تاریخ معاصر گیلان
[1399/03/12]
با یاد میرزا و درختان/ مصطفی علیپور
با سبک شعری آقای علیپور بیشتر آشنا شویم.
شخصیت بارز و فداکار رهبر نهضت جنگل و ماهیت عدالتخواهانه و استقلالجویانهاش، شاعران زیادی را به ستایش رهبری آن، واداشته است. یکی از اشعار کم شنیده شده و یا نشنیده شده، شعری است که مصطفی علیپور، در ستایش سردار جنگل(میرزا کوچک جنگلی) سروده است:
میرزا(با یاد میرزا و درختان) ....و جنگل منظومه درختانی است که سایه بر دریا افکندهاند و ریشه در آتش دارند و «شب» همه «شب» در انبوه شاخهها و برگهاشان سرگردانست و جنگل، رستاخیز است و هر درخت، استحاله مردی ست که یک شب به توفان زد و زان پیشتر که آسمان چون عقابی او را برباید. شولایش را به شاخ گلزنی آویخت تفنگی را، در آبشاری رها کرد و آرزوهای سبزش را در تن درخت نهاد و جنگل، میدان ست و هر درخت، سواری ست که پا در رکاب گِردباد میپیچد و پیش میآید شعلهور میکند و رّد خونش بر برف، پرندگان را به جستجویش بر میانگیزد. سرودش را ستارگان، سر به هم آورده برای ماه میخوانند و در سکوت، تفنگش را درختان، دست به دست میچرخانند. جنگل، اینک جنگل ست و هر درختی، «میرزا» ست!
شولا: در گیلان و مازندران، شولا را جامه چوپانان و گالشان میخوانند. کاربرد اصلی شولا، محافظت در برابر سرماست.
مالنگا: به کسر لام، مکان و محلی در جنگل برای تجمع چوپانان و شکاربانان.
منبع: کیهان فرهنگی، سال ششم، مهر۱۳۶۸، شماره ۷، ص ۱۱.
