترى با یک حقوق ثابت بیشترى همان وظایف خود را انجام میدهد یعنى ضابطین عدلیه هستند که عده کافى با افسران کاملترى در اختیار وزارت کشورند براى اجرائیات دادگسترى باقى چیزى که به وزارت جنگ الحاق میشود آن قواى انتظامى است که در حقیقت کوچکترین تماسى با مردم ندارند و فقط حافظ طرق و شوارع و امنیت کشور هستند اما این که در این باب توضیح میدهم که از چه جهت ما این کار را کردیم براى این بوده است که به نفع مملکت است تا چه اندازه براى کشور نافع است البته بر آقایان معلوم است اما این که نماینده محترم اظهار فرمودند که این کار برخلاف مصالح کشور است این موضوع را بنده میخواستم بفهمم و حل کنم که آیا آقاى مکى توجه فرمودهاند به این موضوع تاریخچه این اداره وضع و رفتار و جریانات کنونى و تماس ژاندارمها را با افراد توجهى دارند یا نه به عقیده بنده اگر هم استحضار داشته باشند دقت زیادى نفرمودند زیرا اگر توجه فرموده بودند به این موضوع کاملاً یک نکته کافى بود که آقاى مکى در میان حوزه انتخابیهشان به سرقت 22 دستگاه کامیونى که بین حدود پست توره و اراک وجود پیداکرده بود (سزاوار - آنجا را نمیشناسند) (مکى - شما میشناسید؟) آن وقت معتقد میشدند که یک سازمانى به این ترتیب مورد استفاده نیست از طرف دیگرى نمایندگان محترم استحضار دارند که ژاندارمهاى ما نهصد و چند ریال حقوق میگرفتند یعنى هزار ریال به آنها میدادند با کسر چند ریالى نهصد و خوردهاى میگرفتند اینها با این حقوق کم در نقاط مختلف در جاهایی که نه آب و نه نان سیرى به آنها میرسید با گرانى هم که در کشور وجود دارد تصدیق میفرمایید که اداره نمیشود با بدترین وضعى با سختترین کارها دست بگریباند این قابل ترحم است یک چنین وضعیتى را چطور میشود نگهداشت بنده راجع به این قسمت که مردم راجع به ژاندارمرى میگویند کارى ندارم ولى همین قدر میگویم که نمیتوانست غیر از این کارى بکند براى اینکه با 900 ریال امورش نمیگذشت اداره نمیشد ما آمدیم بررسى کردیم که بتوانیم طبق نظرى که آقا اظهار فرمودند ژاندارمرى را اداره کنیم بررسى کردیم که با چقدر حقوق میشود یک ژاندارم را نگهداشت، حداقل دویست تومان پیشبینى کردیم که به یک نفر ژاندارم داده شود. یعنى حقوق را دوبل کردهایم. بودجه ژاندارمرى درحال حاضرش 65 میلیون تومان بود قریب 130 میلیون تومان شد. در سال 1327 یک صد و هفتاد میلیون براى صد و بیست هزار جمعیت ارتش منظور شده با این بودجه تمام مرزها اداره گردید. تمام دستگاه امنیت به اضافه وسایل دیگر انجام میشد خود بنده مکرر شنیدم که خیلى براى بودجه مملکتى این مقدار سنگین است و ایشان این رقم را اظهار کردند که بسیار سنگین است بنده هم اعتراف میکنم که بودجه ارتش از هر دستگاه دولتى سنگینتر است (صفوى - چون وظیفهاش هم سنگینتر است) چون از یک طرف ممکن بود که بودجه ارتش را منظور کنیم و از یک طرف هم صد و سى میلیون تومان بودجه ژاندارمرى، و از طرفى هم این وضعیت قابل تحمل نبود و هم اینکه ما نتوانستیم ناظر این وضعیت باشیم و به این سازمان پوسیده چندین سال قبل همین طور ناظر باشیم یک خیال موهومى که ممکن است چه بشود .... ممکن است اتفاقى بیفتد .... پس بنابراین با ترقیاتى که امروز در دنیا وجود دارد با تعبیر و تبدیلهایى که در سازمانها داده میشود ببینم از چه را به مقصود بهتر میرسیم اگر ما بخواهیم سازمانهاى پوسیده را روى یک خیال موهومى نگاه داریم نمیتوانیم آن تشکیلات 60 سال قبل را با امروز تطبیق کنیم و نمیتوانستیم قره سورانها را با این ژاندارمرى که مورد اعتماد آقایان است آن را مبادله کنیم بنابراین ملاحظه میفرمایید این تغییرات به نفع کشور است بنده بیمورد نمیدانم که تاریخچه اداره ژاندارمرى را به عرض
+++
آقایان برسانم تا اینکه کاملاً وارد بشویم که جریان امر چه صورتى داشته است، سال 1304 به امر اعلیحضرت رضاشاه کبیر یک اداره بوجود آمد یعنى قره سورانهاى طرق و شوارع که مأمور این کار بودهاند ما اینها را مأمور کردیم و چند سال هم اداره کردند بعد بنده این قره سورانه را تبدیل به امنیه کردم و مأمور شدم به شمال غرب بهترین افسران ارتش یکى بعد از دیگرى به اداره امنیه آمدند و توانستند از ادارهاى که کمال مطلوب بدست آمده از اداره امنیه استفاده کنند بعداً در بررسىها این طور تصمیم گرفتم همین عملى را که امروز در نظر گرفتهایم قسمتى که مربوط کارهاى دادگسترى بود کارهاى آنجا را اداره کند و آن قسمت که مربوط به طرق و شوارع بود و پراکندگى داشت یعنى یک گروهانى که داراى یک فرمانده است در ژاندارمرى از پشت دروازه تهران تا پشت نیشابور پراکنده است سه نفر باشد یا دو نفر باشد این فرمانده قادر نیست که رسیدگى به حال افراد خود بکند و هرگونه تجاوزى را که میخواهد نسبت به مردم بکند جلوى او را بگیرد ما آمدیم گفتیم که تقسیم کنیم بین لشکرها و صددرصد نتیجه مطلوب گرفتیم براى اینکه یک لشکر وسایل بیشتر دارد، اسباب بیشتر دارد، افسر بیشتر دارد افراد بیشتر دارد در این صورت کمال مطلوب بدست آمد حالا هم همان طورى که عرض کردم از یک طرف نبودن بودجه مملکت و نبودن وسایل زندگى براى کشور و از یک طرف بودجه سنگین ارتش و تبدیل وضع زندگى ارتش و تبدیل وضع زندگى ژاندارم ناچار شدیم که یک وضع را قایل بشویم بررسى کردیم بهترین عملش هم این عملش شده است که آقاى مکى میفرمایند این برخلاف است تغییر و تبدیل خواهد شد عملى انجام نشده شما بگذارید انجام شود اگر چیزى به نظرتان رسید آن وقت اعتراض بفرمایید (دکتر بقایی - ریختند ژاندارمرى را به هم دیگر چه میخواهید بشود اثاثیهاش را هم بردند) چه عملى انجام شده (دکتر بقایی - حالا بنده عرض خواهم کرد) خیلى خوشوقت میشوم- ایشان ضمن اظهاراتشان فرمودند که شنیدم شهربانى را هم جزو ارتش میبردند براى چه این قالبهاى دروغ سازى در کجاى کشور وجود دارد در کجا همچو حرفى است براى چه کارهاى شهربانى با کارهاى ارتش چه مناسبت دارد (دکتر بقایی - ژاندارمرى را هم اول تکذیب میکردند) این را که بنده توضیح دادم که امنیت طرق و شوارع مملکت یا ارتش است توجه بفرمایید هر اداره که با امنیت مملکت سروکار داشته باشد عهدهدار خواهد بود مجبور است که دخالت کند ولى این اداره بنا به وظایفشان مستقل بوده و هست و خواهد بود ارتش ابداً همچو نظرى ندارد و کاملًا تکذیب میکنم ابداً همچو صحبتى وجود نداشته است (دکتر بقایی - ما از تکذیبتان اتخاذ سند میکنیم) راجع به حکومت نظامى که چرا باقى است که چرا برنمیدارید که چرا به مردم این قدر فشار وارد میآورند بنده نمیدانم آقایان بگویید که این حکومت نظامى چه فشارى به مردم وارد میکند آیا مردم را آزار میدهند؟ در خانههاى مردم مداخلاتى دارد حکومت نظامى آیا در زندگى مردم تماسى دارد البته تصدیق میکنم براى خائنین مملکت بسیار مضر است براى حزب توده. براى این است که آقاى کشاورز نمیتواند بیرون بیاید تصدیق میکنم که براى خائنین مملکت بسیار سنگین است اما براى مردم جز آرامش و امنیت چیزى ندارد و مزاحمتى تدارد در هر حال حکومت نظامى مطیع دولت است، مطیع مجلس است، مطیع ملت است دولت تشخیص داد به وزارت جنگ امر کرد که حکومت نظامى تشکیل بدهد ما هم اطاعت کردیم هر ساعت هم بگویند بر میداریم بنابراین تشخیص این امر با دولت است هر وقت بگوید ما هم برمیداریم راجع به ارتش آقاى مکى نماینده محترم اظهار فرمودند که بودجه سنگین به ارتش داده میشود و ارقام آن را خواندند بنده هم تصدیق میکنم آقاى نماینده محترم توجه نفرمودند که در بودجههاى حتى کوچکترین ملل دنیا نسبت به ارتش چه عملى میکنند ارتش را چه جور اداره میکنند اگر هر آینه توجه فرموده باشند و بودجههاى ارتش کشورهاى دیگر را ملاحظه فرموده باشند من یقین داشتم که دستگاه وزارت جنگ را مورد تشویق قرار میدادند این طور نیست آقا ما با نهایت سختى و اشکال افراد را اداره میکنیم بودجهاى که به ارتش داده میشود در برابر ارتشهاى خارجى که تمام امنیت مملکت را اداره میکند اگر ملاحضه فرموده باشید تصدیق میفرمایید من میخواستم ایشان تشریف بیاورند تا به ایشان نشان بدهم که براى یک سنک نفتلیجه چقدر افسر و سرباز دفن شده است نه اینکه ما همهاش خورده باشیم البته زدیم اعتراف میکنیم که براى یک سنک ما چقدر فداکارى کردهایم یا قربانى میدهیم وظیفهمان هست البته منظورى ندارم ولى میخواهم اطلاع پیدا کنند که براى یک سنک چقدر قربانى دادهایم یک ارتش که تمام انتظامات کشور را بر عهده دارد کجا کوتاهى کرده است از وظایفش امنیت برقرار نیست آیا مرزهاى ما تأمین نیست آیا وضعیت مرتب نیست چه شده است؟ در هر حال بنده عرضى ندارم ولى میخواستم عرض کنم که این سعادت و امنیتی که ملت ایران دارا است ما از وجود اعلیحضرت همایون شاهنشاهى استفاده میکنیم که شب و روز وجود مبارکشان در ارتش بذل مساعى میکند و توجهات اعلیحضرت همایونى است که ما با این بودجه کم و این بار سنگین این وظیفه را در ارتش انجام میدهیم و موفق میشویم.
