مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره 6
[1396/05/02]
جلسه: 218 صورت مشروح مجلس لیله یکشنبه 13 اسفند 1306 مطابق 11 رمضانالمبارک 1346
فهرست مندرجات :
1-سؤال آقای بامداد از آقای معاون وزارت فوائد عامه راجع به راه شیراز و جواب آقای معاون
2- بقیه مذاکرات نسبت به لایحه اجازه پرداخت بودجه مملکتی در اسفند ماه 1306 بر طبق تشخیص و تصویب کمیسیون بودجه و تصویب آن
3- مذاکره نسبت به لایحه دولت راجع به پرداخت یک دوازدهم بودجهها بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه 1306 و تصویب آن
4- قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم بودجهها و اعتبارات مصوب 1305 بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه 1306
5- قانون بودجه سال 1306 مملکتی و اجازه پرداخت مخارج مملکتی بر طبق تشخیص کمیسیون بودجه در اسفند ماه 1306
مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره6
جلسه: 218
صورت مشروح مجلس لیله یکشنبه 13 اسفند 1306 مطابق 11 رمضانالمبارک 1346
فهرست مندرجات :
1-سؤال آقای بامداد از آقای معاون وزارت فوائد عامه راجع به راه شیراز و جواب آقای معاون
2- بقیه مذاکرات نسبت به لایحه اجازه پرداخت بودجه مملکتی در اسفند ماه 1306 بر طبق تشخیص و تصویب کمیسیون بودجه و تصویب آن
3- مذاکره نسبت به لایحه دولت راجع به پرداخت یک دوازدهم بودجهها بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه 1306 و تصویب آن
4- قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم بودجهها و اعتبارات مصوب 1305 بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه 1306
5- قانون بودجه سال 1306 مملکتی و اجازه پرداخت مخارج مملکتی بر طبق تشخیص کمیسیون بودجه در اسفند ماه 1306
(مجلس سه ساعت از شب گذشته به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)
(صورت مجلس لیله پنجشنبه دهم اسفند را آقای نگهبان قرائت نمودند.)
غائبین با اجازه جلسه قبل:
آقایان: اعتبار- نوبخت- حاج حسن آقا ملک- یحیی خان زنگنه- میرزا احمد خان بدر
غائبین بیاجازه جلسه قبل:
+++
آقایان: اسدى- اعظمى- نظاممافى- قوام شیرازى- مهدوى- میرزا حسنخان وثوق- محمودرضا- حاج غلامحسین ملک
دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل
آقایان: فهیمى- عصر انقلاب- آیتاللهزاده - اصفهانى
دیر آمدگان بىاجازه جلسه قبل
آقایان: جلایى- دشتى
رئیس- صورت مجلس تصویب شد
معاون وزارت فواید عامه- چند فقره لایحه است که تقدیم مجلس شوراى ملى میشود اولى راجع به استخدام میشود فن دم هاگن متخصص جنگل است لایحع دیگر راجع به تمدید امتیازى است که براى اتوبوسرانى داده شده بود حق نقدى بود که سابقاً داده شده بود حالا که وسایلش موجود شده است و عنقریب حرکت میکند تقاضا کرده است شش ماه دیگر تمدید داده شود این هم امتیاز راهآهن مابین عبادان محمره است که آقاى موقر تقاضا کردهاند. این هم قانون جنگلها است که تهیه شده و تقدیم مجلس مىشود براى تنسیقات جنگلى چون بودجه اداره راهآهن هذهالسنه هم از کمسیون بودجه نگذشته و به طور موقت حقوق اعضایى که تا به حال کار کردهاند پیشنهادى است به مبلغ چهارده هزار تومان که به مجلس تقدیم شده.
رئیس- آقاى بامداد از وزارت فوائد عامه سؤالى داشتید مطلعشان کردهاید؟
بامداد- بلى
رئیس- بفرمایید
بامداد- دو فقره سوال از وزارت فوائد عامه کرده بودم یکیش راجع به راه شیراز است که حالا سوال میکنم جواب که شنیدم اگر موقعش شد سؤال دیگرم را عرض میکنم راه شیراز از اصفهان تا آباده راهى است خیلى خراب از آباده به شیراز باید در قاموس طرق و شوارع یک لغتى برایش پیدا کرد حاکم آباده بایست دولتى از شیراز براى آباده حرکت کرده است ده روز طول کشیده تا رسیده است شاید چهل و پنج شش فرسخ است. راه یاس چمن که نقطهای است باتلاقى که اگر یک قدرى باران بیشتر بیاید قابل عبور نیست و براى مسافرین کاملاً اسباب زحمت فراهم میکند. سابقاً تکلیف مسافر معلوم بود با کجاوه و پالکى حرکت مىکردند و البته لوازم زندگیشان را هم همراه داشتند ولى حالا تصور میکند یک روزه میرسد با باده یک اسباب مخففى همراه بر میدارد آن وقت تصور کنید چه وضعیتى است براى مسافر از شیراز تا بوشهر هم همین طور بدبختىها براى مسافرین هست یک داستانى است که اگر یک نفر حاکمى سرتیپى امیرلشگرى باشد ممکن است به واسطه ایلات آنجا خودش را از هلاکت نجات بدهد ولى اگر مسافر عادى باشد نمیتواند اگر توانست و بلامت گذشت که یک عرضحالى بوزارتخانه بوزارتخانه یا بنمایندگان میفرستد و الّا خیر همانجا میمیرد. براى استحضار آقاى معاون عرض میکنم که یک پلى است در روى رودخانه قره قاچ که مرحوم مشیر پیشکار فارس یک راهى ساخته شخصاً براى خیرات یک پلى روى این رودخانه ساخته است که قریب بیست هزار تومان خرجش شده است یک دهنه این پل خراب شده دو سال است میسازند هیجده هزار تومان هم خرجش کردهاند امسال هم آن را آب برده شما اگر از روى قانون و تقسیمى که از باج راهها به راه میرسد از اینجا تا بوشهر را یک شاه جاده بزرگ و یک معبر تجارى فرض میکنید اقلاً یک سهمى به او بدهید آخر هزار تومان بودجه آن هم خرج پرسنل شدن البته همین وضعیت تولید میشود خدا میداند هر جایى که در این راه دست بهش نخورده است
+++
خوب است ولى جاهایى که دست خورده ابداً قابل عبور نیست، یک پل کردههایی اسمش پل گرده است از پل خان تا رزقان چون فاضل آب برنجکارى آنجا را مسیل میکند آمدهاند گویا مرحوم الله وردى خان یا امام قلى خان پسر او آمده است و یک برجستگى با سنگ و ساروج درست کرده و اسمش پل گرده شده است وقتى که اینجا را آب بگیرد. از روى او میشود عبور کرد. مهندس شما براى این که دو اتومبیل وقتى که بهم میرسند نمیتوانند عبور کنند آمده و راه را برگردانده است تمام راه را خاک ریخته براى این که بعد سنگ بریزد آن وقت چرخ اتومبیل هم البته اینها را صاف و محکم مىکند خاکى ریخته شده است آن وقت اتومبیل در موقع عبور نیم ذرع سه چارک توى گل مىنشیند شاید هم به مرضتان رسیده باشد زیرا بعضىها هستند که مستقیماً مینویسند اگر به عرضتان رسیده چه اقدام کردهاید وگرنه حالا بفرمایید چه اقدام خواهید کرد.
معاون وزارت فوائد عامه- راجع به قسمت راه شیراز به اصفهان البته خود حضرتعالى میدانید و سایر آقایان هم میدانند که راه اساسى در آنجا ساخته نشده است و ما هنوز یک بودجه کاملى نداشتهایم که بتوانیم راه اصفهان به شیراز را بسازیم از سن 1305 به بعد شروع کردهاند و در یک نقاطى که سختتر بوده یک عملیاتى مىکنند ولى البته همین قدر که یک قسمتش خاکریزى شده پول نرسیده است سنگریزى نکردهاند و براى سال آتیه اول بهار اعتبار داده میشود و سنگریزى خواهند کرد و این را نمیشود توقع داشت که ما با یک بودجه کمى بتوانیم راه اصفهان به شیراز را مثل شوسه از اینجا تا قزوین یا نقاطى که هر کیلومترش هزار تومان دو هزار تومان خرج دارد بکنیم مابین اصفهان و شیراز تقریباً هفتاد کرور پول لازم دارد که آنجا را هم مثل سایر شوسهها بکنیم البته سعى مىکنیم که قسمتهایى که خاکریزى کردهاند براى سال آتیه تکمیل کنیم و سعى مىکنیم که در 1307 مبلغى را براى راه شیراز به بوشهر تخصیص بدهیم که نواقص را تکمیل کنیم و البته این یک راهى است که تکمیلش خیلى خرج دارد زیرا راهى است که براى راهآهن ساخته میشود و خیلى سخت است و بسته به بودجهاش است که ما بتوانیم به این قسمت تخصیص بدهیم و همین طور که آقایان متوجهند البته بایستى بطور الاهم فالاهم ساختمان راهها بشود زیرا آن قدرى که اهمیت داده میشود به راه از اینجا به قم و و قزوین نمیتوان همان اندازه اهمیت داد به راه اصفهان به شیراز یا از شیراز به بوشهر البته راهها هر قدر کم عرضتر و نزدیکتر باشد خرجش هم کمتر میشود و در بیست فرسخ راه وقتى که پنجاه هزار تومان خرج کنید بهتر ساخته میشود و در بیست هزار تومان خرج کنید. البته اگر آن پولى که داده شده به مصرف نرسیده باید مؤاخذه کرد و تحقیق کرد و مفتش فرستاد و دید که خرج نشده یا این که مختصرى که داده شده مصرف شده و تکمیل نشده و همین تذکر حضرتعالى را آقاى آقا سید یعقوب هم در کمیسیون بودجه دادند و ایشان هم مىخواستند سوال کنند عرض کردم خود وزارت فوائد عامه هم در نظر دارد که حتماً در بودجه 1307 براى آن قسمت یک بودجه منظور کند که بتواند این نواقص را که امسال دارد و اسباب زحمت مردم است رفع کند.
رئیس- آقاى بامداد
بامداد- این جوابها را بنده میدانستم و همه هم میدادنند ایشان نمیگویند که ما متعمداً نکردیم حالا هم استدعا میکنیم که شما پیشنهاد کنید کمیسیون بودجه که تصویب میکند مجلس هم تصویب میکند آن قسمتى که از این قانون به فارس میرسد او ار پیشنهاد بفرمایید و اطمینان بدهید که از سال آتیه اقلاً شروع میشود که مردم این طور گرفتار نباشند ما هم حرفى نداریم.
وزیر داخله- بنده تقاضا دارم خبر کمیسیون داخله
+++
راجع به قانون سجل احوال جزء دستور جلسه آتیه شود.
رئیس- مخالفتى ندارد؟
(گفتند- خیر)
رئیس- ماده واحده راجع به بودجه کل مطرح است. آقاى استرآبادى
استرآبادى- در جلسه سابق آقاى وزیر مالیه دو فقره لایحه به مجلس آوردند یکى راجع به پرداخت حقوق بهمن بود و دیگر راجع به اسفند بود و برحسب قاعده میبایستى راجع به بهمن پیش افتاده باشد بنده خواستم تقاضا کنم که چون ماه رمضان است و حقوق مستخدمین وزارتخانهها عقب افتاده است آقاى وزیر مالیه هم موافقت بفرمایند که اول مخارج بهمن مطرح شود.
