از دیروز صبح خبر شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، خبر یک همه رسانه های دنیا بود، خبری که به زودی با واکنش وسیع کاربران شبکه های مجازی مواجه شد و همگی با انتشار تصاویر این سردار شهید و همراهانش به نحوی به ابراز تسلیت و تاسف پرداختند. در این میان شاعران کشورمان هم ساکت ننشستند و با انتشار سرودههایی مراتب ناراحتیشان را از این واقعه اعلام داشتند. در ادامه بعضی سرودههای این شاعران که در صفحات مجازی منتشر کردهاند را می خوانیم.
شعر «خدا با ماست» سروده رضا اسماعیلی:
میهن من
سرویست راست قامت
در جنگل نامردمیها
که لشکری از داسهای خونریز
از هر سو او را احاطه کردهاند
ولی باکی نیست
چرا که هر شاخهی او
شمشیری را میماند
که آبدیدهی گدازهی خشم است
آن چنان که
درخشش برق آن
زهرهی هر آهنی را میترکاند.
⃣
میهن من
اشکیست چکیده بر گونهی تاریخ
در جغرافیای ظلم
و مظلومیست سربلند و پر آوازه
که به بلندای قامت خورشید
لاله کاشته
و درفش «هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه» را
در کربلای عطش
-با دستان آزادگی -
همچنان در اهتزاز نگاه داشته.
⃣
میهن من
چونان شیری خشماگین
بر گوش تمدن هرزه گرد
نعرهی انتقام میکشد
و تمام هرزگان بیریشه را
به مصافی خونین فرا میخواند.
⃣
میهن من
با «حماسه» ارتزاق میکند
و «شهادت» را َنفس میکشد
و لاشخوران قدرت خوار را
چنین ندا میدهد که:
اگر شما اصحاب خمیازهاید
و با پستی
همکاسه
ما به شهامت ُشهرهایم
و با خطر
همسفره
و باکمان نیست از ُکشته شدن
«که در ُکشتن و ُکشته شدن پیروزیم.»
***
شعری از علیمحمد مودب:
تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شبهای دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقانزاده از فضل پدر مهریست در جانت
که میروید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چنین رم میکند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیریها، سرت را سربلندیهاست
خوش آن معنا که بخشیدهست چشمانت به سرداری
ز ما در گریههای نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری
***
یک رباعی از راضیه رجایی، شاعر و فعال فرهنگی خراسانی، مسئول دفتر شعر حوزه هنری خراسان رضوی:
«سرها اگر بر دار میجوشد
در سینه خون یار میجوشد
ماییم و خیل حاج قاسمها
از خاک ما سردار میجوشد»
***
سیدمحمد میرهاشمی:
شب میرود و عطر سحر میگردیم
در صبح ظهور یار بر میگردیم
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت
ما را بکشید زندهتر میگردیم
***
محمدمهدی عبداللهی:
دریا سلام، یاد تو از دل نمیرود
کشتى به خون نشسته به ساحل نمیرود
باید کبوتران حرم، نوحه سر کنند
اندوه بى کران تو از دل نمیرود
اى محمل تمام غزلهای عاشقى!
این ناقه در مسیر تو در گل نمیرود
در دجله جنون تو، مأوا گرفته است
دیگر فرات سمت مقابل نمیرود
ای آن که بربلند تماشا نشستهای
این دور، یک نفس سوی باطل نمیرود
در مُلک بى نظیرِ سلیمان، به وقت شام
جز مرد عشق، سوى مقاتل نمىرود
سردار عشق، شوق شهادت مبارکت
آن کس که نیست عارف واصل، نمیرود!
برعرش واشده است تمام دریچهها
جز راه عشق، راه به منزل نمیرود
***
شعری از مرضیه عاطفی:
از دست خدا گرفت حاجت آخر
شد عاقبتش به خیر و برکت آخر
او مالک اشتر علی بود و رسید
در راه ولایت به شهادت آخر!
***
شعری از محمود تاری:
میخروشد از داغش دیدههای توفانی
ریزد از گلو بیرون نالههای زندانی
قاسم سلیمانی پر کشید و رفت اما
میجهد برون از دل خشمهای ایمانی
خون او هزاران گل روی شاخه بنشانده
شد مکرّر ای یاران قاسم سلیمانی
دست حق برون آید با نشانی از قدرت
میرود که بر چیند لانههای شیطانی
پایگاه آمریکا، پایگاه اسرائیل
محو میشود هر دو در طلوع بحرانی
آسمان بود شاهد میرسند موشکها
بر زمین نمیماند این خبیث سُفیانی
غُرّش مسلمانان چون به جوش میآید
از عدو نمیماند جز مسیرِ ویرانی
میچشد عدو یاران در خروش ناهنگام
ضربت عراقی ها ، ضرب شصت ایرانی
***
شعری از عبدالرحیم سعیدی راد:
گل خوشبوی قلبم حاج قاسم
پلاک کوی قلبم حاج قاسم
برای دفع داعش از وجودم
نوشتم روی قلبم حاج قاسم
***
شعری از نفیسه سادات موسوی:
دستشان باز شد آلوده به خون، جانیها
بیدوام است ولی خنده شیطانیها
کم علمدار ندادیم در این کرب و بلا
کم نبودند در این خاک سلیمانیها
جای هر قطره خون، صد گل از این باغ شکفت
کی جهان دیده از این گونه فراوانیها؟
آرزو داشت به یاران شهیدش برسد
رفت پیوست به حاج احمد و طهرانیها
شعله شد خشم فروخورده ما از این داغ
کم مباد از سرشان سایه نادانیها
برسانید به آنها که پشیمان نشوند
ثمری نیست در این دست پشیمانیها
غیرت است اینکه همه پیر و جوان میبندند
گره بر چکمه و سربند به پیشانیها
انتقامش به خدا از حججی سختتر است
وای از مشت گرهکرده ایرانیها!
راهی قدس شده لشکر آزادی قدس
این خبر را برسانید به سفیانیها
***
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زائری نیز به مناسبت شهادت سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
این چند بیت را مدتها قبل گفته بودم ولی به دلایلی منتشر نکردم، حالا با دریغ و درد وقت نشرش شده است؛
ای قهرمان سپهبد کرمانی
سردار دل، عزیز سلیمانی
فرماندهان امیر تن و جسمند
تو صاحب تسلط بر جانی
بازیچه صلابت تو داعش
مقهور توست نصره شیطانی
آنجا که جنگ عرصهی تو باشد
جز چیرگی و نصر نمیدانی
در زیر حکم حکمت و تدبیرت
ایرانی و عراقی و افغانی
رمز صلابت تو چه بود اسلام
زان مرزدار عزت ایرانی
آنجا که این و آن پی دنیایند
همراه و هم قطار شهیدانی
ای افتخار لشکر ثارالله
تا روزگار ماند، میمانی