نایب رئیس - اگر اجازه بفرمایید 20 دقیقه تنفس داده شود
(یک ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر مجلس به عنوان تنفس تعطیل سى و پنج دقیقه قبل از ظهر مجدداً به ریاست آقاى گنجهاى (نایب رئیس) تشکیل گردید)
نایب رئیس - آقاى حائرىزاده در ستون موافق اسمنویسى کردهاند ولى در اینجا مرقوم فرمودهاند که در مقدمه و بعضى قسمتهایش مخالف هستند بنده خواهش میکنم در آن قسمتهاى موافق صحبت بفرمایند.
آزاد - مخالفتى هم ندارند.
حائرىزاده - بنده یک رویهاى میبینم در این مجلس که همه چیز از محور اصلى خودش خارج شده است در کابینه همین جناب آقاى ساعد موقعی که برنامه دولت مطرح بود بنده هم اسم نویسى خواستم بکنم آقاى دهقان باتمانقلیج و چند نفر دیگر آمدند در ستون موافق و مخالف اسم نوشتند من گفتم آقایان شما که موافق دولت هستید و ورقه سفید به دولت میدهید چرا حق ما که مخالف دولت هستیم و باید استفاده کنیم میگیرید ترتیب اثرى به این حرفها داده نشد به دلیل اینکه چهار نفر بیشتر صحبت نکردند دو نفر موافق دو نفر مخالف و این 4 نفر همه هم ورقه سفید دادند موقعی که به بنده نوبت رسید و نفر پنجم بودم مذاکرات کافى شد دیگر نوبتى به من نرسید در بودجه هم یک موافق و یک مخالف هم اگر باید صحبت کند من همان فکر را میکردم که آقاى رئیس زمینه براى بیان خودشان پیدا کردند این شکلى که تفسیر میشود که باید وکلاى موافق و مخالف صحبت کنند قانونگذار این نظر را نداشته است دولت جاى موافق را میگیرد در موقع نطق زیرا که مدافعه میکند جوابهاى مخالف را میدهد پس موافق اعم از این است که دولت باشد یا موافق . دو موافق پشت سر هم صحبت کردن معنى ندارد دولت موافق خودش هست دفاع میکند از بودجه خودش یک وکیل هم پا میشود صحیح است میگوید پشت سر او پس دو موافق پشت سر هم صحبت میکنند مخالف همه جاى دنیا هست آقایان وزراى ما خوشبختانه امروز جناب وزیر خارجه جناب وزیر دارایی جناب وزیر جنگ مدافع بودجه بودند صحبت خود را کردند حالا بنده راگر مخالف حساب کنید نوبتم رسیده است و آن مقدمهاى را که آقاى دکتر معظمى انشاء فرمودند و کمیسیون بودجه هم تصویب کرده قبول میکند نوبت بنده رسیده و بنابراین موقعی که من استفاده از حق خودم نکنم چه مثبت و چه منفى مخالفت نشده و برخلاف اصل من عمل نکردهام قبل از اینکه من وارد موضوع بودجه بشوم چون همکار محترم من آقاى مکى صبح به من یک کاغذى را دادند که از طرف رئیس کمیسیون ارز آقایان صهبا به ایشان نوشته شده بود که اعتراضاتى نسبت به این عمل شده است و راجع به عمل کمیسیون ارز توضیحاتى ایشان داده بودند که این غیر وارد است در صورتی که اعتراضاتى از طرف آقاى مکى راجع به کلیه امور بود نه به وضعیت رئیس کمیسیون ارز زیرا او یک شخص طرف اعتمادى است رئیس کمیسیون ارز خیلى دقیق است در کارهاى خودش و اگر یک نقایصى در کار پیدا شود مربوط به بانک ملى و تصویبنامههایى که هیئت دولت تهیه میکند و این مربوط به رئیس کمیسیون ارز نیست این مربوط به اجراى آن تصویبنامهها است و آقاى مکى هیچگونه اعتراضى نسبت به ایشان نداشتند من اجازه دارم از طرف ایشان در جواب آن شرحى را که آقاى صهبا نوشتهاند این را به عرض آقایان برسانم و چون قبلاً اوایل این جلسه دو سه موضوع صحبت شد که قبل از ورود در موضوع بودجه مقتضى است که من به عرض برسانم یکى موضوع بیکارى است مسافرى از مازندران آمده بود جریانى نقل میکرد که من حقیقت دیشب خوابم نبرد گفت یکى از کارخانجات آنجا تعطیل شده است کارگران آنجا بیکار شده اند کار نیست اینها کنار جاده جلوى اتومبیل میخوابند و استنصار میکنند که ما کار نداریم و معاش نیست، حقوق نیست ما داریم تلف میشویم همچنین در کارخانجات دولتى که ما داریم آن جا یک کارخانه بهشهر شاهى دو ماه است که حقوق این کارگرها داده نشده است جهت آن معلوم است بانک ملى با بانک صنعتى یک اختلاف حسابى پیدا کردهاند اشکال تراشى شده است محصولات کارخانجات هم به قیمتى که
+++
تمام میشود در بازار خریدار ندارد انبارها پر شده است از محصول، کارگرها هم گرسنه یکى دو نفر از کارگرها که دو ماه حقوقشان هم داده نشده است و پول ندارند که بانک صنعتى این که کارخانه ضعف میکنند از گرسنگى این ها را میبرند توى بیابان ذخیره پنبه هم براى این که کارخانجات پول ندارند که بانک صنعتى بگیرد دو سه ماه دیگر این پنبه موجودى که مصرف شد و ما نمیدانیم که براى چه گرد هم مىنشینیم این مملکتى که به ما این حقوق را میدهد این افتخار و احترام را عطا میکند براى این است که فکر بدبختى فردى او را بکنیم این است اوضاع کارگرها و این دستگاه دولت این خبرش را از مازندران دارم آذربایجان ولایات دیگرى اصفهان و یزد طور دیگر خراسان و کرمان به وضع دیگرى توجه مخصوصى باید نسبت به این بشود که در تمام دنیا یک حداقل معیشتى براى هر ملتى مملکتش وظیفهدار هست در نظر بگیرد امروز دنیایى نیست که یک طبقه از گرسنگى بمیرد و دیگران تماشا کنند و به وضعیت آن ها تمسخر بکنند امروز دول غالب بر آلمان چیره شدهاند که آلمان را قبضه کردهاند چه فداکاریها براى رساندن آذوقه به برلن کردند چرا، براى این که این قومى که اسلحه از دستش گرفته شده است از عائله بشرى خارج نشده باید ادامه حیات بدهد و جزو جامعه باشد وقتى که یک دشمن غالب شد با سیر مغلوب وظیفه خود میداند معاش او را تأمین کند زندگانى او را راحت کند گویا ما هم که خود را منتخب این مردم میشماریم دولتى که خود را براى خدمت به این مردم خود را آماده و حاضر معرفى میکند و از جیب این مردم معاش میکنند نباید بنشینیم تماشا کنیم که یک آینده خطرناکى که طلیعه آن حاضر شده براى این مردم بدبخت پیش آمد کند این است که من در این موضوع بیشتر بحث نمیکنم فقط یک جملهاى را یکى از رفقا به عنوان نطق قبل از دستور فرمودند که کارگرهاى فلان شهرستان رفتهاند کتک زدهاند مدیر فلان قسمت را البته باید تحقیق شود دستهاى تحریکى و فسادى اگر هست باید از ریشه اصلاح بشود ولى یک کارگر و کارفرما به عقیده من مطابق قانون اسلام و عرف دموکراسى دورترین ممالک دنیا هم فرض کنید در این حرفى نیست نه کارفرما حق دارد شلاق بزند کارگر خودش را و نه کارفرما حق دارد کارفرمایش را کتک بزند اما یک کارفرمایى اگر کتک خورد اینجا پشت تریبون یقه پاره میکنیم اما اگر صدتا کارگر کتک خوردند این را اصلاً نمیشنویم من موقع سلطنت شاه سابق به مازندران رفتم مریضى داشتم که چندى در بابلسر ماندم دیدم آن عملههاى بدبخت را میگرفتند براى ساختمانها براى آن