وزیر مالیه- آقا درست مىفرمایند بنده دو لایحه تقدیم کردم یکى یک دوازدهم روى ماخذ 1304 و اضافات مصوبه بعد مطابق دوازدهمهاى دیگر براى بهمن و یک ماده هم براى پرداخت اسفند ولى راجع به اسفند چون قبلاً مطرح شده و مذاکرات کافى شده و اغلب پیشنهادات خوانده شده و بنده گمان میکنم که دیگر طولى نداشته باشد بنده نمیدانم چرا میل دارند که ما حالا این کار را ناقص بگذاریم و کار دیگرى شروع کنیم آقا که میل دارند در این موقع حقوق مستخدمین زودتر داده شود و باید سعى کنند که همین امشب انشاالله هر دو بگذرد که بند هر دو ماه را با هم بهشان بدهم بنده خودم ساعى هستم که براى قبل از عید بلکه قبل از بیستم رمضان که مصادف با ایام مبارکه خواهد بود این دو دوازدهم پرداخته شود پس استدعا میکنم آقا هم موافقت بفرمایند که زودتر و بودن حواشى هر دو فقره تصویب شود.
استرآبادى- بنده هم موافقت میکنم و مقصودم این بود که زودتر حقوق مستخدمین داد شود بنابراین استرداد میکنم.
پیشنهاد آقاى آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم مخارج مملکتى مطابق مواد تبصره تنظیم شده و کمسیون بودجه به مصرف خواهد رسید.
آقا سید یعقوب- بنده گمان مىکنم این مسئله را که عرض کردم یک مسئله فوقالعاده نیست در واقع این ماده واحده که وزیر مالیه تقدیم مجلس کرده است و مجلس حالا رأى میدهد اجازه مجلس است که مطابق بودجه که در کمسیون هم گذاشته است مجلس هم رأى میدهد و در واقع این ماده پیشنهادى وزیر مالیه تصویب ماده اول و ماده دوم مخارج مملکتى بود که وزارت مالیه مجاز است از طرف مجلس که مطابق ماده دوم بودجه تفصیلى را بپردازد ولى این بودجه تفصیلى را پرداختن بیست و چهار ماده دیگر عقب سرش است مثل این که شما به ناظر خودتان بفرمایید این پول را خرج کن اما در تحت این مواد خرج کن این است که بنده عرض کردم حالا لایحه بودجه کل خدمت همه آقایان هست یک موادى دارد که دولت باید مطابق آن مواد این بودجه را بپردازد نه این که دولت مجاز است که مطلقاً بپردازد مطابق آن مواد باید بپردازد این بود که اول هم به آقاى وزیر عرض کردم فرمودند بعد از آن که این ماده تصویب شد این پیشنهاد داده شود بنده خواستم عرض کنم که کاملاً مطمئن باشند که اکثریت مجلس بلکه قریب به اتفاق موافق است با ماده شما و رأى میدهد بنده که بیش از یک ورقه نمیتوانم بدهم و الّا اگر میتوانستم دو ورقه هم میدادم اما شما هم بدانید که مطابق این مواد باید بپردازید نه این که مطلقاً بپردازید.
وزیر مالیه- آقاى آقا سید یعقوب نظرشان این اشت که مواد قانون بودجه به همان ترتیبى که ماده اول و دومش مربوط به عواید و مخارج مملکتى است به موجب این ماده واحده تصویب و اجرا میشود آن مواد دیگرى هم که مرتبط به قانون بودجه است آنها هم مطابق تصویب کمسیون اجرا شود.
+++
قبلاً هم با بنده مذاکره کردند این که عرض کردم صبر کنید بعد از تصویب این ماده این مطلب طرح شود برای این است که ما در این ماده نوشتهایم (مطابق قانون استخدام و مطابق قانون محاسبات عمومی و سایر قوانین) یعنی کلیه قوانین موجوده نسخ نشده راجع به پرداخت خرج و جمع حاکم است بر طرز اجرای این ماده واحده که آقایان تصویب میفرمایند تا وقتی که آن مواد جدید را با این طرزی که آقا میفرمایند یعنی مطابق رای کمیسیون یا آن طوری که بنده مایلم مجلس تصویب کند و گمان میکنم آقا هم با بنده موافقت بفرمایند که این مواد بعد مطرح شود و ماده به ماده مذاکره شود چون تا وقتی که اینها تکلیفش معین نشده مواد قانون بودجه 304 که یک قانون مصوبی است باید حاکم بر طرز اجرا و پرداخت باشد. ملاحظه میفرمایید که همانطور که ماده یک و دو یعنی ماده جمع و خرج قانون بودجه 1304 دیگر به درد امروز نمیخورد این مواد هم درش یک تجدیدنظرهایی باید بشود در کمیسیون یک چیزهایی تصویب شده ولی یک مواد دیگری هم بعد دولت پیشنهاد کرده که هنوز در کمیسیون بحث نشده و بعضی از موادش قابل بحث و مطالعه است به این ملاحظه بنده تقاضا میکنم آقایان این تبصره را پس بگیرند این ماده تصویب میشود و قانون فعلی این پرداخت مواد موجوده سابقه خواهد بود بعد یکییکی آن مواد را مطرح میکنیم وقتی که آن مواد تصویب شد قائم مقام آن مواد سابق میشود و آنها نقض میشود ولی تا وقتی که آنها نقض نشده به جای خودش باقی است.
آقای سیدیعقوب- بنده باید به عرض برسانم که اینطور....
رئیس- میخواهید پس بگیرید یا رأی بگیریم؟
آقا سید یعقوب- خیر نمیخواهم پس بگیرم.
(پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب مجدداً به شرح سابق خوانده شد)
رئیس- رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند.
(عده قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد.
پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم که بودجه اسفند آنچه را که کمیسیون بودجه کسر کرده است مطابق همان کسر بپردازند و آنچه که اضافه شده بماند تا در مجلس مطرح شود.
فیروزآبادی- شده چون نظر دارم که انشاءالله این وجوهاتی که از ملت گرفته میشود به مصرف خود آنها برسد و خرج اداری بعضی ترتیبات دیگر نشود این است که این پیشنهاد را کردم که آنچه را که کمیسیون بودجه کسر کرده به جهت ماه اسفند موافق همان کسر بپردازند اما آنچه که اضافه شده و در کمیسیون تصویب شده تا به تصویب مجلس نرسد داده نشود اگر چنانچه مجلس اجازه داد آن اضافات را هم بپردازند و اگر اجازه ندهند به این ملاحظه بنده این پیشنهاد را کردم انشاءالله آقایان هم موافقت میفرمایند و رای میدهند.
رئیس- آقای رفیع.
رفیع- درست فرمایش آقا نؤمن ببعض و نکفر ببعض بود اگر چنانچه آقا کمیسیون بوجه را کمیسیون عملی میدانند و معتقدند که کمیسیون مخارج را خوب کسر کرده است بالاخره آقا هم بایستی موافق باشند و آنچه را که کمیسیون تصویب کرده رأی بدهند و آنچه را که کمیسیون تصویب نکرده آقا هم رأی ندهند بالاخره دولت یک مخارجی را پیشنهاد کرده است و کمیسیون هم موافقت کرده است و بایستی موافقت فرمایند.
رئیس- رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند.
(کسی قیام نکرد)
+++
رئیس- تصویب نشد
پیشنهاد آقاى استرآبادى
پیشنهاد میکنم با حذف یک رقم از سمت یمین قران تبدیل به تومان شود.
رئیس- بفرمایید
استرآبادى- بنده تصور میکنم که این توضیحات زیادى لازم ندارد واحد مقیاس مملکت ما تومان است اولاً به قاعده اعشارى قران یک عشر تومان است وقتى که بنا شد یک بودجه یا لایحه قران نداشته باشد همان تومان را مینویسند و اگر چنانچه قران یعنى اعشار داشته باشد به توسط قران آن اعشار تمیز داده میشود و به علاوه واحد را قران قرار دادن یک رقم خیلى زیادى است که تولید زحمت هم میکند و بنده تصور مىکنم که واحد ما باید تومان باشد.
رئیس- آقاى عراقى اصلاً آقاى استرآبادى باید متوجه باشند ما باید یک حسابى را داشته باشیم که به زبان خودمان نزدیکتر باشد تومان یک لغتى است که مال ما نیست.
بعضى از نمایندگان (با همهمه) قران هم مال ما نیست.
رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه مىدادنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
پیشنهاد آقاى استرآبادى
بنده پیشنهاد مىکنم از بودجه تفصیلى وزارت معارف صفحه 118 از اعانههاى مدارس قلم هشت ششصد تومان اعانه مدرسه موسیقى حذف شود و نیز از صفحه 177 بودجه مدارس ولایات از مدرسه ویشگاه ماهى نیست و سه تومان اعتبار کلاس موسیقى حذف شود
استرآبادى- بنده قبل از این که داخل موضوع پیشنهاد خودم بشوم ناچارم عرض کنم از وقتى که من افتخار عضویت مجلس شوراى ملى را دارم هر وقت که صحبت در موضوع بودجه میشد...
(در این موقع عده از نمایندگان از مجلس خارج شدند)
یک نفر از نمایندگان- اکثریت نیست.
مدرس- ملائکه حاضرند حرفتان را بزنید.
استرآبادى- بودجه به طریق ماده واحده به مجلس آمده گر چه یکى از آقایان هم فرمودند که اکثریت حاکم است بنده هم تصدیق میکنم که اکثریت حاکم است ولى اقلیتى در مجلس نیست که تصور نمیکنم اساساً کسى با بودجه مخالف نیستم و کاملاً موافقم گر چه یک اشکال مختصرى هست و او کسرى است که کمسیون بودجه در نظر گرفته و اسباب این شده که آقاى وزیر مالیه مجبور شده و در این موقع ماه رمضان یک عده را از مالیه خارج کردهاند. اینها یک حرفهایى است که سر جاى خودش باشد چیزى را که بنده لازم مىدانم عرض کنم از نقطهنظر وظیفه وکالتى بلکه وظیفه دیانتى این است که ما باید بفهمیم این پولها مال یک بیچاره رعیتى است که با هزار خون جگر ده تومان تهیه مىکند و یک تومانش را مالیات میدهند و این را باید هر یک از آقایان نمایندگان مواظب باشند که این وجه به مصرف خودش برسد و بنده چون خیلى علاقمند به معارف بودم (مثل همه آقایان بودجههاى تفصیلى را غالباً نگاه میکردم) و فقط بودجه معارف را بیشتر دقت و مطالعه کردم آن هم یک چند صفحهاش را و به یک اقلامى رسیدم که در پیشنهاد خودم عرض کردهام
+++
در قسمت اعانه مدارس در قلم هشت دیدم ششصد تومان به عنوان کمک خرج مدرسه موسیقى نوشته شده است ... روحى لا اله الااله
استرآبادى- صفحهاش را نشان میدهم صفحه 118 قلم هشت ششصد تومان اعانه مدرسه موسیقى اگر بنا است رعایت بشود در مال ملت من هر چه فکر میکنم که اعانه مدرسه موسیقى را در تحت چه عنوانى ما مىتوانیم تصویب کنیم نمىدانم؟ مدرسه موسیقى را یک قدرى که فارسیش کنیم یعنى یک محلى که در آنجا تار میزنند ساز میزنند...
(همهمه نمایندگان)
روحى- مال قشون است. قشون با چه راه برود؟
استرآبادى- مال قشون نیست. بعد بیایید جواب بدهید. راجع به قشون مدرسه موزیک است که جزء بودجه قشونى است و بنده هیچ مخالف نیستم زیرا راجع به تحریکات قشونى و چه و چه است ولى این مدرسه شخصى است. مسئله قشون و ادارى و نظامى نیست یک مدرسه ایست که یک آدم مستقلى باز کرده و سالى ششصد تومان به آن اعانه داده میشود و بنده هیچ تصور نمیکنم که این پیشنهاد بنده محتاج به رأى باشد زیرا یکى از ان حرفهایى را که آقاى مدرس فرمودند بنده اینجا عرض میکنم ...
مدرس- من سر رشته ندارم.
استرآبادى- و آن این است که صریحاً عرض میکنم اعانه به مدرسه موسیقى به طور مسلم خلاف شرع است و مجلس باید مطابق قانون اساسى آنچه را تصویب میکند موافق قوانین شرعیه باشد. مدرسه موسیقى مخالف قوانین شرعیه است و دولت حق ندارد به این مدرسه کمک بدهد و مجلس هم نباید به اسم مدرسه موسیقى قلمى تصویب کند.
رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفر قیام کردند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقا محمدولى میرزا
(بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد مى دارم مبلغ ده هزار تومان از قلم مخارج کل کسر شود.
رئیس- آقاى محمدولى میرزا
محمدولى میرزا- پیشنهادى را که بنده پیشنهاد کردهام راجع به تعمیرى است که ضرورت پیدا کرده و مربوط به سد رودخانهای است که در شهر تبریز است و جمعى را گرفتار زحمت و مخاطره نموده ولى بعد از توضیحاتى که آقاى وزیر مالیه در اینجا دادند دیگر مورد ندارد و مسترد میدارم.
رئیس- پیشنهاد آقاى ضیاء
(به مضمون ذیل خوانده شد)
اصلاح تبصره 2 بودجه 1306 وزارت معارف را به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماییم:
تبصره 2- صرفهجوییهاى بودجه 1306 وزارت معارف به استثناى مفاد تبصره یک و همچنین به استثناى عواید اختصاصى مدرسه صنعتى فارس آنچه زاید بر شانزده هزار تومان بودجه مصوب آن مدرسه است و نیز عواید 1305 و صرفهجویىهاى 1306 همان مدرسه که باید در 1307 به مصرف مخارج غیرثابت و تکمیل مدرسه مزبور رسد الخ
رئیس- آقاى ضیاء
ضیاء- توضیح زیادى در اینجا لازم نیست در ضمن تشکر از معارفپرورى و موافقت تام محترم کمسیون بودجه عرض مىکنم این مدرسه صنعتى فارس که ذکر شده است چون ماخذ عوایدش فقط در سال 1306 است. و سال هزار سیصد و شش هم که هنوز تمام نشده است بنده یک کلمه در تبصره 2 بودجه وزارت
+++
معارف علاوه کردم که اگر عواید مدرسه صنعتى فارس علاوه بر شانزده هزار تومان چیزى داشته باشد به خودش بدهند که به مصرف خود مدرسه برسد و تکمیل شود و مأخذ بودجه مدرسه در سنوات بعد معلوم شود.
رفیع- اجازه میفرمایید؟
وزیر مالیه- بودجه که در کمسیون بودجه گذشته است تبصرههایى دارد و تمام آن تبصرهها لازم و ملزوم آن بودجه است به عقیده بنده اگر بنا باشد در مجلس بخواهند تبصرهها را بعضى دون بعضى مذاکره و اصلاح کنیم تولید زحمت مىکند الان این تبصره را با این اصلاحى که آقا میخواهند بکنند بنده نمیدانم باید قبول کنم یا رد کنم زیرا مطلبى است محتاج به مطالعه آن موقعى هم که در کمیسیون بودجه مطرح فرمودند بنده نبودم و از مذاکرات هم اطلاع ندارم به این ملاحظه بنده تصور میکنم بهتر این است که این تبصره را که آقاى ضیاء میخواهند این جا پیشنهاد و اصلاح کنند این را پس بگیرند و بگذارند تبصره است و در اصل مبلغ تفاوتى نمىکند بنده باز در کمیسیون بودجه حاضر مىشوم و در آنجا مذاکره مىکنیم و باین شکل و با شکل دیگرى که مقصود اختلافى نیست و تبصرهها راجع به طرز عمل است به این ملاحظه بنده تصور مىکنم که اصلح شقوق این تربیت باشد که این به طور کلى به هم نخورد.
ضیاء- با این طورى که مىفرمایند در کمسیون مورد مطالعه قرار مىدهند بنده مسترد مىکنم.
رئیس- پیشنهاد آقاى احتشامزاده
(به ترتیب ذیل خوانده شد)
تبصره ذیل را پیشنهاد میکنم.
تبصره به وزارت مالیه اجازه داده میشود از محل صرفهجویى بودجه وزارتخانه مربوطه مبلغى معادل حقوق یک ماهه به عنوان عیدى به مستخدمین جز سرپایى وزارتخانهها و ادارات دولتى و مدارس و سایر مؤسسات دولتى اعم از مرکز و ایالات ولایات بپردازد.
احتشامزاده- بنده وقتى که این پیشنهاد را تقدیم کردم نظرم مىآمد ...
رئیس- پیشنهاد آقاى مدرس
(به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد مىکنم بودجه وزارت جنگ استثناء شود
رئیس- بفرمایید.
مدرس- مقدمه اگر چه این حق را ندارم ولى از باب این که من قصور در بیان دارم ارباب جراید که عرایض من را مینویسند چون من قصور در بیان دارم روزنامهها را هم پر فراغت ندارم بخوانم متصل از ولایات به من مینویسند که شما چرا همچو گفتید. البته چون من خودم معترفم به قصور بیانم (این حق را ندارم) خواهش مىکنم که اگر میل دارند نطق مرا در جرایدشان بنویسند از تندنویسها بگیرند که موجب این نشود که هى به من کاغذ بنویسند و مجبور شوم جواب بدهم.
مسئله دیگر البته آقاى مخبر ملتفت هستند که این پیشنهادهاى زیادى که خیلى از آنها اساسى نیست منشأش چیزى است که تمام دنیا فهمیدهاند. گفتهاند که باید بودجه چند ماه به آخر سال بیاید به مجلس و مطرح شود. این را همه فهمیدهاند که چون بودجه مسئله مهمى است خوب است که چند ماه به آخر سال مانده بیاید و مطرح شود که در جزئیاتش صحبت شود که منتهى به این پیشنهادهایى که مىبینید نشود. بىمناسبت نیست عرض کنم هر که گریزد ز خراجات شاه بارکش غول بیابان شود. اگر مسئله بودجه درست
+++
مطرح مىشد شاید به مجلس دوم سوم چهارم پنجم ختم مىشد. بعد از آن که آقاى وزیر مالیه در ظرف ده دقیقه مىخواهد بودجه را بگذراند آن وقت کم کم این پیشنهادها منتهی میشود به موسیقى که نمىدانم لفضش یونانى است عربى است،، عبرى است،، فارسى است،، ترکى است که معنایش را نفهمیم که خوب است یا بد است. این پیشنهادها همه جهتش این است که خود بودجه را نیاوردهاند اگر آورده بودند شاید در مجلس سه مجلس چهار مجلس پنج مجلس این مسئله حل میشد و این پیشنهادهاى زیادى که کشف میکند از این که هر کسى مىخواهد یک انگشتى تویش بکند نمیشه ...
استرآبادى- این پیشنهاد بنده براى انگشت کردن نبود.
مدرس- همه همین جور است. همه پیشنهادها به واسطه این است که خود مسئله خوب مطرح میشد این جور نمیشد. حالا برویم وارد مطلب شویم: این پیشنهاد من که عرض کردم خوب است بودجه وزارت جنگ مجزا شود دو محل نداشت. یکى این که من با وزیر جنگ مخالفم با وزیر مالیه، با وزیر پست و تلگراف با حاج رئیسالوزرا ولى این پیشنهاد نه به واسطه این است که با وزیر جنگ مخالفم) اگر چه ما وزیر جنگى نمىبینیم) فرق نمیکند پس این را کسى خیال نکند منشأ دیگر این که خصوص بودجه وزارت جنگ بودن مدخلیت در این پیشنهاد ندارد این نکته نیست. این بودجه تفصیلى وزارت جنگ را زودتر از همه دادند من هم یک چند روزى حال نداشتم و در منزل فراغت داشتم این را از اول تا آخر مطالعه کردم. اگر یک بودجه دیگر را زودتر داده بودند حالا آن را استثناء میکردم. اما این را که سابق بر این دادند و من فراغت پیدا کردم و اول تا آخرش را مطالعه کردم یک چیزهایى به نظرم آمد که مقتضى شد این چیزها در مجلس مذاکره شود. حالا آقایان که آمدهاند و بودجه را بر سبیل اجمال این جا آوردهاند من نمیدانم باقى بودجهها چه جور است. شاید بودجههاى دیگرصد درجه عیبش بیش از این باشد. شاید هم بهتر باشد شاید هم مثل این باشد و البته اگر عرایضى میکنم نه به واسطه این است که خواستم در پیشنهاد خیلى حرف بزنم از باب این است که یک مسئله به این بزرگى که مطرح شده البته یک چیزهایى باید ولو بر سبیل اشاره هم باشد صحبت بشود. آقایان هم رأى بدهند ما مخالف با رأى آقایان نیستم آقایان هم رأى بدهند. این را هم عرض کنم که من هرگز رسمم نیست (گمانم هم این است که قانونم اساسى هم ندارد) که معترض نطق وکیل دیگر شوم. ولى بآقاى ثقةالاسلامى عرض کردم که به نظرم مىآید این تشکرى که کردید خیلى تشکر سادهاى بود و ازشان پرسیدم شما از بروجرد بیرون رفتهاید؟ لذا من میخواهم تشکر خودم را که عملى است بکنم. ما در یک موقعى که با دو نفر از آقایانی که اینجا حاضرند از بروجرد بیرون رفتیم و در عرض یک ماه در این بیابانها و ایالات بودیم. من مىخواهم تشکرم را سى درجه بیشتر کنم. قوه امنیه مملکت مثل خون است در بدن.. اگر خون بد باشد، عیب داشته باشد یا نباشد آدم میمیرد. بنده با مرحوم استرآبادى که یکى از وکلا محترم بودند (آقاى آقا شیخ حسین استرآبادى) با دو نفر کلاهى دیگر وارد اول خاک بروجرد شدیم. لرها از دور با دوربین دیدند دو نفر آخوند مىآید،، برف هم هست. خیال کردند که آخوند است بنا کردند به تیر انداختن هفت هشت گلوله انداختند به ما ما گفتیم اعتنا نکنیم برویم. دیدیم خیر تیر مىاندارند به واسطه این که آقاى نصرتالدوله به ما نگویند شما از وزارت جنگ سر رشته ندارید میخواهم بهشان بگویم در همین وزارت جنگ به استثناى چهار نفرشان من از همه شان عالمتر و عملى تر هستم خلاصه اینها بگمانشان ما آخوند هستیم
+++
بنا کردند سه تیر انداختن. ما هم بنا کردیم به تیر انداختن. یک تفنگ کار حاج محمدتقى من داشتم که آقایان میدانند جلو گرفتم و بنا کردم به تیر انداختن آنها دیدند آخوند جلو میآید و تیر مىاندازد خاموش شدند از ان راه رد شدیم و رفتیم رسیدیم بار دو و بعد با اردو رفتیم به آنجایى که آقایان میدانند بحبوحه ایلیات است و بالاخره از دور رسیدند و در تنگ زاهد ما را محاصره کردند و هشتاد شتر قورخانه به ضرب تفنگ از ما بردند حالا آقاى سید یعقوب میدانند چه جور بردند چون من تنقید نمیکنم از کسى ...
آقا سید یعقوب- براى تفنگ شما بود.