پارکها براى آن جلال و جبروت که دولت میخواهد آن را حالا وقف کند و خیرات کنند آن بدبختها عصر که میشد من خودم ناله و ضجه آنها را که شلاق میخوردند میشنیدم که چرا زودتر تعطیل کردید ما باید حقوق کارگر و کارفرما هر دو حفظ کنیم و حفظش این نیست که نوحهخوانى بکنیم و تکذیب کنیم ما باید فکر یک نقشهاى بکنیم که تولید کار باشد یکى از آقایان وزراء بیان خوبى کردند که در زمان شاه سابق کسانی را که به خرج دولت میرفتند به اروپا و مکلف بودند پس از مراجعت براى دولت چند سال خدمت بکنند آنها میآمدند مخارجشان را میدادند به دولت که بگذارید ما براى خودمان کار کنیم با تمام غارتگرى و ظلم و تعدى که آن دوره بود اقلاً یک کارى هم براى مردم راه افتاده بود که مردم کار داشته باشند نه مثل امروز که همان ظلم هست و آنچه نیست ما میخواهیم به وسیله قانون تکمیل کنیم و آن ظلم را مستمر و پایدار بکنیم و کار هم نیست کارگرهاى کارخانه چوب برى مازندران میآیند جلوى اتومبیل میخوابند و میخواهند از گرسنگى براى خودش کارى پیدا کند و معاش کند در این اوضاع بیش از این صحبت نمیکنم بنده براى اینکه طول کلام نشده باشد یک یادداشتهایى راجع به این قسمت از بودجه نوشتهام و عذر خودم را هم قبلاً خواستم که آن قسمت موافقت من نیست بعضى از اقلام بودجه و مقدمهای که به قلم آقاى دکتر معظمى است و با تصویب کمیسیون بودجه موافق هستم و نسبت به یک قسمتهایى من نظر مخالف دارم سعى میکنم که کمتر تکرار شود مطالب و بیاناتی را که فاضل محترم جناب آقاى مکى فرمودند بنده آنها را فهرست وار رد میشوم. موضوع بودجه چیزى نیست که فقط مملکت ما گرفتار باشد بلکه تمام مجالس عوام ممالک دنیا گرفتارند بلکه موضوع بودجه و دادن اعتبارات طرف حاجت تمام مؤسسات و فامیلها و اشخاص است و پایه بودجه موجود روى عمل گذاشته گذارده میشود یعنى اول رسیدگى به حساب گذشته شده و لایحه تفریغ بودجه باید مطرح شود سپس بودجه سال بعد روى اساس عمل سال قبل با در نظر گرفتن حوایج آتیه مورد نظر قرار گیرد و دادن اعتبار که در مملکت ما معمول شده است چیز مهمى نیست بلکه رسیدگى به حساب لایحه تفریغ بودجه در تمام دنیا طرف توجه است شما اگر در منزل مباشر یا خرج بیار داشته باشید اول حساب گذشته را رسیدگى مینمایید که این مباشر اعتبارات و موجودى خود را به چه مصارف رسانیده اگر مخارج بیهوده شده البته مؤاخذه و تعقیب خواهید کرد بعد اعتبار مخارج روز بعد را به مباشر میدهید فقط در موقع اضطرار و تنگى وقت ممکن است به رسم علىالحساب اعتبارى به مباشر داده شود اگر شخصى یا فامیلى یا مؤسسه بدون رسیدگى به حساب مباشر همه روزه اعتبار مخارج به او بدهد حتماً روزى ورشکست خواهد شد زیرا که مباشر مطلقالعنان بدون بازپرس و رسیدگى به حساب گذشته اگر از بهترین افراد باشد وقتى دید حساب و کتابى در بین نیست مثل اولیاى دولت علیه خواهد شدکه اگر نماینده ملت از آنها استیضاح کند که چرا فلان مخارج و عمل را نمودید قبل از اینکه توضیح بدهد میگویند این نماینده مخالف دولت است منفى باف است و غیره. در این 44 سال مشروطیت ایران فقط یک دفعه نظر دارم مرحوم فروغى وزیر دارایی بود لایحه تفریغ بودجه چند سال قبل را آن هم ناقص به مجلس آورد دیگر دولت با این تشکیلات عریض و طویل وزارت دارایی قادر نشد و یا مصلحت ندانست لایحه تفریغ بودجه تقدیم مجلس کند زیرا که طشت رسوایى از بام میافتاد و بىاعتبارى دستگاه دولت که فعلاً زیر پرده است آفتابى و افتضاحآور بود و تا موقعى که لایحه تفریغ بودجه به مجلس نیامده دادن اعتبار تصویب صورت و غیره ابداً فایده ندارد. اول و آخر و تمام وظیفه مجلس عوام رسیدگى به حساب دخل و خرج مملکت است نه اینکه همه ساله اعتبار دربست دادن یا اگر معجزه کرد صورت جزء بودجه اعتبارى را تصویب کند بلکه باید همه ساله در کمیسیون بودجه لول لایحه تفریغ بودجه را از دولت مطالبه نمود پس از دقت در اقلام عایدات و وصولى و مخارج لازم و غیر لازم تکلیف اعتبارات و بودجه سال بعد را معلوم کنند - روز گذشته یک کتابچه زیبا در مجلس به ماها دادند این کتابچه عبارت است از بودجه عملى سال 327 یک قسمتى از تشکیلات مرکزى وزارت دارایی زیرا که قسمتهاى اقتصادى، دخانیات تویش نیست یک قسمتى از تشکیلات این کتابچه به این بزرگى 104 صفحه دارد که اینها صورت عمل را نوشتهاند من صفحه اول را نگاه کردم و به باقى صفحات هنوز فرصت اینکه نگاه کنم پیدا نکردم و پایه تفریغ بودجه این است خدا سلامت بدارد آقاى تقىزاده را که پیشنهاد کرد این بودجهها به جزء جزء باید چاپ بشود و مجلس هم موافقت کرد و رأى داد ولى نتیجه عمل در این آخر مجلس که فرصت دقت در این کار را نداریم حالا دارد طلیعهاش بدست ما میرسد صفحه اول که 31 نفر اسامیشان را نوشته من کارى به اسامى ندارم البته وزیرى هست و دو معاون هم برایش اینجا نوشتهاند ولى من شنیده بودم که سه معاون دارد و خدا کند دو معاون باشد و همچنین نوشته است هشت نفر هم با مقام مدیر کلى هستند ممکن است هشتاد نفر باشند که حقوق مدیر کلى بگیرند ولى در این حوزه وزارتى هشت نفر را به عنوان مدیر کل وزارت دارایی مدیر کل بازرسى، مدیر کل و مدیر مدیر کل هشت نفر را در اینجا نام برده بودند (کشاورز صدر - شما که موافق اسم نوشته بودید) موافق با مقدمه هستم در قسمت 12 و 13 و 14 و 15 چهار نفر اسمشان را نوشتهاند به عنوان مشاورین عالى حساب کردم در سال 60 هزار تومان بودجه این چهار نفر شده است صفحه اول را من تا آخر نگاه کردم 31 نفر به عقیده من خیلى قابل اصلاح است یک چیزهایى است که هیچ لزوم ندارد در اطراف آن، کمیسیون بودجه باید مطالعه کرده باشد و بودجه را یا با اضافه کردن عایدات درستش بکند یا خرجهاى غیر لازم را ما کم کنیم و عایدات را نگذاریم ما حیف و میل بشود اگر این طرز عملى بشود غنىترین ممالک از حیث بودجه به عقیده من مملکت ایران است چون ملت ایران ازحیث بارکشیدن هرچه بارش کردند تحمل کرده است یک رویه در مجلس ما معمول شده که اگر از دولت استیضاح شود جواب میدهد که این مطالب مربوط به دولت قبل است (بلى من هم میدانم مربوط به خرابکاریهاى دولتهاى قبل است) مسئول جزایى و کیفرى دولتهاى قبل که مباشر عمل بودهاند میباشند ولى دولت فعلى که وارث بد و خوب دولتهاى گذشته است باید توضیح بدهد اگر برخلاف قانون و مصالح کشور که دولتهاى گذشته عملى انجام داده و البته خود آنها مسئولند ولى جواب استیضاح را باید دولت حاضر بدهد زیرا که تمام اسناد و مدارک و سوابق تحت اختیار دولت حاضر است.
لایحه تفریغ بودجه 43 سال را دولت فعلى باید بدهد و این مجلس که عمرش به آخر رسیده مجلس 16 موقع شروع به کار وارد رسیدگى شود بعد اگر بودجه تنظیم بشود معنى دارد ولى فعلاً این اعتبارات فقط توصیه به دولت است که چنان و چنین کنید آقایان نمایندگان اگر بازپرس و رسیدگى در دنبال نباشد
+++
یک شاهى این تصویب بودجه ارزش ندارد.
این خودسرى دستگاه دولت تمام امور را از محور اصلى خود خارج ساخته است دخالتهاى بدون جهت در امور اقتصادى مملکت را فلج ساخته است دخالتهاى بدون جهت در امور اقتصادى مملکت را فلج ساخته ابداً در امور اقتصادى موازنهاى در بین نیست در تهران نان یک من 9 قران پیاز یک من 27 قران باید حساب کرد آیا یک جریب زمین چه مقدار گندم میدهد چه مقدار پیاز، مقدار مصرف وقت کارگر و سایر عوامل زراعتى براى یک جریب زمین چیست. آیا تناسب دارد دولت گندم را خروارى یک ثلث قیمت یک خروار پیاز خریدارى کند؟ آیا زارع گندم باید جریمه بدهد که گندم کاشته و زارع پیاز جایزه بگیرد که پیاز کاشته است این دستگاه که نام او را دولت میگذاریم به عقیده من براى تخریب دستگاه اقتصادى بهترین عامل است ولى امروز که تمام امور فلاحت، تجارت، کارخانجات، باید با حساب سود و زیان حل شده مقتضى نیست که دولت براى راضى نگهداشتن چند نفر مفت خور و چپوچى بدون تعمق و تفکر و رعایت موازنه در امور اقتصادى این شکل هرج و مرج ایجاد کند. چرا باید بعضى از اهالى تهران و آبادان نان ارزان داشته باشند و تمام مملکت و دهات که تولید کننده گندم هستند گرفتار قحط و غلا باشند بلى یک عده مأمورین ارزاق اگر این ترتیب موقوف شود و این هرج و مرجى که دولت در امور اقتصادى ایجاد نموده است برقرار نماند نمیتوانند مالک کاخ و اتومبیل و غیره باشند باید یک مملکت خراب شودکه چند نفر باجلال و جبروت زندگانى نمایند. این است جریان عمل بودجه مملکت حالا باید وارد ارقام شویم تمام این عایدات و مخارج مورد اعتراض است ولى چون عمر مجلس به آخر رسیده و من مریض و براى معالجه مرخصى گرفتهام وارد تمام ارقام نمیشوم بلکه بعضى از ارقام را طرف توجه قرارداده مطالبى براى روشن شدن افکار عمومى و ثبت در تاریخ به عرض مجلس شوراى ملى میرسانم زیرا میدانم که چرخ مجلس شوراى ملى در سراشیبى تندى افتاده و ابداً قابل ترمز نیست فقط براى انجام وظیفه این مطالب گفته خواهد شد. مقدمه گزارش کمیسیون بودجه اغلب نقایص معایب را تذکر داده است و احتیاج ندارد تفصیل داده شود فقط باید توجه نمود که این عده کارمند اعم از لشگرى و کشورى در راهآهن و بانکها و بنگاههاى مستقل دولتى که حتماً از سیصد هزار نفر متجاوز است اگر براى هر یک پنج نفر وابسته از عیال و اولاد و منسوب فرض نماییم ده یک جمعیت ایران است که باید از حاصل دسترنج ملت ایران ارتزاق نماید آقایان اگر مختصر تفکرى باشد و ملت ایران را از حیث طبقات و افراد تقسیم نماییم بیش از یک عشر اشخاص و رجال کار آمد ندارد بقیه یا اطفال یا پیرمردها و زنها و اشخاص عاجز میباشند و این طریقه که دولت در پیش گرفته (از پایه گرفتن و سقف را تعمیرکردن است). حتماً آتیه خطرناکى براى ملت ایران دارد. یکى از موضوعاتى که باید طرف توجه باشد ارتزاق کارمندان دولت است. این ترتیب فعلى که حقوق کارمندان صحیحالعمل خیلى کم است انتظار صحت عمل در آتیه نباید داشت و اشخاص صحیحالعمل وقتى در مضیقه و فشار واقع شدند البته منحرف خواهند شد.
در موقع تصویب قانون استخدام کشورى براى تأمین آسایش کارمندان دولت مستخدمین آمریکایى آن روز ما حساب کردند که هشت لیره طلا که مساوى سیصد و بیست ریال بود پایه حقوق رتبه یک قرار دهند زیرا که جناب آقاى فهیمالملک گمان میکنم خودشان قانون استخدام کشورى را بیشتر زحماتش را متحمل شدند تصدیق میکنند پایه را روى چه مأخذى گرفتند لیره طلا در آن روز چهل ریال قیمت داشت و امروز بیست مقابل آن روز قیمت دارد و مقرر شد همه ساله که ضمن بودجه اشل معلوم شده و تناسب رتبه یک با رتبه 9 رعایت شود ولى این موضوع تجدید نظر هر سال در اشل کارمندان دولت عملى نشد بعد که قانون استخدام قضات گذشت زندگانى گران شده بود یعنى لیره ترقى کرده و پول ایران تنزل نموده به جاى تغییر اشل کل مستخدمین فقط اشل قضات را پنجاه تومان قرار دادند و همین رویه در موقع تنظیم قانون آموزگار و معلم و پزشک و غیره عملى شد و اختلاف بین طبقات مستخدمین ایجاد شد. بعضى اولاد کنیز و بعضى اولاد اشراف شدند تا کار به جایى رسید که شرکتها و بنگاههاى دولتى خود را از فشار اشل آزاد کردند (دهقان - اشل یعنى چه؟) اشلى که از مجلس بگذرانند دیدند که امرشان نمیگذرد خوب اشل نمیخواست دیگر طبقهبندى کردند و در ادارات عنوان روزمزد و حکمى و کنتراتى و غیره ایجاد شد و اشخاصى که سوابق خدمت طولانى داشتند از حیث حقوق عقب بوده و کسانی که جدیداً وارد شده به عنوان کنتراتى حقوق زائد بر مستخدمین رتبه 11 گرفتند و امروز در بانک صنعتى و حقوق مستخدمین کوچک جدیدالورود بیش از حقوق رئیس دیوان کشور است.