مدرس- خیر ببینند کى داد. در همان خرم آباد ایل حسنوند روز روشن ریختند و سى و دو قاطر از ما بردند غرضم این است که در این بیابانى که آقا فرمودند ما قطعه قطعه رفتیم، زد و خورد کردیم، شکست خوردیم، شکست دادیم. پس من که تشکر میکنم از روى چیزهایى است که دیدهام و یک ماه زمستان در میان ایالات آنجا بوده ام. اما منافاتى با مسئله بودجه ندارد البته باید تشکر از قوه امنیه کرد ولى هیچ منافاتى با مسئله بودجه ندارد این بودجه که من دیدهام به عقیده من اولاً این تشکیلاتى که توى این کتابچه است هیچ وزارتخانه ما این تشکیلات را ندارد. تشکیلات مرتب و منظمى است مثل یک کارخانه که وقتى موتورش را حرکت بدهید تمامش کار میکند. نه وزارت مالیه این طور است. نه وزارت معارف، نه وزارت داخله. حالا فکر کیست؟ کار نداریم. ما کار به فکر کنندهاش نداریم. این تشکیلاتى که وزارت جنگ دارد تشکلش وزارتى است بنده بیشتر از شاهزاده نصرتالدوله سردر میآورم این تشکیلاتى است که موتورش را که اینجا بگردانند تا اخر مملکت هر جا که هست کار مىکند و این معنى تشکیلات است نه مثل وزارت مالیه که امروز مىآمدم دم دروازه دو سه نفر دور مرا گرفتند که آقا بى نان شدیم. پس این را بدانید که من عن دلیل مىگویم که این بهترین تشکیلات است فقط چیزى که به نظرم آمد و عیب دارد. دو اداره را ندارد و اگر این دو اداره را داشت بنده عقیدهام این است ... نمیدانم چرا ندارد؟ یکى اداره هواپیمایى را ندارد. این بودجه مال چهل سال بیست سال پیش از این است. بودجه وزارت جنگ باید امروز عمده ادارهاش هواپیمایى باشد. هر وزارتخانه به متقضاى روز است. این براى ده سال پیش از این خوب بود. براى بیست سال پیش از این خوب بود. اگر بودجه امنیه مىنوشتید ولى وقتى بودجه وزارت جنگ مىنویسید. باید قسمت بزرگش هواپیمایى باشد و ابداً این بودجه آن قسمت را ندارد. دنیا مىرود. روی هواپیمایى. باید نصف ثلث این بودجه خرج هواپیمایى بشود. از حیث مدرسهاش. محصلینش کارخانهاش و این نقص است، هر کس بامن مدعى است هر که را مىخواهد حکم کند ببیند که این را من حق مىگویم یا آن کسی که این بودجه را نوشته است،، امروز جزء عمده وزارت جنگ (نه امنیه اگر امنیه را بنویسید حق با شما است) اداره هواپیمایى است اگر سالى یک کرور خرج این اداره کنیم مدرسه بیاوریم کارخانه و اثاثیه و معلم نیاوردیم قبول است،، زیرا دنیا جنگش از زمین رفته است به هوا، اینها را ما پیش میدانستیم، هرچه میگفتیم به ما پیشتر گفتهاند که یک وقتى جنگ از زمین میرود به هوا میگفتند خیر آخوندها از این چیزها خیلى میگویند مثل این که مىگویند شراب بد است که ما خودمان مبتلا شدیم و در مقام علاجش برآمدیم ولى فرصت ندادند و آمدند ما را شکست دادند و متفرق شدیم و این بود که در جنگ مهاجرت (که وارد در خوب و بدش نمیشوم چون رفیق دارم) ما دیدیم همه روزه آدم کشته میشود مجروح میشود،، دستش را گلوله میبرد گوشش عیب میکند
+++
پایش عیب میکند. گفتیم بابا پاید یک قانونى براى اینها نوشت زیرا اینها خودشان آمدهاند و حالا خوب باید آمدهاند این جا کشته میشوند ناقص میشوند در کرمانشاه گفتیم یک قانونى باید بنویسیم گفتند چه قانونى بنویسیم؟ گفتم آن قانونى که خدا نوشته است ما برداشتیم یک موادى نوشتیم که هر کسى صدمه خورد و در مریضخانه مجانى رفعش نشد اگر ناقص شد پول همان نقص را باید بهش داد مثلاً گوشش عیب کرد. گوش در شروع مقدس ما قیمت دارد به حساب نقره سیصد تومان میشود دماغش کج شد قیمت دارد و در شرع ما اگر دماغ کج شد باید ثلث قیمتش داد و هکذا دست و پا حتى یک توتولى ما اصفهانىها میگوییم آن چیزهایى است که روى دست در میآید گلوله برد در شرع مقدس ما حکم و قیمت دارد. برداشتیم یک همچو قانونى نوشتیم از سر تا پا اگر یکى مبتلا به یکى از اینها شد از خزانه وزارت جنگ پولش را بهش بدهند اگر کشته شد دیهاش را دو ساله به ورثه قانونیش بدهند. یک همچو قانونى نوشتیم منتها قشونها آمدند آقاى حاج امینالتجار هم بودند) در رفتم (خنده نمایندگان) و قانون همین طور ماند
ولى این تشکیلات این قسمت را ندارد که اگر یک کسى رفت و دستش را گلوله برد چه باید کرد؟ چند وقت پیش یک کسى آمد پیش من دستش گلوله خورده بود فرستادمش خدمت آقا (اشاره به آقاى ثقةالاسلام) که یک خرجى بهش بدهد برود این تشکیلات این قانونن را ندارد و نقصش این قانون است خصوص در بلاد اسلام چرا؟ اگر آمد فقط اداء وظیفه خود را بکند (خطاب به وزیر مالیه) خواهش دارم شاهزاده چیز ننویسید. هرچه بنویسید نامربوط مىشود. (خنده نمایندگان)
وزیر مالیه- یک قدرى رعایت نزاکت را بفرمایید شوخى جا دارد.
مدرس- بنده میگویم اگر میرود اجرا وظیفه بکند اگر مرد اگر هم کشته شد (بفهمید چه میگویم) یعنى اگر رفت جنگ با خارجه و کشته شد فدا است وظیفه خود را ادا کرده ولى اگر خیر رفت به جهت ادارى وظیفه مملکتى و تنظیمات و ترتیبات آن را گردستش را کلوله برد پول دستش را گلوله برد پول دستش را از خزانه عمومى از خانه وزارت جنگ به او بدهید.
رئیس- آقاى مدرس
مدرس- اگر مسئله پیشنهاد را میفرمایید بنده در بودجه با اجازه آقایان حرف میزنم اگر آقایان اجازه نمیدهند همین جا قطعش میکنم.
یاسایى- بفرمایید آقا
بعضى از نمایندگان- بفرمایید.
مدرس- به جهت این که قبلاً عرض کردم که چون بودجه است مجبورم اینجا عرض میکنم اگر آقایان میگویند ماده شصت و سه میگویند در پیشنهاد کم بگویید که من را منصرف کنید از عرضم پیشنهاد غیر از این است. اگر آقایان اجازه نمىدهند عرض نمیکنم.؟
بعضى از نمایندگان- بفرمایید
یاسایى- بفرمایید آقا در مملکت احتیاجات خیلى زیاد است.
مدرس- عرض کنم که این بودجه بیست کرورى صد هزار تومانش باید خرج آن کار بشود. براى این قبیل اشخاص که ناقص میشوند یک همچو بودجه لازم است شما میفرمایید لازم نیست عرض نمیکنم؟
عمادى- خیلى چیزها لازم است
مدرس- میفرمایید چه؟
عمادى- خیلى چیزهاى دیگر هم که در شرع است همین طور است
مدرس- خواهش دارم آقا سه چیز است که عمر را تمام میکند یکى جهل است.
خلقالانسان ظلوماً جهولا.
+++
یکى کذب است که انسان آن چیزى را که خلاف عقیدهاش است بگوید. این هم عمر را تمام مىکند از تمام اینها بدتر این است که اسمش را بگذاریم حیا یعنى من یک چیزى را بگویم که خودم معتقد نباشم و بدانم که شما هم معتقد نیستید و خجالت نکشم و بگویم. من یک چیز خلاف واقع نمىگویم میگویم اگر یک چنین چیزى شما در وزارت جنگتان بگذارید که اگر کسى ناقص شد یک پولى به او بدهید که زندگى کند که از اهم امور است نمیخواهید؟ نگذارید، براى من عزایى ندارد. وقتى وقتى دستش را گلوله برد مىآید اینجا پنج هزار من پنج هزار او بهش میدهیم اما این نمک این وزارت جنگ است. نمک این بودجه است. مىخواستم بگویم ما اینها را بدیم که نگویند دیدیم و نفهمیدیم. حالا وارد در بودجه میشویم. اینها مقدمه بود. این بودجه که تقریباً با خرج شاگردان نظامى که به اروپا فرستاده میشود که مجزا کردهاند و با اجازه که لوازم این وزارتخانه (از اسلحه و غیر اسلحه) که وارد میشود خرج نداشته باشد از قبیل دوا و لوازمات دیگر تقریباً بالغ بر ده میلیون میشود از بیست و چهار میلیون عایدى مملکت ما ده میلیونش خرج این وزارت جنگ میشود. من نسبت به سابق صحبتى ندارم پنجسال است که این بودجه گرفته شده و البته انشاءالله خرج شده است اگر خرج شده خیلى خوب و اگر خرج نشده من به شما میگویم مال عموم هیچ جا نمیرود. انشاءالله الرحمن بنده وارد گذشته نمیشود و از حالا به بعد وارد میشوم میگویم این بودجه را البته کمیسیون بودجه مطالعه کرده است اما یک غلط دارد اگر گفتند کدام است بنده تصدیق دارم که مطالعه کردهاند، عرض میشود که از اول تا آخر این بودجه جمع که میزند از افراد صاحب منصب و افراد ادارى و تأمین تقریباً عدهاش به چهل هزار نفر میرسد، این مال آدمش است حیوان سیزده هزار است از اسب و قاطرسوارى و کارى و بارکش، من مخارج یکى یکى اینها را میخوانم میگویم کم است نمیگویم نیست به جهت این که نمیدانم نه تفتیش کردهایم نه من بلدم.
آقا سید یعقوب- مطمئن هستم
مدرس- قسم
آقا سید یعقوب- قسم هم میخورم
مدرس- قسم با مدعى نیست با منکر است اگر قسم با مدعى بود من قسم میخوردم من میگویم یک تفتیش خرجى وزیر مالیه کرده است براى این کار. تفتیش آن کارشان هم مثل باقى کارهاى دولت مینماید. فقط خیالان لالهزار است و بس. اگر این شاهزاده نصرتالدوله از پدرش پرسیده بود. میدانست بودجه را چه جور بنویسد براى این که خودش غیر از خیابان لالهزار را ندیده، حالا میخوانم و مدال میدارم که تمام چیزها را موافق طهران نوشتهاند. نوشته است این چهل هزار نفر هر یک نفرى خرجش این است. مثلاً رختخواب هر فردى سالى چهار تومان.
عمادى- زیاد است؟
مدرس- شما رختخواب پارسالتان را دارید؟ من به جدم رختخواب پنج سال پیشم را دارم.
رفیع- آقا سفر میروند. این حرفها چه چیز است؟ مجلس جاى این حرفها نیست.؟
مدرس- سفر هم رفتهام خواهش دارم بعد پیشت تریبون بفرمایید بنده که تعرض به کسى ندارم. قبلاً هم عرض کردم بآقایان که اگر نمیخواهید عرضى نمیکنم
رفیع- خیر من اصلاً نمیخواهم گوشم این حرفها را بشنود.
مدرس- برو بیرون...
رفیع- تو در بیرون
مدرس- من چرا بروم؟ روى چه قانون؟ به چه قانون؟
رفیع- به قانون فساد این حرفها زمینه فساد است.
+++
(همهمه نمایندگان- صدای زنگ رئیس)
مدرس- من فساد میکنم؟
رفیع- به جدت فساد میکنی
(همهمه و صدای زنگ طولانی)
مدرس- جدم به کمرت بزند
نمیخواهید نمیگویم. خیلی منت میگذارم که برایتان بگویم نمیخواهید نمیگویم.
آقا سید یعقوب- نمیخواهیم
مدرس- من مأمورم به این که بگویم
(صدای زنگ)
رئیس- برای همین بود که ماده 63 را تذکر دادم.
(در این موقع آقای رئیس از جای خود حرکت نموده جلسه تعطیل و به فاصله نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- آقای مدرس
مدرس- اولاً بنده همیشه میدانم که در پیشنهاد مهما امکن باید کم حرف زد ولی چون گمان میکردم یک مطالب مهمی هست که باید خدمت آقایان عرض کنم استجازه کردم و آقایان هم اجازه دادند و عرایضی عرض کردم متأسفانه و بدبختانه اول حرفمان که بلحاف رسید چهل هزار لحاف، آقایان از میدان در رفتند. حالا اگر نمیخواهند باقیش را نمیگویم چون آن وقت هم به اجازه آقایان گفتم ولی در این ضمن آقای وزیر مالیه گویا در ضمن صحبت بنده یک لفظی گفتم که ایشان برایشان ناگوار شد اولا من اهل تنقید نیستم نه غیاباً نه حضوراً و انشاءالله الرحمن ملول نشدند و اگر بخواهند رفع ملالتشان بشود بنده ازشان میپرسم مهمل از چه ماده است؟ اگر این ماده را معنی حقیقیش را گفتند تصدیق دارم که ملالتشان به جا است و الا تصدیق ندار به جهت این که مهمل در شرع ما اثر ندارد.