آقایان محترم : این طریقه اسباب یأس مأمورین خوب دولت شد و همه به فکر توسل جستن به این و آن و از طریق غیرقانونى استفاده کردن شدند و کار به جایى رسیده است که قباحت دوسیهسازى از بین رفته است و مافوق دستور میدهد به مأمور مادون خود که چنین نظریه باید داد البته این دستور رسمى نیست بلکه باید مادون از جریان عمل میل مافوق را تشخیص داده نظریه بدهد در محاکمات قلابى نظامى اخیر یک افسر که در اقلیت بوده و ادله دادستان را کافى براى محکوم ساختن اسیر ندانسته به دو سال حبس محکوم میشود
آقایان : پایه اصلاحات مملکت روى بودجه گذارده شده و مجلس شورای ملى هرچه باید دقیق شود باید در موضوع بودجه از حیث عایدات و مخارج باشد اگر پایه اقتصاد هر فامیل یا شخص یا مملکت صحیح و محکم باشد آتیه خوب دارد والا محکوم به زوال و فنا است حقوق آقایان وکلاء و وزرا و مقامات گل سرسبد جامعه زیاد شدن و آن امین صلح کرج حقوق جزیى داشته باشد صحیح نیست باید تناسب رعایت شود افراد مملکت همه در حقوق اجتماعى در پیشگاه دولت و مجلس شورای ملى باید به طور تساوى مورد توجه باشند نباید یک طبقه از گرسنگى بمیرند و دیگران بر سر قبور آنها برقصند. باید این صیغ مختلف حقوق تبدیل به پایه صحیح شودکه کارمند بداند در ماه چه حقوق دریافت میدارد و این لیستهاى مختلف که فعلاً معمول شده از بین برود. عنوان کمک کارمندان دولت چیست؟ باید در بودجه اشل با مقایسه قیمت لیره طلا در سى سال قبل و امروز تنظیم شود و طبقات کارمند از ثبات تا مدیر کل طبق قانون استخدام عمل نمایند البته همین تناسب نسبت به اشخاص مافوق قانون از قبیل وکلا وزرا و دربار باید رعایت شود یک بام و دو هوا معنى ندارد اگر زندگانى کردن است براى پیشخدمت و ثبات و رئیس الوزراء گران است اگر پول ایران تنزل کرده ضرر آن متوجه تمام افراد است یک طبقه را مورد توجه تمام قراردادن و سایر طبقات را مد نظر قرار ندادن برخلاف عدالت و مصلحت است. روزى که ثبات 30 تومان میگرفت وکیل سیصد تومان وزیر پانصد تومان مقررى شاه ولیعهد در نظر من نیست این تناسب باید امروز مورد نظر و توجه باشد بلکه حقوق طبقات بالا را صدى پنجاه اضافه کنید تا فاصله بین طبقات پایین را صدى صد اضافه کنید تا فاصله بین طبقات کمتر شود و این حس نفرت تبدیل به حس محبت و همکارى گردد.
مطالبى که عرض شد فهرستى از کلیات مربوط به عمل بودجه بود حال وارد اقلام عایدات میشویم :
قسمت اول - مالیات املاک مزروعى بیست میلیون تومان در نظر گرفته شده است این مالیات بسیار مضر است و باید براى تشویق زارع و مالک دولت اگر جایزه نمیدهد مالیات مطالبه نکند زیرا که این مملکت سالیان دراز از عایدات زراعتى و اغنام و احشام ماشین خود را گردنده و به واسطه مزاحمت مأمورین دولت علیه اغلب آبادیها خراب شده خوزستان و سیستان و سایر نقاط ایران اگر دقت شود قبلاً آباد بوده ظلم و تعدى و مزاحمت مأمورین دولت آبادیها را خراب کرده براى امتحان هم باشد دولت ده سال اسباب زحمت املاک مزروعى نشود اطمینان دارم که گندم جزء صادرات خواهد شد نه واردات بیشتر فعلاً توضیحى لازم نیست تصور نشود من مالکین عمده را میل دارم از مالیات معاف که ممکن است مالیاتى بر کلیه دارایی اشخاص بسته شود و یک حد نصابى براى اشخاص خرده مالک و زارع قرار بدهند که برطبق قیمتى که مالک در اظهارنامه ذکر میکند به ترتیبى که در گمرک فعلاً معمول است از ثروت و دارایی اشخاص مالک عمده مالیات دریافت شود ولى مأمورین دولت به هیچ اسم و رسم براى وصول عایدات دولت وارد دهات و مزارع نشوند و محصول زارع و اغنام و احشام رعیت را ندیده گیرند و چشم طمع به آنها ندوزند.
قسمت چهارم مالیات مستغلات - این مالیات نباید جزو عایدات عمومى شود بلکه باید تسلیم شهرداریها کرد و دولت نباید ابداً دخالت کند.
قسمت پنج و شش و هفت و نظایر آن نیز باید تحت اختیار شهرداریها باشد براى راهسازى و بهداشت و نظارت درامور شهرى (شهرداریها باید دخالت داشته باشند نه دولت و این اقلام فوق از بودجه عمومى کشور باید حذف شود)
قسمتهاى 26 و 27 و 28 مربوط به عمل امتیاز است من با کلیه امتیازات به کلى مخالفم زیرا که در مملکت ما یک بام و دو هوا شده صاحبان امتیاز از معافیت استفاده کرده موقع پرداخت مالیات و حقوق دولت هزار گونه حقهبازى دارند کمپانى نفت جنوب یا شیلات بحر خزر یا تلفون ممالک محروسه ایران استفاده ازحقوق و معافیتهاى گمرکى و غیره
+++
نموده و آنچه راجع به مصالح عامه است مسکوت خواهد بود آقایان اول ازامتیاز داخلى صحبت مینماییم : این شرکت تلفن چه بازى درست کرده اول از اشخاص پول میگیرد که تلفن بدهد بعد میگویند این پول کافى نیست از بانک قرض کنیم. عاقبت پولها مخارج ادارى شده و اشخاصی که پول دادهاند تلفن ندارند بیشتر راجع به عمل تلفن صحبت لزومى ندارد این امتیاز بىاساس تلفن مانع شده است که شرکتهاى با سرمایه در مرکز و شهرستانها تلفن خودکار نموده و از این کثافت فعلى مملکت را نجات دهند. این امتیاز تلفن که بى اثر و لغو شده است سرمایه براى اشخاصی که پولى ندارند خرج آبادى مملکت شده فقط از جیب دیگران صرف تجملات خود میکنند.
موضوع کمپانى نفت جنوب من باید از آقاى دکتر مصدق که در مجلس سابق پرده از روى این کثافت کارى امتیاز برداشتند به سهم خودم تشکر کنم و بعد هم از همکاران محترم دیگر در این دوره که در این موضوع مطالعات زیادى کردند و بحث زیادى کردند موجب شد که کم کم دولت مذاکرهاى با آنها بکند باید اظهار امتنان بکنم مخصوصاً از آقاى تقىزاده که درست پرده را از روى کار برداشتند و بىاثر بودن امتیاز قاچاق را مدلل کردند و ایشان که آن موقع وزیر مالیه بودند اوضاع را روشن کردند و به دنیا اعلام کردند که روی قلدرى بوده چون کراراً صحبت شده به اختصار
در ضمن بودجه تذکراتى داده خواهد شد این کمپانى متکى به قراردادى است که سابقه فساد آن کراراً گفته شده است و خود آنها نیز معترف به خرابى بوده و حاضر بوده و حاضر براى تجدید نظر در عملیات سابق خود شدند. آقایان محترم این امتیاز اگر لغو شود و نفت را مثل رود کارون مجاناً ازایران خارج کنند ولى عوارض و حقالارض گمرک و مالیات برعایدات و غیره را بدهند البته عایدات ایران بیش از امروز خواهد بود و یک دولت قوى سرمایهدارى که با تمام شئون اجتماعى ما تماس دارد در داخل دولت ضعیف ایران نخواهیم داشت. به عقیده من لازم است دولت طرح یک قانونى را تهیه کند و مواد تحتالارضى از نفت و غیره بچه طریق استخراج شود و حق دولت چه باشد و سهام شرکت براى فروش در بین تمام افراد بشر آزاد باشد فقط دولتهاى مجاور و قوى و اتباع آنها را محدود کند که مالک بیش از عشر از سهام نشوند و در سایه این قانون تمام نفتهاى مکشوفه و غیرمکشوفه مورد استفاده قرار گیرد و دندان طمع شمال و جنوب را از این منبع خداداد از جنبه سیاسى کنده و در جنبه اقتصادى در سایه سعى و عمل همه را آزاد بگذارد و این حرفهاى امتیاز جنوب شمال و مشرق و مغرب از بین برود و همه روزه ما گرفتار گربه رقصانیهاى کمپانیهاى نفتى نشویم و یک همسایه توقع شرکت با آقاى قوامالسلطنه نکند و همچنین شیلات بحر خزر که این چند سال شرکت و امتیاز عایدات نداشتیم به علاوه گرفتار کشمکشهاى سیاسى و اجتماعى بودیم ما نیز در جنوب دستگاه صید داریم ولى سوء اداره ما را به زحمت انداخته باید دولت از کلمه امتیاز و شرکت ضعیف و قوى فرار کند و سعى کند منابع ثروت ایران اول براى رفع حوایج داخلى و بعد براى مساعدت سایر ملل مورد استفاده قرار گیرد و این اقلام عایدات بابت امتیاز به ضرر ملت و دولت ایران است در موضوع استخراج نفت اگر بیشتر صحبت شود ضرر ندارد زیرا که به عقیده من تمام ماشینهاى اقتصادى و فرهنگى و بهداشتى ایران که باید در سایه عواید تحتالارضى از قبیل نفت در گردش باشد و اگر دولت چشم از سایر عایدات پوشیده و مردم را راحت بگذارد فقط توجه مخصوص به منابع خداداد تحتالارضى داشته باشد و حداکثر استفاده را از این منابع مخصوصاً نفت نماید بهتر و کار اساسىتر خواهد بود مجدداً تکرار میکنم دولت لازم است هر چه زودتر قانونى براى استخراج کلیه منابع تحتالارضى مخصوصاً نفت تهیه و تقدیم مجلس کند و در آن قانون حدود و حقوق دولت و استخراج کننده اعم از داخله یا خارجه معلوم باشد و ضمناً براى این که گرفتار مثل گرفتارى کمپانى نفت یا شرکت جناب قوامالسلطنه و روسها نشویم تصریح شود که هیچ دولت و ملتى حق مالکیت بیش از عشر از سهام را ندارد و همین اصل در موضوع کلیه شرکتهاى تابعه از حمل و نقل و لوله کشى و فروش و توزیع و غیره باید جارى باشد زیرا که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد و باید هم بترسد موضوع مقایسه قرارداد دوره مظفرى با دوره پهلوى راجع به آخر مدت اول دو ماده از امتیاز دادرسى که با توافق لغو شده و قرارداد حقه بازى که امروز مورد عمل است و به عقیده ملت ایران لغو و کان لم یکن باید دانست قرائت میشود :
فصل پانزدهم از قرارداد دادرسى که در نهم صفر 1319 به صحه شاه وقت رسید این است « بعد از انقضاء مدت معینه این امتیاز تمام اسباب و ابنیه و ادوات موجوده شرکت به جهت استخراج و انتفاع معادن متعلق به دولت علیه خواهد بود شرکت حق هیچگونه غرامت از این بابت نخواهد داشت »
ماده بیست و پنجم از فرمان هشتم خرداد 1312 دوره پهلوى که کمپانى اسم آن را امتیاز گذارده قرائت میشود :
« در آخر هر سال مسیحى کمپانى حق خواهد داشت که این امتیاز را ترک نماید مشروط بر اینکه دو سال قبل از آن دولت را از نیت خود کتباً مطلع ساخته باشد در خاتمه مدت فوقالذکر کلیه دارایی کمپانى در ایران در امتیاز دارسى کلمه در ایران نبود کلمه دارایی بود اسم در ایران نداشت در این قرارداد در مورد دارایی اسم در ایران اضافه شده مجاناً و بدون هیچ قیدى به طور سالم و قابل استفاده ملک دولت خواهد شد و کمپانى در آتیه از هرگونه تعهدى برى خواهد بود »
آقایان محترم در قرارداد دادرسى پس از ختم مدت امتیاز دارایی شرکتها که مشغول استخراج و حمل و نقل و تصفیه و غیره بوده اعم از داخله و خارجه متعلق به ایران است و قرارداد شوم اخیر فقط دارای شرکت که در ایران است ملک دولت ایران خواهد شد در صورتی که طبق ماده 25 مدت خاتمه یابد ولى راجع به ختم مدت امتیاز مسکوت گذارده شده این قرارداد شوم اخیر چه رقت منعقد شده است وقتی که 32 سال از عمر آن گذشته بوده و نصف بیشتر دارایی شرکت اعم از تأسیساتى که در ایران بوده و یا در سایر ممالک متعلق به ایران شده بوده است تقریباً چون توافق براى فسخ شده میتوان گفت پانصد و سى و چهار هزارم تمام دارایی شرکت از منقول و غیر منقول از موجود در داخل یا خارج ایران ملک ملت ایران بوده و براى تجدید قرارداد ما فقط مالک نفت زیرزمین نبودهایم بلکه مالک بیش از نصف دارایی کمپانى بودیم براى هر کسى روشن است که چنین قرارداد را باید مزدور و مخلوق کمپانى با کمپانى منعقد سازد چون در اطراف خرابى این قرارداد کراراً صحبت شده است با توضیحات جناب تقىزاده بیشتر عرضى نخواهم کرد فقط باید دید همین قرارداد شوم آیا عمل شده است؟ یا نه. این جمله معترضه را عرض کنم و بعد وارد مطلب شوم در ضمن قرارداد جناب وثوقالدوله در 1919 به انگلستان مستشار انگلیسى تحمیل به مالیه ایران شد با اینکه این شخص انگلیسى بود و از نظر سیاست تحمیل به ملت ایران شده بود ولى شخص با شرفى بود وارد محاسبه کمپانى نفت جنوب شد همین کمپانى که آن روز هنوز اکثریت سهام آن متعلق به دولت انگلیس نشده بود همین کمپانى که آن روز درسایه کمپانى دارسى با ما طرف معامله بود همین کمپانى که امروز متکى به این قرارداد شوم دوره پهلوى است حساب چند سال کمپانى را که با ایران بدحسابى کرده بود رسیدگى کرد با اینکه آرمیتاژ اسمیت از حدود امتیاز خارج شد و به میل خود تفسیر نمود و مبالغى به عنوان مصالحه از کمپانى براى ملت ایران وصول کرد در اوایل دوره چهارم که من افتخار نمایندگى را در این مجلس داشتم گزارش مستشار که اسمش هم آرمیتاژ اسمیت بود راجع به نفت و تفسیر و توضیح مواد و فصول امتیاز دارسى را که داده بود طبع و توزیع شد و من یک نسخه آن را دارم البته در آرشیو مجلس و وزارت دارایی و جاهاى دیگر هست ممکن است آقایان مراجعه فرمایند تا روشن شود انواع تقلبات و بىحسابیهاى کمپانى براى تضییع حقوق ملت ایران و من در آن روز که گزارش آن مستشار انگلیسى را که تحمیل به دولت ایران شده بود و یا به عنوان قرارداد وثوقالدوله در کابینه مرحوم مشیرالدوله از کار خارج شد مطالعه میکردم خیلى متأسف شدم که یک نفر خارجى چون مستخدم ایران بوده باکمال شرافت مدافعه از حقوق ایران کرده ولى بعضى مأمورین داخلى ما چه عرض کنم؟ این جمله معترضه بود براى روشن شدن فکر آقایان و سوابق کشمکش نفت حالا باید دید طبق همین قرارداد که طرف استناد کمپانى است چگونه با ملت ایران رفتار شده. طبق قسمتى از ماده دهم قرارداد کمپانى تعهد نموده است حقوق دولت ایران را براى جلوگیرى از امکان توجه ضرر به دولت در موقع ترقى و تنزل قیمت پول انگلیس قیمت طلا در لندن مناط اعتبار باشد و باید حقوق دولت ایران به نرخ طلا در لندن داده شود کمپانى این اصل را زیر پا گذارده و به نرخ طلا در بانک انگلیس عمل کرده باید دید در لندن عین طلا در بازار آزاد چه قیمت دارد و چگونه خرید و فروش میشود نرخ مصنوعى بانک انگلیس براى خود ملت انگلیس معتبر است نه براى ما. ما در تهران مىبینیم روى اسکناس صد ریالى یک پهلوى نوشته بودند ولى پهلوى طلا 8 یا 9 مقابل آن قیمت داشت ما در تهران تماشا میکنیم بانک ملى طلا را براى پشتوانه یک قیمت اگر سکه عثمانى دارد یک قیمت اگر سکه انگلیس یا روس یا شمش است قیمت دیگرى اعلان میکند نباید نرخ بانک دولت را در معامله با دیگران زمینه
+++
محاسبه قرار داد. ما همین قرارداد شوم سهم ناچیز خود را به طلا قیمت بازار لندن باید دریافت داریم آیا این عمل شده است یا نه، طبق ماده 19 کمپانى براى احتیاجات داخلى ایران از بنزین و نفت و مازوت براساس قیمتهاى رومانى و خلیج مکزک براى مدت 12 ماه نازلترین معدلها را اساس قیمت قرارداده و تخفیفى منظور داشته آیا با این رویه و اصل عمل شده است و از طرفی اگر کمپانى که اکثر سهام آن ملک دولت انگلیس است براى مصالح جنگى یا اقتصادى دولت انگلیس میل دارد تابعیت خود را حفظ کند و عایدات و محصول رنج و عمل ایران را مشمول مالیات بردرآمد دولت انگلیس قرار دهد چه ربطى به ما دارد اگر کمپانى قرارداد محرمانه با بحریه انگلیس منعقد سازد که سالى فلان مقدار سوخت بحریه را به فلان نرخ بدهد چه ربطى به ما دارد لازم است دولت در محاسبات کمپانى وارد شده مخارج و بخششهاى کمپانى که براى مصالح دولت انگلیس مفید بوده نه براى ایران از ستون خرج خارج کرده سهم ما را تشخیص دهد و لازم است دولت یک نفر کارشناس که شرافت مستشار تحمیلى قرارداد وثوقالدوله را داشته باشد براى رسیدگى به محاسبات کمپانى استخدام کرده و از بدو شروع به عمل تا تشخیص شود که کمپانى چه مبلغ سرمایه داشته و چه مبلغ سود عاید او شده و موجودى منقول و غیر منقول نقد و غیرنقد او چیست سرمایه با سود معمولى خود را اگر تا به حال نبرده به او داده شود و بقیه طلب ایران را بدهد و اگر این نفت منافع غیر مرئى براى ملت انگلیس داشته و در سایه دوستى با ایران و استفاده از این منابع نفت در دو جنگ بینالمللی فاتح شده و غیر ازخسارت به ایران سهمى نرسیده مزد علم آنها و ضرر جهل ما خواهد بود ما فقط بحساب منافع مادى باید رسیدگى کنیم و دولت و ملت انگلیس از نظر اخلاقى و منافع سرشار معنوى که تا به حال از این نفت عاید آنها شده حقاً باید مساعدت کنند که ملت کهنسال ایران با شدت احتیاجى که امروزه براى آبادى مملکت خود دارد بیش از این در فشار نباشد.