وزیر مالیه- اجازه میفرمایید؟ بنده اگر ملالق دارم از یک عبارتی که تکرارش را هم زائد میدانم (رأی این که تأسی به ماقبل میشود) نیست. بنده خیلی میل دارم هر تنقیدی میشود (از هر کس و از هرچیزی میخواهد بشود) این تنقید به صورت جدی بشود. این تنقید مبنی بر یک اصول مرتب علمی یا عملی باشد. از این که آقای مدرس اینجا بفرمایید که بنده اگر هم چیزی بگویم نامربوط خواه بود و بعد فراموش کنند و بخواهند آن را با کلمه مهمل یا اهمال اصلاح کنند تفاوتی به حال بنده نمیکند. از نقطه نظر خصوصی اگر باشد؟ بنده خیلی سابقه دارم به طورز صحبت و مذاکره ایشان و میدانم که ایشان در بعضی مواقع با الفاظی که اظهار میکنند اصلاً نه تنها قائل و معتقد نیستند بلکه خودشان هم به آن اهمیت نمیدهند ولیکن صحبت در مجلس شورای ملی در موضوع بودجه است و ناطق محترم هم یکی از وکلای مبرز ما هستند. این مذاکرات و این حرفها هم متأسفانه نه در چهار دیوار این اطاق باقی نمیماند از اینجا تجاوز میکند به ملت ایران، و مملکت ایران و بالاخره از سرحدهای ما هم خارج میشود....
مدرس- آنها میدانند.
وزیر مالیه- بنده میل ندارم که اینطور در انظار جلوه کند که ما مبانی مذاکرات و مبانی صحبتهامان بر روی یک اصول جدی نیست و مسئله خصوصی و شخصی را بنده هیچ اهمیت نمیدهم. تعقیب هم نمیکنم. آقا هم اگر اظهاری نمیکردند بنده یک کلمه هم حرف نمیزدم اگر هم یک کلمه نخواهم بکنم یا گلهمند باشم این گله را میبایست از حضرت آقای رئیس مجلس بکنم که در آن موقع برحسب نظامنامه ایشان میبایستی به ناطق محترم اخطار بفرمایند.
مدرس- اقلیت توی گوش وزیر میزند.
وزیر مالیه- ولی چون میدانم که آقای رئیس هم در این موقع میل و سلیقهشان این است که قضایا را سهلتر کنند و پیچیدهتر نکنند از این نظر بود که این توجه را نفرمودند نه از روی نظر دیگری باری تشکر.
+++
عملى یا عامى از کارهایى که شده است این محتاج به ذکر نیست پیدا و روشن است و تمام مردم دنیا و یک مملکتى هر روز آنها را مىبینند هیچ محتاج بگفتن نیست محتاج به تکرار نیست تنقیدش، ردش حتى تصدیقش که بنده بکنم هیچ فرقى براى آن حقیقت واقع نمىکند خود بنده چند روز قبل از این جا با اتومبیل خودم با دو گوشم از ایجا رفتم تا کشکان و از کشکان هم برگشتم هر روز مهندسین ما در همان راه خرم آبادى که اظهار میکردند و شرح مسافرت خودشان را میدادند رفت و آمد میکنند بنده هم مکرر آنجا رفتهام و با همه آنهایی که در مهاجرت با مهاجرین آشنایى دارم، در تمام آن نقاط هر کس میرود و مىآید و هر کارى دارد انجام مىدهد و عوض التماس و درخواست و آن معاهده که آقایان مهاجرین آن وقت میکردند. آقایان آقا سید یعقوب و حاج امینالتجار خارشان هست که به سفارت کبراى مرحوم سردار محى معاهده کرده بودید که از تنک رازان و تنک زاهد ردتان کنند و بعد از آن معاهده آمدند لختتان کردند حالا تمام مردم بدون مذاکره و التماس میروند و میآیند و آنجاهایى هم که بعضى اشرار هستند توپ است و تفنگ است که صدا میکند و آنها را مغلوب میکند این قسمت را هم که فرمودند بنده اطلاع ندارم ایشان اطلاع دارند و چطور اطلاع دارند. بنده این عیب را نمیدانم. من یکى از اشخاصى هستم که معتقدم اول حسن و اول تکلیف آدم عاقلى این است که اگر چیزى را نمیداند بگوید نمىفهمم اگر بنا شد یک چیى را انسان ندانست و خواست حتماً بگوید میدانم این همان جهل مرکب است پس این که اگر بنده بگویم میدانم با اگر به یکى از آقایان بگویم که در این قسمت جناب عالى اطلاع ندارید این عیبى ندارد بالاخره هر کس که نمیتواند در هر کارى اطلاعى داشته باشد بنده آقاى مدرس را با تمام فرمایشاتى که فرمودند به هیچوجه منالجوه در هیچ کدام از رشتههاى مربوط به تفنگ و جنگ وزارت جنگ مطلع بصیر و یا خبر نمیدانم.
مدرس- به جهت این که تو خیابان لالهزار را فقط دیدهى.
وزیر مالیه- تفنگ حاج محمدتقى داشتن و انداختن یا نینداختن هم هیچ فرقى باطلاع و بصیرت نسبت بقشون و نظام نمیکند زیرا اگر این طور باشد همان لر تفنگ را بهتر از همه ماها بغل میگیرد و خیلى خوب جنگ میکند اى کاش همه افراد ما جنگى میشدند مثل آنها و بسیار مردمان حقیقت خوب و با هوش هستند و بهترین افراد آتیه مملکت ما قطعاً آنها خواهند بود پس در این صورت بنده تکرار عرض خودم را نمیخواهم را نمیخواهم بکنم و و نقض یک حرفها و مذاکراتى که در اینجا شد به طور کلى اینها را بحث نمیکنم فقط یک چیزهایى است که مربوط به بودجه است مربوط به حقایق اولیه است اینها را البته بنده ملتفت هستم آقایان هم ملتفت هستند که وقتى که طرح میشود قضاوتشان را از روى خبرویت میکنند. هواپیمایى و اظهاراتی که امروز یکى از بزرگترین ارکان قشون و نظام دنیا است و چرا در این بودجه نیست این یک چیزى است که هیچ زحمتى ندارد پیدا کردنش و هیچ زحمتى هم ندارد گفتنش اما زحمتش کجاست؟ زحمت آن است که اگر آدم ان را روى ورقه نمىبیند برود قلعهمرغى و خودش را ببیند هواپیماهاى نظامى شما در سال هستند؟ هواپیماهاى نظامى شما چندین صد مرتبه از این کوههاى لرستان عبور کردهاند و به اطرف و برگشتهاند در تمام زوایاى آنجا به اشرار بمب انداختهاند. آقاى آقا شیخ عبدالرحمن شما نمیدانید؟ ...
آقا شیخ عبدالرحمن- چرا
وزیر مالیه- کجاها مانده که نرفتهاند؟ اما هواپیمایى و خیلى چیزهاى دیگر تمکن میخواهد. پول
+++
مىخواهد این بودجه که ملاحظه میفرمایید از صرفهجوییهاى این بودجه که روى پایه و اساس 304 است و در ان موقع هنوز هواپیمایى در بعضى جاها دایر نبود هواپیمایى را براى شما دایر کردهاند و براى این که این کار تکمیل شود در سال پنج میلیون خرج دارد. وقتى ما پولش را پیدا کردیم البته تکمیل میکنیم. حالا اظهار عقیده در این که اساس نظام و قشون اول باید روى هواپیمایى باشد این تکلیف جنابعالى نیست که این حرف را بزند این را بروید از آنهایى که در این امر اطلاع و بصیرت دارند بپرسید و ببینید چه جور قضاوت میکنند این را بروید از رفیق مسافرت خودتان در لرستان از سرتیپ شیبانى بپرسید، بروید از آن صاحبمنصبهاى تربیت شده مدارس، جنگ دیده، اروپا رفته، عمل کرده بپرسید و بفهمید که شاید آنها هم عقیدهشان این است (و حق هم با آنها است) که در این مملکت ما اول نباید همه پولها را خرج هواپیمایى زیاد میکنند دو قسم است یا مثل ممالک اروپا هستند که میلیونها و میلیاردها خرج مىکنند براى نظامشان آنوقت البته سعى میکنند میلیونها از مخارجشان بکاهند و براى هواپیمایى مصرف کنند یا یک ممالکى هستند مثل عراق که استقلال ندارند و نمیتوانند قشون پیاده و سواره و افراد ملى و مملکتى آن طوری که میخواهند داشته باشند و یک کسى دیگر آمده در آن مملکت و میخواهد آنها را حفظ و اداره کند با چه اداره مىکند با صد تا آیروپلان. شما هیچ کدام از این دو تا نیستید دومیش نیستید الحمدلله. اولیش را هم صبر میکنیم انشاءالله الرحمن وقتى که تمکن را پیدا کردیم همان کارها خواهیم کرد ...
مدرس- مصطفى کمال پاشا هم مثل شما بود.
وزیر مالیه- امور هواپیمایى از براى مملکت ها هنوز یک چیزى است که نمیشود گفت از ضروریات اولیه است بنده این را از روى عقیده خودم نمىگویم همان طور که شا نمىفهمید بنده هم نمىفهمم. آنهایى که خبره هستید گفتهاند و من از آنها شنیدهام و اینجا تکرار مىکنم و شما مجبورید قبول کنید. اگر خودتان هم نمى خواهید طبیعت شما را مجبور میکند که در هر فنى قهور ذىفنش باشید همان طور که هر وقت شما یک مسئله فقهى بگویید من تسلیم میشوم.
مدرس- این هم فقهى است.
وزیر مالیه- فقهى نیست این فقهى را نگاه دارید حالا باشد.
مدرس- نگاه به طرفم مىکنم.
وزیر مالیه- حالا میرویم سر تشکیلات. ببینیم تشکیلات قشونى ما چطور است؟ این که میفرمایند اعتبار باید پیشبینى شود که اگر کسى عضوش از بین رفت یا فلان طور شد آن را چطور جبران کنند ...
عمادى- در قانون استخدام هست
وزیر مالیه- در همه جا هست مننتهى هر چیزى در هر موقعى صورتش فرق مىکند، طرز عملش فرق میکند، امروز اولاً این فکر باید در دماغ همه ما موجود باشد که سربازى و خدمت نظامى مثل عهود قدیمه قرون سابقه مسئله مزدورى نیست، وظیفه وطنى است و این وظیفه وطنى نسبت به دشمن و نسبت به مخالف با اصول و قانون و نظم در مملکت هیچ فرق نمیکند دشمن میخواهد خارج میخواهد داخل باشد...
مدرس- خیر فرق دارد.
وزیر مالیه- هر کس بر علیه اصول قانونى و حکومت و قوانین ملى ما قیام کند همان طور که در قوانین موضوعه ما هم این مطلب هست او را بایستى یک نفر دشمن ما تلقى کنیم بایستى با آن دشمن با همان حس فداکارى که با دشمن خارجى دعوى میکنیم دعوى کنیم ...
مدرس- خلاف اصل این ملت است.