آقایان نمایندگان چه مناسبت دارد ما به دولت انگلیس مالیات عایدات نفت خود را بدهیم و تماشا کنیم که دولت قوىالاراده نفتى در شکم دولت ضعیف ایران داشته باشیم؟ آقایان به همان دلیل که کمپانى حاضر شد سهم ایران را طبق قرارداد شوم تحمیلى خود اضافه کند اگر با حرف حساب مقاومت به خرج بدهیم میتوان حقوق از دست رفته ایران را مجدداً تحصیل کرد بقیه مذاکرات مربوط به عمل نفت را واگذار به سایر آقایان خواهم کرد که بیشتر فرصت مطالعه را داشته و با ارقام سر و کار دارند (احسنت) موضوع دیگرى که باید به عرض آقایان برسانم این است که سیاست و اقتصاد آشنایى و رفاقت و دوستى برنمیدارد و ملت انگلیس یکى از مالالتجارههاى ما که فرش است اجازه نمیدهد چهار تکه فرش را در لندن به فروش برسد زیرا جنس لوکس است و ملت انگلیس فقیر و بیچاره محتاج به جنس لوکس نیست و ترانزیت را هم یک حدى برایش قائل است ترانزیت هم آزاد نیست اجازه نمیدهد که فرش ایران آنجا برود و دولت هم مى نشیند و تماشا میکند. سیاست و اقتصاد رفاقت و دوستى و آشنایى سرش نمیشود (کشاورزصدر - دولت گفته و عمل میکند) (آزاد - همهاش حرف تحویل دادهاند و یک قدم بر نداشته است نتیجه آن چیست؟) یک موضوع دیگرى که لازم است گفته شود و مربوط به عمل امتیاز و نفت نیست، بلکه از متفرغات آن میباشد موضوع تسعیر طلا است که بانک ملى ایران من هنوز نفهمیدهام این بنگاه دولتى است یا شخصى در موقع انتقال سهم ایران بابت نفت، طلا را به قیمتى محسوب مىدارد و در معاملات خارج به قیمت دیگر و این عمل موجب شده است که سرمایه با یک 30 میلیون تومان بوده و در آخر اسفند 27 متجاوز از پانصد میلیون تومان از دولت طلب دارد این بانک علیه السلام که 30 میلیون تومان سرمایه دادیم که کار کند آن مرد آلمانى هم استخدام شد براى تشکیلات و انصافاً هم تشکیلات خوبى داد (دهقان - همان که پولها را دزدید و رفت؟) بله با بعضى از دزدهاى منتقد مملکت ما همدست شد وقتى ارباب میدزدد نوکر به طریق اولى میدزدد غصه آن را نخورید سرمایه بانک 30 میلیون تومان بوده و در اسفند 27 متجاوز از پانصد میلیون تومان از دولت طلب دارد و همه روزه در تغییر اسکناس و عمارات و دفاتر تفنن دارد و گاهى شنیده میشود که میل دارد اسکناس زیاد چاپ کند و معاملات فروش نقره میشنوم خسارت زیادى وارد شده ولى چون مؤسسه مستقلى است و دولتهاى وقت جرأت و جسارت ندارند که از نظریه مستشارهاى اقتصادی خارجى به نفع بانکهاى ملى و غیره ایران استفاده نمایند در صورتى که خرابى و آبادى مملکت از نظر اقتصاد باید مربوط به برنامه و عمل بانک ناشر اسکناس باشد.
در نظر دارم موقعى که مستخدمین آلمانى ما بانک ملى ایران را تأسیس نمودند سود تجارتى را صدى دوازده قراردادند و مجلس براى آسایش زارع و مالک سود بانک فلاحتى را صدى شش قرار داد ولى نمیدانم چه شده که سود بانک فلاحتى عملاً بیش از دو مقابل بانک ملى شده است. بانک ملى پول براى آبادى و تولید نمیدهد و براى سفته بازى و گران شدن زندگانى سود را تخفیف میدهد (آزاد - آقاى رئیس خوب است جلسه را ختم کنید) هنوز نیم ساعت مانده (مسعود ثابتى - چون خیلى گرم است و شب جمعه هم هست ختم کنید) من پیشنهاد کرده بودم مجلس عصر باشد که یک جلسه عرایض من تمام بشود چون اطلاعات عمیق اقتصادى زیاد ندارم بیشتر در این موضوع صحبت را جایز نمیدانم فقط عیان و ظاهر است که عمل فعلى بانک ملى موجب خرابى دستگاه اقتصادى است.
قسمت سى و یک - درآمد املاک واگذارى و خالصه است استدعا میکنم آقاى وزیر دارایی بیشتر توجه بفرمایید آقایان اداره این املاک به ضرر مملکت است و عقیده املاک واگذارى و خالصه باید تقسیم شود و دولت ابداً دخالت مستقیم در امور فلاحت و زراعت نداشته باشد ولى تقسیم املاک باید شکلى باشد که املاک خراب آباد شود نه اینکه تقسیم وسیله خرابى املاک باشد در دوره استبداد رویهُ براى تقسیم املاک خالصه اتخاذ شد که به عقیده من بهتر از رویهای است که در دوره پهلوى اتخاذ شده. در زمان ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه هر کس داوطلب بود که دولت ملک خالصه را به او واگذار کند اولاً پرداخت تمام عایدات آن روز را تعهد میکرد که بدون مخارج تسلیم مالیه کند و سعى در آبادى نماید اگر فاضل عایداتى حاصل شد بهره او باشد و اگر پرداخت عایدات تسامح میکرد ملک خالصه را دولت ضبط میکرد و عایدات گذشته را وصول میکرد در نتیجه این رویه این خالصجات انتقالى بدست اشخاص افتاد و تمام آباد شد و یکشاهى از عایدات دولت کسر نشد تا در زمان شاه سابق که تمام عایدات دولت کسر نشد تا در زمان شاه سابق که تفاوت عایدات را از قرار تومانى پنج تومان فروختند. رویه تقسیم املاک خالصه در چند سال اخیر یا مجانى بوده است مانند خالصجات سیستان و خوزستان و یا به طریق مزایده بوده است مانند خالصجات اطراف طهران من نظر دارم موقعی که در مجلس پنجم لایحه فروش خالصجات را دولت وقت تسلیم مجلس کرد من پیشنهاد کردم که اگر ترتیب فروش و انتقال مانند رویه زمان ناصرى و مظفرى باشد بهتر است ولى البته پیشنهاد من طرف توجه نشد و املاک خالصه به دیگران به طریق دیگرى انتقال یافت. حال باید دید آیا خالصجات دوره ناصرى و مظفرى که انتقال به اشخاص شده آبادتر است یا سیستان و خوزستان؟ این طریقه که من پیشنهاد میکنم که خالصجات را دولت به طریقه دوره ناصری و مظفرى به اشخاص انتقال دهد این مبلغ 369، 896، 18 تومان بدون اینکه دولت مخارجى متحمل شود و مباشرین املاک خالصه پدر رعیت را بسوزانند وارد صندوق دولت میگردد و پس از پنج سال مسلم عایدات املاک خالصه پدر رعیت را بسوزانند وارد صندوق دولت میگردد و پس از پنج سال مسلم عایدات املاک خالصه مملکت دو مقابل خواهد شد و این فقر عمومى تخفیف خواهد یافت اگر مراجعه به عایدى خالصجات اطراف طهران و یا انتقالهاى دوره ناصرى و مظفرى بشود و با عایدات امروز مقایسه شود صدق عرایض من ظاهر خواهد شد (صحیح است) محتاج به استدلال بیش از این نیست.