وزیر مالیه- پس از نقطهنظر اصولى باید این محرز باشد که سرباز ما و نظام امروزه ما مزدور نیست
+++
با این حال ملل متمدنه و کلیه ممالکى که همه چیزشان اداره شده و در تحت اداره میآید آنها چه جور این قبیل مسائل را جبران میکنند؟ یک راههاى معینى دارد. معالجه است محافظت است،، حقوق تقاعد دادن است، اولادش را نگاهداشتن است اینها هم باز مطابق ترقى و تعالى ما در خط ثروتمند شدن و بیشتر ثروت پیدا کردن و اینها باید تکمیل شود. ما همه چیزمان را یک مرتبه نمیتوانیم درست کنیم. پریشب در اینجا عرض کردم (در موقعى که اشاره به جواب یک ناطق محترم دیگرى میگردم) که ما پروگرام و نقشه اولیهمان یعنى نقطه اولیه هر نقشه که امروز ما هنوز در آن نقطه اولى هستیم مسئله بقا است تا وقتى که این مسئله محکم و محرز نشده تمام آداب و تشریفات دیگر در آن موقع مثل یک چیز تجملى است که باید به مرور ما آنها را درک کنیم ولى اول چیزى را که ما بایستى حفظ کنیم براى خوامان و اول چیزى را که ما بایستى حفظ کنیم براى خودمان و اول نقطه پرگراممان در هر چیز مسئله بقا است و در این قسمت اولیه هر کدام از ماها به هر مخاطرهاى و به هر بدبختى و فلاکتى، هر کس میخواهد باشد، متنفذ باشد، نظامى باشد، وکیل باشد یا وزیر، همه ماها باید تن در دهیم براى این که اصل اولیه را نگاه کنیم تا بعد به مرور تا مبانى محکمه و صحیحه تکمیل شود و آن وقت چیزهایى که امروز به نظر ما ما تجملى میآید به نظر ما تشریفاتی میآید آن روز از لوازم و ضروریات خواهد بود این نکته که در اینجا ذکر شد در جاهاى دیگر هم ملحوظ است ولى همین طور که عرض کردم درجات دارد ما امروز یک درجه تقریباً نزدیک به خوبى را (نمیتوانیم عرض کنم خوبى را) طى کردهایم ولى برای تکمیل آنها باید منتظر وقت شد بایستى صبر کرد ما باید همه عوض این که تنقید کنیم عوض این که تضعیف کنیم عوض این که اگر یک روحى امروز در مملکت ما پیدا شده که در این روح را در عمر خودمان ندیدهایم و آنهایى هم که از ما معمرتر بودند ندیده بودند صد سال پیش از این و دویست سال پیش از این را که من نمیدانم چه صورتى داشته ولى آن روح سلحشورى که امروز در افراد نظامى ما پیدا شده در عوض این که روح را تکمیل کنیم، تقویت کنیم، تعظیمش کنیم، تکریمش کنیم، تا آن مرحله بقا را طى کنیم و برسیم به مقصود و عوض اینکه مسئله رختخواب و لحاف و اینها را بگوییم بایستى فکر کرد و دید چه جور ما میخواهیم افرادمان را تربیت کینم؟ تشکیلاتمان روى چه پایه و چه اساسى است؟ ممکن است که سربازهاى ما و نظامیهاى ما مثل شپش از گردهشان هم بالا برود و ریششان را هم هیچ وقت نتراشند یا این که کلاهشان بوق باشد یا این که اگر سفر میکنند یک عبا داشته باشند یا یک لحاف داشته باشند که وقتى مسافرت میکنند تو برف کولشان بگیرند یا روى سرشان بیندازند روز از برف باران حفظشان کند و شب هم روى خودشان بیندازند و بخوابند. این یک قسم تشکیلات دادن وعده نگاهداشتن است. البته اگر روى این اصل برویم و آقا این اصل را تجویز میکنند.
مدرس- خیر
وزیر مالیه- سالى چهار تومان نمیخواهد. سالى یک تومان هم نمیخواهد ولیکن ما در مملکت خودمان روى این اصل نمیرویم. ما میخواهیم در مملکتمان برویم روی آن اصلى که شبیه بشویم به همه مردم دنیا. یعنى سعى کنیم حالا هم نمیتوانیم بشویم صریح اینجا عرض میکنم. نمیتوانیم بشویم ما هر قدر که مىخواهیم خودمان را بکشیم براى یک نفر نظامى و سرباز از هیچ حیث حالا نمیتوانیم سربازمان را مثل سایرین نگاه داریم این ارقام حاضر است،، مقایسه میخواهد شما نگاه کنید ببینید سرباز فرانسوى یک نفرش در سال چقدر خرج دارد؟ آن وقت این را تطبیق میکند این را مقایسه کردید با هم آن وقت میبیند تفاوتش چه چیز است ما هنوز به آن مرحله رسیدهایم ولى از امروز میخواهیم عادت بدهیم سربازانمان را که لحافشان پاره نباشد. بایستى زیر
+++
سرى داشته باشند. رختخواب آنها باید عوض شود. شما حفظالصحه سرباز را اگر ملاحظه کنید باید تمیزش نگاه دارید باید حمام برود خودش را بشوید شپش نباید داشته باشد کثافت نباید داشته باشد رختخوابش هم باید تمیز باشد شما حالا سالى چهار تومان خرج میکنید سه سال دیگر پشت همین تریبون یک کسى میبینید که از هشت تومان دفاع خواهد کرد و باید هم این طور باشد شما تصور میکنید که چهل هزار وعده نگاهداشتن با این پولها کار آسانى است؟ هیچ کار آسانى نیست شما حساب کنید ببینید چهل هزار نفر عده انگلیسى چقدر خرج دارد هیچ کار آسانى نیست این که بنده عرض میکنم باید به خبره رجوع کرد یک صاحبمنصبى را پیدا کنید اگر متأسفانه بعضیها پیدا شوند که نخواهند به صاحبمنصبهاى هموطن خودشان اعتماد داشته باشند بروید از اجنبى بپرسید. من آقا چشم دارم! والله بالله من پریروز وقتى که در خرمآباد بودم چهل روز توى شش هزار نفر عده زندگى کردم. این شش هزار نفر عده را که من بین آنها زندگى کردم لحاف و دوشک و حمام و همه چیزش را دیدهام. وقتى هم حرکت میکرد هر پانصد نفرش با هزارو پانصد دو هزار قاطر میرفت براى نقاط اردوکشى. مخصوصاً بنده متحیر بودم و این را پرسیدم که در این راههاى تنک ترش کوهستانى من میخواهم ببینم شما این هزار و پانصد قاطر را چه جور حفظ میکنید براى این که از این قاطر اولى تا قاطر آخرى که همه مجبورند مسلسل دنبال هم بروند یکیش یک قدرى پایینتر برود میغلطد. این یک فرسخ و نیم دو فرسخ طولش میشود. شما اینها را چطور حفظ مىکنید این ها را بنده رفتهام انجا را دیدهام و با آنها حرف زدهام و حالا به شما میگویم این است شما امروز و این وضعیت باید بهتر شود پس این وضعیت را باید شما براى خودتان بخواهید. آقایان این را باید روشن بفرمایید آقاى تقىزاده همیشه از الاهم فالاهم صحبت میفرمایند این حرف خیلى حسابى است ولى آن روز هم عرض کردم که ما هنوز به مرحله الاهم فالاهم نرسیدهایم و در مرحله بقا هستیم. در همین حالى که هستیم ملاحظه بفرمایید چه چیز براى ما اهمیتش زیادتر است ما باید این فکر را داشته باشیم که قشون از همه چیز در این مملکت مهمتر است فعلاً اهم براى ما مدرسه نیست. معلم نیست بلکه قشون است (نمایندگان صحیح است) چرا؟ براى این که اول باید مملکت خودتان و استقلال خودتان را از دست دشمن خارجى که به صورت دشمن داخلى در میآید هزار مرتبه خطرناکتر از دشمن خارجى است باید حفظ کنید و بعد کارهاى دیگر را باید شروع کنید حفظ مملکت به چه صورت چیز صورت مىگیرد. با سر نیزه و داشتن قشون است صحیح است) این کار را سر نیزه مىکند نه کتاب. نه معلم. البته وقتى که این کار درست شد و تمام نقاط مملکت به این وسیله مطیع شدند آن وقت هم و در سه میتوان درست کرد و هم معلم حالا اگر بنا شود که شما هم عایدى مثلاً صد تومان داشته باشید و او را بخواهید بین نظامى و قشون و معلم پایین مدرسه و اداره و مستخدم خرج کنید کدام یک را ترجیح مىدهید و اختیار مىکنید؟ البته قشون را ترجیح میدهید (صحیح است) براى این که ما تجربه داریم و دیدهایم که تا پنجسال، شش سال، پیش دشمن خارجى به لباس داخلى جاهل که بیچاره خودش هم نمیداند کى او را به این کار واداشته در میآید و تا پشت دروازه شهر شما را مىچاپید
(صحیح است) اینها یک چیزهاى است که در زندگانى تا این اواخر بوده، چرا ما باید این قدر فراموش کار باشیم؟! وقتى این قضیه محرز شد هیچ تردید نیست که عوض ده میلیون پانزده میلیون باید خزج قشون کرد،، هرچه شما در این مورد خرج کنید جاى دورى نمیرود و اگر شما در یک مرحله دیگرى غیر از این مرحله بودید البته این سیاست صدق نمیکرد
+++
مدرس- حالا هم صدق نمیکند.
وزیر مالیه- امروز این سیاست صدق میکند براى این که شما اگر ده میلیون خرج قشون میکنید و پشت همین تریبون بنده و جنابعالى افاده میکنیم از تصدق سر همین نظامى است که دارید و الّا شما این بیست و پنج میلیون را از کجا مىآوردید که بودجه عمومى مملکت قرار دهید و به علاوه مخارج راه سازى را بدهید و مقدار معتنابهى را به طور اختصاص براى راهآهن تخصیص بدهید؟ این پول را از کجا آوردهاید؟! مگر در این مملکت اخیراً گنجى پیدا شده؟! بنده هر چه فکر مىکنم هیچ وسیله نمىبینم مگر به واسطه امنیت این امنیت را در مملکت کى ایجاد کرده؟ سرنیزه؟
(صحیح است) شما اگر معتقد نباشید که امروز نصف عوایدتان را صرف سر نیزه و قشون بکنید فردا اصلاً پنج میلیون عایدى هم پیدا نخواهید کرد که لواطى اجلافیش وا بکنید پس حقایق را باید درست در مقابل چشم دید بنده نمیخواهم بیشتر از این قسمت داخل شوم و مسئله را تعقیب کنم ولى همین قدر خوشوقم است از این که اگر اظهارات آقاى مدرس تضعیف کننده و کدر کننده بود ولى موافقتهایى که بعد آقایان با عرایض بنده کردند کاملاً مسئله را جبره کرد و بر قلوب تمام افراد نظامى که این حرفها را مىشنود موثرتر خواهد بود.
رئیس- رأى میگیریم پیشنهاد آقاى مدرس
مدرس- اجازه میفرمایید سوء تعبیرى شده که باید رفع کنم.
رئیس- لازم است خدمت آقاى مدرس عرض کنم که حضرت عالى به هیچ وجه مراعات نظامنامه را نمیفرمایید و کار بنده را هم مشکل میکنید تقریباً ده برابر آنچه که باید بفرمایید در پیشنهاد مذاکره میفرمایید و به علاوه نسبت به آقاى وزیر مالیه یک چیزى فرمودید که مشمول ماده 129 می شد.
مدرس- خوب است بفرمایید.
رئیس- بنده اخطار نکردم. به جهت این که آن لفظى که فرمودید از اخطار بیشتر مجازات داشت ولى چون در موضوع ماده 63 اخطار کردم و آقایان موافقت نکردند این بود که بنده متعرض آن ماده نشدم حالا هم خواهش میکنم از این موضوع صرف نظر بفرمایید زیرا ممکن است مذاکراتتان ادامه پیدا کند.
مدرس- بنده سوء تفسیر آقاى وزیر را خواستم رفع کنم زیرا ایشان قشون روى کاغذ را با قشون بیرون اشتباه کردند.
رئیس- پیشنهاد آقاى رفیع (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره پیشنهادى کمیسیون بودجه به این نحو اصلاح شود.
تبصره- مستخدمین ادارى حق تدریس موظفاً به استثناء مدارس عالى ندارند و وزارت مالیه مکلف است به هیچ عنوان دو حقوق به یک نفر ندهد.
رئیس- آقاى رفیع
رفیع- عرض کردم یک پیشنهادى در کمسیون بودجه شده بود به عنوان تبصره آقایان هم رأى دادند بالاخره به این صورت درآمد و در نظر بود در موقعى که بودجه معارف مطرح میشود استدعا شود که این ترتیب به این شکل اصلاح شود حالا چون بودجه به شکل ماده واحده به مجلس آمده استدعا دارم ین طور اصلاح شود. اما مدارس عالى که مستثنى شده براى این است که معلم نداریم و بعضى از آقایان مجبورند علاوه بر استخدامى که دارند در مدارس عالیه هم با حقوق کم تدریس کنند زیرا اگر ما بخواهیم آنها را هم مستثنى کنیم آن وقت ناچاریم با حقوق عالى مثلاً سیصد تومان چهارصد تومان از خارجه معلم بیاوریم و این البته به ضرر دولت است. از این جهت بنده در پیشنهاد
+++
خودم مدارس عالیه را که مدرسه طب و حقوق باشند مستثنى کردم.
وزیر مالیه- این پیشنهاد را بنده قبول میکنم و مخصوصاً تائید هم میکنم. براى این که البته آقایان متوجهند که این مدارس عالیه که امروزه ما داریم باید در آتیه یک اشخاصى را تربیت کنند که خودشان بتوانند در آنجا تدریس کنند از این جهت بنده کاملاً با این پیشنهاد موافقم.
رئیس- پیشنهاد آقاى زعیم. (به مضمون ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم مصارف اسفند ماه نیز مانند سایر شهور هذهالسنه از روى بودجه 1304 پرداخته شود.
رئیس- آقاى زعیم
زعیم- این پیشنهاد را بنده از دو نقطهنظر تقدیم کردم نظر اولم راجع به اصل بودجه است در اینجا مکرر راجع به اهمیت بودجه و این که بودجه تفصیلى باید به مجلس بیاید تا هر یک از آقایان نظریاتى که در اطراف آن دارند اظهار دارند صحبت و مذاکره شده و این البته براى این بوده که هر یک از آقایان نظریاتى که راجع به تشکیلات مملکتى و کلیات بودجه دارند اظهار بفرمایند و این کار نشده و یک دلیل مهم این مسئله همین مذاکراتى بود که الان در جریان بود و شاید قریب یک ساعت وقت مجلس را گرفت. آقاى وزیر مالیه راجع به یک قسمت از بودجه وزارت جنگ در این جا توضیحاتى دادند و البته بودجههاى دیگرى هست که هر کدام از آنها لایق است که مدتها اطرافش مذاکره شود یک نظرى در کار است و آن این است که آیا در مملکتى که یازده میلیون خرج تشکیلات قشون مىشود به تناسب این مبلغ چقدر باید صرف معرفش بشود؟
راست است که سرنیزه محترم است. ولی معارف هم محترم است و باید به همین نسبت معارف را هم ترقى داد. اینها یک قضایا و نظریاتى است که در موقع بودجه باید مذاکره شود خلاصه این یک نظر بنده بود که عرض کردم و عقیده دارم حالا که یازده ماه از سال مطابق سنه 1304 پرداخته شده این یک ماهه هم همین طور پرداخته شود منتهى این بودجه که امسال در کمسیون بودجه تنظیم شده ملاک و مدرک زمینه باشد براى مذاکرات در بودجه 1307 که بعد خواهد آمد و در اطراف آن مفصلاً مذاکره خواهد شد نظر دیگر بنده اطلاع پیدا کردهام متجاوز هفتصد هشتصد نفر از اعضا وزارت مالیه را آقاى وزیر مالیه بیکار کردهاند در صورتی که در جلسه قبل در همین جا اظهار کردهاند در صورتی که در جلسه قبل در همین جا اظهار کردند این عده را که بیکار کردهایم از اول فروردین به ادارات دیگر از قبیل ثبت اسناد و سجل احوال پذیرفته خواهند شد و به آنجاها منتقل میشوند بنده نفهمیدم چرا با این امر راضى شدند، خوب بود به این امنیت صورى که پیدا شده در معنوبت بدهیم (جمعى از نمایندگان معنویت دارد) و طورى نکنیم که در این شب عید از ایام نوروز یک جمعیت کثیرى براى یک تفاوت جزیى از کارشان محروم شوند بهتر این بود که این یک ماهه به آنها مهلت داده میشد تا اول فروردین و آن وقت آنها را منتقل به ادارات دیگر مىکردند از این دو نقطهنظر بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم دیگر بسته به نظر آقایان است
رئیس- آقاى رفیع
حاج آقا رفیع- نماینده محترم در ضمن پیشنهادشان مىخواهند تمام زحمات کمسیون بودجه را محو کنند این ماده واحده که در اینجا مطرح شد در اطرافش یک حرفهایى که برخلاف نظریه و انتظار همه آقایان بود زده شد حتى نمایندگان مرکز هم حاضر نبودند که این حرفها را بشوند بالاخره پس از این همه مذاکرات دیگر مورد ندارد که باز بودجه بلاتکلیف بماند مستخدمینى هم که از مالیه بیرون رفتهاند البته همهشان
+++
نوکر و مستخدم این ملت و از اهل این مملکتند و براى آنها در ثبت اسناد و سجل احوال و سایر شعب کار پیدا خواهد شد و جاى نگرش و محتاج به توصیه شما نیست.
رئیس- رأى گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(کسى قیام نکرد)
رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد آقاى روحى (به شرح آتى خوانده شد)
پیشنهاد مىکنم مدارس عالى نام برده شود تا مورد اشکال در آتیه نشود.
رئیس- آقاى روحى
روحى- چون در مجلس اسمى از مدارس عالیه برده شد نظر بنده این است که خوب است توضیح داده شود مدارس عالیه کدامند تا فردا اسباب زحم فراهم نشود و الّا فردا تمام مدارس مدارس عالى قلمداد خواهند شد. بنده کارى به اصل مطلب ندارم ولى غرضم این است حالا معلوم شود که مدرسه سیاسى یا فرضا مدرسه فلاحت تجارت جزء مدارس عالى محسوب خواهند بود تا در آتیه تولید اشکال نکنند.
وزیر مالیه- بنده از نماینده محترم تمنا دارم اجاه بدهند که ما در عرف اصطلاح و در زندگانى خودمان کلمات را که داریم و معانى که آنها دارند همین طور محفوظ بماند اگر یک وقت یک اشخاصى پیدا شدهاند کلمات و الفاظ را از معانى خودشان منحرف کنند ربطى به موضوع ندارد و آنها باید جلوگیرى کرد نه این که ما حالا بیاییم و پایه و اساس مطلب را کج بگذریم این خوب نیست مدارس و تمام دنیا یک معلومات و شرایط و مقرراتى دارد که مدارس ابتدایى و متوسطه ندارند. اگر شما فرض مىکنید یک اشخاصى پیدا میشوند که سوء استفاده از معانى کلمات میکند و مدرسه متوسطه را به جاى مدرسه عالى قلمداد مىکنند البته ما نباید بگذاریم و این قید را هم از حالا نمیشود درباره مدارس عالى زیادى نداریم ممکن است فردا پیدا کنم. و شاید مثلاً چندین مدرسه عالى از قبیل مدرسه مهندسى و غیره که حالا نداریم بعد پیدا میکنیم از این جهت بنده از آقاى روحى استدعا دارم پیشنهادشان را مسترد بدارند.
روحى- بنده مسترد میدارم
رئیس- رأى گرفته مىشود به ماده واحد ...
وزیر مالیه- یک اصلاح مختصرى هست که بنده میخواهم از أقایان اعضا محترم کمسیون بودجه تمنا کنم که در این قسمت با بنده مساعدت بفرمایند و از آنجا که همیشه با نهایت گشادهرویى بودجه معارف را تلقى میکنند در این موقع هم که به نظر بنده یک ظلمى شده خوب است این را رفع و اصلاح بفرمایید بنده تقاضا میکنم هزار و دویست تومان بودجه معارف افزوده شود یعنى بر کل مبلغ مصوب کمیسیون باید افزوده شود و محلش را هم از تفاوتى که د رجمع و خرج حاصل میشود تأمین میکنم و این مبلغ هم راجع است به خرج تحصیل دو نفر پسرهاى آقاى فرزین وزیر مختار ما در برلن. هیچ دلیل ندارد که این مخارجى را که همیشه داده میشد امروزه ما قطع کنیم. در کمیسیون بودجه هم گمان نمیکنم معتمد این کار شده باشد. از این جهت بنده پیشنهاد میکنم این مبلغ هزار و دیست تومان به مبلغ مصوبه کمسیون علاوه شود و این را هم توضیحاً عرض مىکنم که اگر کمسیون این تفاوت را براى یک محلى در نظر گرفته آن نظر تأمین میشود و محل نگرانى نیست.
مخبر- بنده از طرف رفقا عرض میکنم در این موقعى که این قلم حذف شده شاید این نکته در نظر رفقا نبود که یازده ماه از سال این مبلغ پرداخته شده به علاوه
+++
یک سال دیگر بیشتر به اتمام دوره تحصیلات پسرهاى آقاى فرزین باقى نمانده دولت هم چندان سال است که این خرج را کرده و این وجه را داده است و حالا موقع گرفتن نتیجه است از این جهت آقایان به بنده مأموریت میدهند که این تقاضا را قبول کنم.
رئیس- رأى گرفته میشود به ماده واحده...
یاسایى- اجازه میفرمایید
رئیس- بفرمایید
یاسایى- یک پیشنهادى آقاى استرآبادى کردند که در مجلس قابل توجه شد. چون حالا رأى گرفته میشود نسبت به ماده واحده باید رأى قطعى نسبت به آن پیشنهاد گرفته شود و تکلیفش قبلاً معلوم شود. و بعد رأى به ماده بگیریم.
رئیس- آن پیشنهاد قابل توجه شد. حالا باید رأى قطعى بگیریم مگر این که تجزیهاش را تقاضا کنید.
وزیر مالیه- اولاً بنده استدعا میکنم اگر نظامنامه اجازه میدهد آقاى استرآبادى موافقت کنند و پیشنهاد خودشان را مسترد بفرمایند و اگر موافقت نمیکنند و نظامنامه هم اجازه نمیدهد از آقایان استدعا میکنم در موقع رأى قطعى تجزیه بفرمایند در موقعى که این پیشنهاد شد بنده در مجلس نبودم که توضیحات خودم را عرض کنم. واحد پول همیشه باید آن قسمت کوچک پول باشد و تومان ده قران است و بنابراین از اضعاف پول ما محسوب و شمرده میشود گذشته از این اصولاً از نقطهنظر زندگانى اقتصادى ما این مسئله یک تأثیر مهمى خواهد داشت. الان عادت ما براین است که همیشه تومان بگوییم و آن بر سر زبانهاى ما جارى است هنوز قران در ادارات ما کاملاً رسوخ پیدا نکرده و یک قسمت مهم از این عدم اهمیتى که ما به قران میدهیم براى همین عادت است مثلاً به جاى صد تومان اگر بخواهیم هزار قران یا در عوض هزار تومان ده هزار تومان تصویب کنیم به نظرمان مشکلتر مىیابد ولى بنده عقیدهام این است که ما باید سعى کنیم که این عادت خودمان را تغیییر داده و واحد پول مان را قران قرار دهیم و همیشه با قران حساب کنیم با این ملاحظه بنده تقاضاى تجزیه میکنیم و از آقایان محترم تقاضا دارم به این پیشنهاد شده موافقت نمایند.
رئیس- ماده واحده را با اصلاحاتى که مورد قبول واقعند عرض میکنم بدواً رأى میگیریم به قیام و قعود و چون تقاضاى تجزیه شده بعد رأى میگیریم با اوارق یک فقره پیشنهاد آقاى بامداد و ملکمدنى است که قبول شده قرائت مىشود.