قسمت 54 درآمد اوقاف جمعاً و خرجاً باید دید قبل از تأسیس اداره اوقاف اعمال خیریه و اوقاف در چه حال بود بعد چه شد. قبلاً در نظر دارم در ایام ماه مبارک رمضان در شهر مشهد در حدود 12 هزار نفر طالب علم در مدارس دینى بودند اغلب شبها براى افطار حضرات دعوت داشتند و صاحبان خیر یک هفته قبل طلاب فلان مدرسه را دعوت مینمودند که به دیگرى وعده ندهند در نتیجه این اعمال خیر قصص و حکایات مضحکى از طلاب مصنوعى شنیده میشد این دستگاه خیرات در اغلب اوقات به اشخاص محتاج کمک میکرد مثلاً در اول زمستان لحاف در محلات مختلف بین ارباب و پوستین و سوخت در محلات مختلف بین ارباب حاجت پخش میکردید مثلاً در شهر طبس موقوفه مرحوم عمادالملک براى انواع حوایج عمومى مبالغى منظور داشته حتى براى نظافت حتى براى نظافت اهل محل حمام و مخارج آن را باحقوق کارگر و غیره در وقفنامه مورد توجه قرارداده ارباب حاجت مجاناً براى نظافت از حمام عمومى استفاده نمایند. قبل از تأسیس اداره اوقاف علیه السلام اگر اختلافى بین فامیلی تولید میگردید یا ملکى متنازع فیه بود براى رفع اختلاف وقف بر مصارف خیریه میگردید چرا براى اینکه دولت دخالت نداشت بلکه طرف حمایت و احترام دولت بود اما بعد از تأسیس اداره اوقاف زمینه حاضر شد که اداره اوقاف سراً با متولى مساعدت مینمود که اموال موقوفه را به نام ملک شخصى ثبت بدهد و البته حقالسکوت به جناب نماینده اوقاف میداد
+++
کم کم کار بالا گرفت نماینده اوقاف املاک موقوفه را به عنوان مجهولالمتولى و مجهولالمصرف تصرف مینمود و پرونده امر را که تحت اختیار خود او بود از بین میبرد و به اسم خودش تقاضاى ثبت مینمود من اعلان رئیس اوقاف دو شخصیت براى خود اختیار کرده بود مثلاً به عنوان میرزا مهدی خان نماینده اوقاف تقاضاى ثبت مسجد یا مصنعه و حمام یا مدرسه موقوفه را نموده بود و به عنوان آقا شیخ مهدى مغازههاى طرفین مسجد وحمام و مصنعه و غیره را که واقف براى روشنایى، یا امام و خادم مسجد وقف نموده به عنوان ملک شخصى تقاضاى ثبت کرده است آن اعلان ثبت و جناب نماینده اوقاف موجود است این عمل در یک نقطه و یک شهرستان نبوده بلکه اداره اوقاف وسیله بوده است براى محو آثار اوقاف، اگر یک وقتى هیئتهاى اسلامى و غیره براى جلوگیرى از بردن اموال موقوفه اقدامى کرده و جلو بردن وقف را گرفته است از طرف دولت البته به تحریک کسانی که ملک موقوفه را ملک شخصی قرار داده دوسیه سازى و هزار حقه بازى شده است براى مثال اوقاف یزد را خوب است دولت طرف توجه قرار دهد و از بدو تأسیس اوقاف تا به حال معلوم خواهد شد که اوقاف مسلم در موقع ثبت (ملک شخصى شده) و معامله با خالصىزاده که با متصدیان اوقاف طرف بوده روشن است لذا من عقیده دارم باید اداره اوقاف با صورت فعلى که ادارات فرهنگ را آلوده ساخته است و جوانان تحصیلکرده ما که مأمور فرهنگ ولایات میشوند در منجلاب اوقاف گرفتار میشوند بهتر است اداره مستقلى باشد آن هم نه ضمیمه فرهنگ بلکه ضمیمه اداره امور سرپرستى بشود.
اگر عایدات اوقاف درست اداره شود یعنى قانون حاکم باشد نه فلان مأمور میتوان بیشتر این اطفال ولگرد را نگهدارى و تربیت کرد که عضو مفید جامعه شوند این موضوع را با جناب دکتر سجادى و وزیرسابق فرهنگ و همچنین با جناب دکتر زنگنه وزیر فعلى مذاکره نمودم که اولاً فرهنگ را از منجلاب اوقاف نجات داده و مأمورین فرهنگ متصدى اوقاف نباشند که آلوده به کثافات اخلاقى شوند و ثانیاً اوقاف اداره مستقلى شده در مرکز و ولایات ضمیمه اداره سرپرستى که وظیفهدار نظارت در منافع عمومى است بشود البته این عرض من طرف توجه شد و مختصر استقلالى به اداره اوقاف داده شد ولى به کلى مأمورین فرهنگ ولایات از کثافت دخالت در عمل اوقاف معاف نشده و ضمیمه اداره سرپرستى نگردید امیدوارم در تشکیلات وزارتخانهها که در ضمن بودجه مقدمهُ طرحریزى خواهد شد اداره اوقاف ضمیمه دادگسترى شده و ادارات امور سرپرستى از اوقاف بنمایند شاید جلوگیرى از خرابى تاحدى بشود.
موضوع 64 سود ویژه اقتصادى - خیلى جلب توجه میکند ما از مخارج دستگاه اقتصادى ابداً خبر نداریم و اعتبارات نامحدودى است و به نظر مأمور اقتصاد واگذار شده در این موضوع آقاى کهبد که شغلش تجارت است و مطالعاتى در این قسمت نموده اطلاعاتى طبق ارقام میدهد که انسان گیج میشود من همین قدر میدانم که در بعضى شهرستانها اشخاصى را سراغ دارم که پدر آنها هنوز در قید حیات است و مشغول دلالى است و میراثى از پدر به ایشان نرسیده و تجارت دیگرى غیر از خدمت در اداره اقتصادى نداشته خود و همدستهاى او صاحب همه چیز شده حتى کرسى وکالت این دستگاه اقتصاد دستگاه پرخیر و برکتى است همه چیز براى شاغلین مقامات دارد ولى براى دولت و ملت ایران غیر از ضرر وگرانى زندگانى حاصل و نتیجه ندارد آقایان محترم دولت کاسب و تاجر بسیار بدى است دولت همسایه مجاور ما طبق اصول مسلکى خود میل داشت تمام حوایج اجتماعى را دولت عهدهدار شود ولى در عمل چون اخلاق اجتماعى و محیط مساعد نبود مجبور شد در بعضى قسمتها از اصول اشتراک دست برداشته تقریباً اصل خرده مالک را (کلخوز) قبول کند همین اصل است که اسلام طرحریزى نموده در قسمتهاى عمومى دولت را مالک شناخته دریاها صحراها جنگلها رودخانهها و امثال ذالک و در قسمتهاى خصوصى که با رنج و عمل افراد آباد شده است اسلام مالکیت خصوصى را شناخته است البته براى اینکه اشخاصى در مالکیت زیاده روى نکرده و اسباب زحمت نوع خود نشوند اصولى از قبیل خمس و زکوه و مقرراتى از قبیل جلوگیرى از احتکار و اجبار سرمایهداران در موقع خطر متحمل ضررهاى مالى و غیره وضع نموده و امام را که رئیس دولت است مجرى این قوانین و مقررات قرار داده حال باید دید آیا وقتی که دولت قوى و بزرگى مانند روسیه نتوانست این فکر اشتراکى را عملى سازد چگونه دولت علیه ایران با داشتن این دستگاه خراب دخالت در امور اقتصادى مینماید نتیجه عمل دولت چه شده است؟ این سرمایهدارهاى خلقالساعه و همین فاصله زیاد بین طبقات و این کشمکش بین کارگرها و کارفرما این جنگ داخلى که اسباب پیشرفت مقاصد سوءخارجیها در ایران است (جمعى از نمایندگان - اکثریت نیست)
نایب رئیس - پیشنهاد ختم جلسه رسیده چون وقت هم قضى شده است جلسه براى روز شنبه ساعت 8 و نیم صبح
(مجلس یک ساعت بعدازظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شوراى ملى - امیر حسین ظفر ایلخان ، جواد گنجه
+++