(به این عبارت خوانده شد)
پیشنهاد میکنم که بر ماده اضافه شود، به رعایت تبصره سوم بودجه معارف
بامداد- ملکمدنى- خطیبى
وزیر مالیه- بنده عرض کردم مقصود یکى است ولى باین ترتیبى که نوشته شده خوب نیست و مثل این است که باقى تبصرهها مصوب کمیسیون بودجه نباید رعایت شود در صورتی که وقتى مجلس به بودحه راى میدهد در واقع به بودجه با تبصرهها رأى مىدهند حالا اگر آقایان مىخواهند این دو قانون باشد بین آن تبصره را به عنوان تبصره به خود ماده علاوه کنند.
رئیس- یک تبصره دیگرى است به عنوان تبصره دوم قرائت میشود.
(این کیفیت خوانده شد)
تبصره دوم- بودجه مؤسسات و حوقق مشاغلى که از اعتبارات عوارض معارفى و بودجه 1306 وزارت معارف منتقل گردیده است و همچنین حقوق و معارف کلاسهاى جدیدالتاسیس از تاریخ انتقال و تأسیس پرداخت خواهد شد.
+++
رئیس- پیشنهاد آقاى حاج آقا رضا رفیع
(به این مضمون خوانده شد)
تبصره سوم- مستخدمین اداره حق تدریس موظفاً (به استثناى مدارس عالى) ندارند و وزارت مالیه مکلف است به هیچ عنوان دو حقوق به یک نفر ندهد.
رئیس- یکى هم پیشنهاد آقاى شیروانى است.
(به این نهج خوانده شد)
به جاى رقم جمع باید رقم ذیل نوشته شود دویست و پنجاه و هشت میلیون و بیست و پنجهزار و هشتصد قران
شیروان- این رقم خرج را بنده اصلاح کردهام
وزیر مالیه- بلى همین طور است
مخبر- آن هزار و دویست تومان هم که آقاى وزیر تقاضا کردند ضمیمه این مبلغ شده
رئیس- ماده واحده قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده واحده- مجلس شوراى ملى عایدات مملکتى از بابت 1306 مطابق تشخیص به جزء کمیسیون بودجه که بالغ بر مبلغ دویست و پنجاه و هشت میلیون و بیست و پنج هزار و هشتصد قران است تصویب و به وزارت مالیه اجازه میدهد که حقوق و مصارف هذهالسنه وزارتخانهها و ادارات دولتى و مستمریات و شهرىها و حقوق منتظرین خدمت و سایر مخارج مملکتى را بر طبق بودجههاى تفصیلى که در کمیسیون بودجه تصویب شده و جمیع آن به دویست و چهل یک میلیون و پانصد و سى هزار و هشتصد و پانزده قران و ششصد دینار بالغ میگردد و یا بر طبق قانون محاسبات عمومى و قانون استخدام کشورى و سایر قوانین مربوطه در اسفند کارسازى دارد.
تبصره: مبلغ یک میلیون و صد و هشتاد و هزار لیره از عایدات 1306 نقط جنوب در جزء و عواد 1307 منظور شده معادل مبلغ پیشبینى شده در بودجه 1307 از این بابت از محل اضافه وصولى سایر منابع عایدات 1306 براى مخارج مربوطه تخصیص داده میشود.
رئیس- رأى گرفته میشود به این ماده واحده با سه تبصره...
آقا سید یعقوب- مال بنده چه شد.
رئیس- پیشنهاد جنابعالى را درست کردند. رأى گرفته میشود به ماده واحده با سه تبصره به ضمیمه اصلاح گرفته میشود به ماده واحده با سه تبصره به ضمیمه اصلاح پیشنهادى آقاى استرآبادى. آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(معدودى قیام کردند)
رئیس- تصویب نشد. حالا رأى گرفته میشود با ورقه ماده واحده و سه تبصره بدون پیشنهاد اصلاحى آقاى استرآبادى آقایانى که موافقند ورقه سفید و الّا ورقه کبود خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد.)
ورقه سفید علامت قبول نود و یک ورقه کبود علامت رد یک
اسامى موافقین
آقایان: فرهمند- نگهبان- بنىسلیمان- دولتشاهى- نجومى- حشمتى- میرزا عبدالحسین- دیوانبیگى سلطان محمدخان عامرى - طاهرى- ضیاء- آقازاده سبزوارى- مسعود- ذوالقدر- حقنویس- محقق- جهانشاهى- فهیمى- فرشى- سید کاظم- اسکندرى- ثابت- ابراهیمى مقدم- وکیلى طباطبایى- میرممتاز- ملکآرایى- خویى- پالیزى- امیراسدالله خان عامرى- عدل- مولوى- مفتى- کازرونى- ارباب کیخسرو- ساگینیان- افسر- آیتاللهزاده خراسانى- صالحى- وزیرى- روحى- محمدولى میرزا- محمد اخوند- دکتر سنگ- دهستانى- یاسایى- اسعد- میرزا عبدالله خان معتمد- خواجوى- سیدحسین آقایان- پورتیمور- جمشیدى- شریعتزاده- اسفندیارى- آقا على زارع- مرتضىقلیخان بیات- دکتر رفیع-
+++
خانامین- جلایی- حیدری- زوار- افشار- حاجآقا رضا- رفیع- شیخالاسلام ملایری- ایلخان- موقر- عباس میرزا- فومنی- طباطباییدیبا- دکتر لقمان- امام جمعه اهر- ثقهالاسلام بروجردی- بهار- ثقةالاسلامی- معتمدالتولیه- بهبهانی- سید یعقوب- معظمی- ملکمدنی- خطیبی- عمادی- فرمند- جوانشیر- عصر انقلاب- شیروانی- عراقی- امام جمعه شیراز- کلالی- دشتی- احتشامزاده- کیاستوان- دادگر
مخالف آقای تقیزاده
رئیس- عده حضار صدوسه. یا نود و یک رأی تصویب شد.
وزیر مالیه- تقاضا میکنم- یک دوازدهم بهمن هم چون اتصال با این لایحه دارد مقرر فرمایید مطرح شود.
جمعی از نمایندگان- صحیح است
رئیس- ماده واحده قرائت میشود
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است مخارج مملکتی را بابت بهمنماه 1306 به میزان یک دوازدهم بودجهها و اعتبارات مصوب 1305 و بر طبق قوانینی که شامل این قبیل پرداختها میشود به رسم علیالحساب بپردازد.
رئیس- فوریتش مطرح است. آقای احتشامزاده
احتشامزاده- موافقم
رئیس- آقای آقا سید یعقوب
آقا سیدیعقوب- بنده عرض دارم. دولت که تقاضای فوریت نکرده.
وزیر مالیه- چرا تقاضای فوریت شده
رئیس- دیگر مخالفی نیست
جمعی از نمایندگان- خیر
رئیس- رأی گرفته میشود به فوریت. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده زیادی قیام کردند)
رئیس- تصویب شد. در اصل لایحه مخالفی نیست بعضی از نمایندگان- خیر
رئیس- پس رأی میگیریم با ورقه. آقایانی که موافقند ورقه سفید و الّا ورقه کبود خواهند داد (اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه این طور حاصل شد)
ورقه سفید علامت قبول هشتاد و شش
ورقه کبود- علامت رد یک
اسامی موافقین
آقایان. نگهبان- امیر اسداللهخان عامری- دکتر لقمان- ملکآرایی- عباسمیرزا- پالیزی- پورتیمور- فرشی- ساگینیان- عدل- محمدولی میرزا- ارباب کیخسرو- معظمی- میرزا حسن آیتاللهزاده- وزیری- دکتر رفیعخان امین- اسعد- مقتی- ایلخان- طباطباییدیبا- زوار- دهستانی- روحی- دکتر سنک- فومنی- ثقهالاسلامی- وکیلیطباطبایی- آقای علی زارع- ذوالقدر- اسفندیاری- دشتی- خواجوی- افسر- سید حسین آقایان- جمشیدی- یاسایی- جلایی- شریعتزاده- مرتضی قلیخانبیات- فرمند- عراقی- موقر- دیوانبیگی- سلطان محمدخان عامری- ابراهیمی- جانشاهی- اسکندری- محقق- خطبی- حاجآقا رضا رفیع- میرزا عبداللهخان وثوق- شیروانی- دولتشاهی- میرممتاز- بهار- حیدری- سید یعقوب- امام جمعه اهر- ملک مدنی- شیخالاسلام ملایری- امامی- ثقهالاسلام بروجردی- بنی سلیمان- عمادی- امام جمعه شیراز- احتشامزاده- کیاستوان- افخمی- نجومی- افشار- طاهری- مقدم- مسعود- سیدکاظم
+++
حاج آقا حسین- فهیمى- دادگر- حشمتى- ضیاء - میرزا عبدالحسین- حقنویس
ورقه کبود- آقاى تقىزاده
رئیس- عده حضار صد یا هشتاد و شش رأى تصویب شد.
جمعى از نمایندگان- ختم جلسه
رئیس- آقاى روحى راجع به لایحه اتوبوسرانى تقاضاى در فوریت کردهاند ولى چون آقاى عمادى پیشنهاد ختم جلسه کردهاند میماند براى جلسه بعد.
بعضى از نمایندگان- صحیح است.
(مجلس شش ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد)
قانون
اجازه پرداخت: بودجهها و اعتبارات مصوب 1305 بابت مخارج مملکتى
در بهمن ماه 1306
مصوب لیله سیزدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و شش شمسى
ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است مخارج مملکتى را بابت بهمن ماه 1306 به میزان یک دوازدهم بودجهها و اعتبارات مصوبه 1305 و بر طبق قوانینى که شامل این قبیل پرداختها میشود به رسم علىالحساب بپردازد.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه لیله سیزدهم اسفندماه یکهزار و سیصد و شش شمسى به تصویب مجلس شوراى ملى رسید.
رئیس مجلس شوراى ملى
حسین پیرنیا
قانون
بودجه سال 1306 مملکتى و اجازه پرداخت مخارج مملکتى بر طبق تشخیص
کمیسیون بودجه در اسفند ماه 1306
مصوب لیلهى سیزدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و شش شمسى
ماده واحده- مجلس شوراى ملى عایدات مملکتى را از بابت 1306 مطابق تشخیص به جزء کمیسیون بودجه که بالغ بر مبلغ دویست و پنجاه و هشت میلیون و بیست و پنجهزار و هشتصد قران است تصویب و به وزارت مالیه اجازه میدهد که حقوق و مصارف هذهالسنه وزارتخانه و ادارات دولتى و مستمریات و شهریهها و حقوق منتظران خدمت و سایر مخارج مملکتى را بر طبق بودجههاى تفصیلى که بر کمیسوین بودجه تصویب شده و جمع آن دویست و چهل و یک میلیون پانصد و چهل دو هزار و هشتصد و پانزده قران و ششصد دینار بالغ میگرد با تطبیق قانون محاسبات عمومى و قانون استخدام کشورى و سایر قوانین مربوطه در اسفند ماه کارسازى دارد.
تبصره 1- مبلغ یک میلیون و صد و هشتاد و هزار لیره از عایدات 1306 نفت جنوب در جزء عواید سنه 1307 منظور شده و معادل مبلغ پیشبینى شده در بودجه 1306 از این بابت از محل اضافه وصولى و سایر
+++
منابع عایدات 1306 براى مخارج مربوطه تخصیص داده میشود.
تبصره 2- بودجهى مؤسسات و حقوق مشاغلى که از اعتبارات عوارض معارفى به بودحه 1306 وزارت معارف منتقل گردیده است و همچنین حقوق و مصارف کلاسهاى جدیدالتاسیس از تاریخ انتقال و تأسیس پرداخت خواهد شد.
تبصره 3- مستخدمین ادارى حق تدریسى موظفاً (به استثنا مدارس عالى) ندارند و وزارت مالیه مکلف است به هیج عنوان دو حقوق به یک نفر ندهد.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه لیله سیزدهم ماه یکهزار و سیصد و شش شمسى به تصویب مجلس شوراى ملى رسید.
رئیس مجلس شوراى ملى حسین پیرنیا.
+++